انجمن های تخصصی  فلش خور
داستان خیلی کوتاه و قشنگ(بخونید،ضرر نمیکنید) - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40)
+--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39)
+---- انجمن: داستان و رمان (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=67)
+---- موضوع: داستان خیلی کوتاه و قشنگ(بخونید،ضرر نمیکنید) (/showthread.php?tid=34678)



داستان خیلی کوتاه و قشنگ(بخونید،ضرر نمیکنید) - ~~sweet love~~ - 06-05-2013

پرونده اش را زیر بغلش گذاشتند و بیرونش کردند

ناظم با رنگ قرمز و چهره برافروخته فریاد کشید :

بهت گفته باشم ، تو هیچی نمی شی ، هیچی

...مجتبی نگاهی به همکلاسی هایش انداخت ،

آب دهانش را قورت داد...

خواست چیزی بگوید اما ، سرش را پایین انداخت و رفت

برگه مجتبی ، دست به دست بین معلم ها می گشت

اشک و خنده دبیران در هم آمیخته بود

امتحان ریاضی ثلث اول :

سئوال: یک مثال برای مجموعه تهی نام ببرید؟

جواب: مجموعه آدم های خوشبخت فامیل ما

سئوال: عضو خنثی در جمع کدام است ؟

جواب: حاج محمود آقا ، شوهر خاله ریحانه

که بود و نبودش در جمع خانواده هیج تاثیری ندارد

و گره ای از کار هیچ کس باز نمی کند

سئوال: خاصیت تعدی در رابطه ها چیست ؟

جواب: رابطه ای است که موجب پینه دست پدرم

بیماری لاعلاج مادرم و گرسنگی همیشگی ماست

معلم ریاضی اشکش را با گوشه برگه مجتبی پاک کرد و ادامه داد

سئوال: نامساوی را تعریف کنید.

جواب: نامساوی یعنی ، یعنی ، رابطه ما با آنها ، از مابهتران

اصلا نامساوی که تعریف و تمجید ندارد ، الهی که نباشد

سئوال: خاصیت بخش پذیری چیست ؟

جواب: همان خاصیت پول داری است آقا

که اگر داشته باشی در بخش بیمارستان پذیرش می شوی

و گرنه مثل خاله سارا بعد از جواب کردن بیمارستان تو راه خانه فوت می کنی

سئوال: کوتاه ترین فاصله بین دو نقطه چه خطی است ؟

جواب: خط فقر ، که تولد لیلا ، خواهرم را ، سریعا به مرگش متصل کرد

برگه در این نقطه کمی خیس بود و غیر خوانا ،

که شاید اثر قطره اشک مجتبی بود...

معلم ریاضی ، ادامه نداد برگه را تا کرد ، بوسید و در جیبش گذاشت

مجتبی دم در حیاط مدرسه رسیده بود ،

برگشت با صدای لرزانش فریاد زد...

آقا اجازه: گفتید هیچی نمی شیم ؟ هیچی ؟

بعد عقب عقب رفت ، در حیاط را بوسید

و پشت در گم شد...


RE: داستان خیلی کوتاه و قشنگ(بخونید،ضرر نمیکنید) - azary - 06-05-2013

ممنون جالب بود


RE: داستان خیلی کوتاه و قشنگ(بخونید،ضرر نمیکنید) - شکوه خوشگله - 07-05-2013

بغض گرفتم


RE: داستان خیلی کوتاه و قشنگ(بخونید،ضرر نمیکنید) - bela vampire - 07-05-2013

آخی
الهی


RE: داستان خیلی کوتاه و قشنگ(بخونید،ضرر نمیکنید) - .maryam. - 07-05-2013

طفلکی مجتبی دلم براش سوختAngel


RE: داستان خیلی کوتاه و قشنگ(بخونید،ضرر نمیکنید) - Anahita.N - 07-05-2013

آخي...
مرسي از شماBig Grin