انجمن های تخصصی  فلش خور
ده داستان خیلی خیلی کوتاه اما خواندنی - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18)
+--- انجمن: گفتگوی آزاد (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=19)
+--- موضوع: ده داستان خیلی خیلی کوتاه اما خواندنی (/showthread.php?tid=36270)



ده داستان خیلی خیلی کوتاه اما خواندنی - blaboy - 20-05-2013

- جوجه ها سر سفره ناهار گفتند:« آخرش كبدمون از كار می افته، چرا باید هر روز ناهار و شام تخم مرغ بخوریم و حتی یك بار هم یك ناهار درست و حسابی نداشته باشیم؟!»، خروس سرش را پایین انداخت، در چشمان مرغ اشك جمع شد و به فكر فرو رفت، آنها فردا ناهار مرغ داشتند.

2- مادر گفت:اگر غذات رو نخوری می گم «لولو» بیآد بخورتت، كودك باز هم گریه كرد،مادر داد زد:«لولو» بیا!، لولو آمد، كودك خندید. مادر گفت:« لولو! واقعاً ما لولوها بچه هامون رو باید از چی بترسونیم؟!»

3- از صبح تا شب سیب می خورد،هر سیب كه تمام میشد سریع به سراغ سیب دیگری می رفت،تنها امیدش پیدا كردن یك كرم سیب دیگر بود ... اما ناگذیر با یك كرم دندان ازدواج كرد!

4- هر چقدر به دوستانش گفت این كشتی من سی- 130 و توپولف نیست، فایده نداشت، دیگر دوستانش سوار كشتی اش نمی شدند ... و به همین دلیل بود كه كارتون یوگی و دوستان یك دفعه و ناگهانی تمام شد.

5- دوستش می خورد و می خوابید اما او پله های ترقی را یكی یكی و با زحمت بالا می رفت، به جایی رسید كه دیگه بالا رفتن از پله ها براش ممكن نبود، ناگهان صدای دوستش را از آن بالا بالاها شنید:« دیدی آسانسور ترقی هم وجود داره ؟!»

6- پروانه در میان گل ها بود و او محو زیبای اش شده بود، ناگهان مشتی بر صورتش فرو آمد:« مگه خودت خواهر مادر نداری!»

7- تخته پاك كن گفت:« الآن تو را پاك می كنم.»، اما تنها كاری كه كرد این بود كه همان چند خط سفید روی تخته سیاه را هم از بین برد.

8- دماغش را عمل كرد، حالا به جای اون دماغ گنده یه دماغ كوچولوی سربالا داشت، دو روز بعد از گرسنگی مرد، مادرش صد دفعه بهش گفته بود كه عمل جراحی بینی مخصوص آدماست نه فیل ها!

9- مگس كش سوسك رو كشت، اما هیچ كس او را به خاطر سوء استفاده از اختیاراتش محاكمه نكرد.

10- تمام پل های پشت سر رو خراب كرده بود، عادتش بود كه از هر پلی كه رد میشه اونو خراب كنه و برای برگشتن از هواپیما استفاده كنه!



سپاس یادت نرهBig Grin


RE: ده داستان خیلی خیلی کوتاه اما خواندنی - Elpadrino - 20-05-2013

هعی....ممنون داداش....


RE: ده داستان خیلی خیلی کوتاه اما خواندنی - آیتین - 20-05-2013

هشتمی عالی بودBig Grin


RE: ده داستان خیلی خیلی کوتاه اما خواندنی - ωøŁƒ - 20-05-2013

ممنون Heart


RE: ده داستان خیلی خیلی کوتاه اما خواندنی - arooos - 21-05-2013

ممنون عالی بود


RE: ده داستان خیلی خیلی کوتاه اما خواندنی - z.l♥ve - 21-05-2013

مررررررررررررسی


RE: ده داستان خیلی خیلی کوتاه اما خواندنی - arbab1376 - 21-05-2013

ممنون اولی جالب بود
میسپاسمت


RE: ده داستان خیلی خیلی کوتاه اما خواندنی - ☼آریا☼ - 21-05-2013

بعضیاش خیلی خوب بود


RE: ده داستان خیلی خیلی کوتاه اما خواندنی - jingo@s2 - 22-05-2013

دمت گرم .. جالب بودShy


RE: ده داستان خیلی خیلی کوتاه اما خواندنی - ایزابل777 - 22-05-2013

ممنون