انجمن های تخصصی  فلش خور
به من فراموشی هدیه کن - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40)
+--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39)
+---- انجمن: عاشقانه ها (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=58)
+---- موضوع: به من فراموشی هدیه کن (/showthread.php?tid=301054)



به من فراموشی هدیه کن - پَروا - 23-05-2025

به من فراموشی هدیه کن

سپس سفر کن

اگر می خواهی...


به من فراموشی هدیه کن 1


RE: به من فراموشی هدیه کن - پَروا - 23-05-2025

زندگی گاهی اوقات مانند یک کتاب غم‌انگیز می‌شود، جایی که هر صفحه‌اش پر از درد و حسرت است. وقتی به یاد کسانی می‌افتم که در کنارم بودند و حالا دیگر نیستند، قلبم را احساس می‌کنم که زیر بار این فقدان سنگین می‌شود. گاهی اوقات در تنهایی شب، تنها صدای خودم را می‌شنوم که در گوشم زمزمه می‌کند: «چرا؟»

حسرت روزهایی که با هم بودیم و لحظات شادمانه را تجربه کردیم، همیشه با من است. یادآوری آن لحظات شیرین، به مانند تیغی است که بر قلبم می‌نشیند. هر لبخند، هر خنده، و هر کلمه‌ای که گفته شد، حالا تبدیل به خاطراتی شده که در دل سوزانم جا خشک کرده‌اند.

زندگی ادامه دارد، اما گاهی فکر می‌کنم آیا این ادامه دادن ارزش دارد؟ در میان این همه غم و اندوه، آیا می‌توان دوباره به شادی فکر کرد؟ یا این درد همیشه همراهم خواهد بود؟

گاهی اوقات، فقط یک کلمه، یک تصویر یا یک آهنگ می‌تواند جرقه‌ای از یادها را بزند و بار دیگر قلبم را به درد بیاورد. این یادآوری‌ها همچون سایه‌ای سیاه، همیشه در کنارم هستند و نمی‌گذارند فراموش کنم که زندگی چقدر می‌تواند بی‌رحم باشد.

در دل شب‌هایی که سکوت، تنها همراهم است، گاهی حس می‌کنم حتی تنهایی هم از من فراری است. خیابان‌های خالی یادآور روزهایی‌اند که دست‌هایم را گرم می‌کردی و حالا، انگار همه‌ی خاطرات در مه غم‌انگیزی گم شده‌اند.

سکوتی که در فضا پراکنده شده، مانند غم دوردستی است که در سینه‌ام جا خوش کرده. هر بار به آسمان نگاه می‌کنم، حس می‌کنم ستاره‌ها هم از من دور شده‌اند، درست مثل تو که دیگر در کنارم نیستی. گاهی، احساس می‌کنم زمان برایم متوقف شده، مانند ساعت‌های بی‌پایانی که صرف انتظار می‌کنم.

یاد تو، مانند عطر یک گل پژمرده، در ذهنم باقی مانده. به یاد روزهایی می‌افتم که می‌خندیدیم و دنیا به رنگی زیبا می‌درخشید. اما اکنون، روزها تنها با یاد تو و درد دوریت می‌گذرد و هر لحظه به من یادآوری می‌کند که هیچ‌چیز مانند قبل نخواهد شد.

احساس می‌کنم قلبم زیر وزن این غم سنگین شده و هیچ کلمه‌ای نمی‌تواند عمق این درد را بیان کند. در دنیایی که از عشق و امید پر است، من هنوز در جستجوی تو در میان انبوهی از یادها و لحظه‌ها سرگردانم.


RE: به من فراموشی هدیه کن - پَروا - 11-06-2025

آدمی
دوام
می‌آورد،
وَرایِ
حدِ
تصور.