خوشبختی خطر کردن است.<ضرر نمیکنی بخونی> - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +--- موضوع: خوشبختی خطر کردن است.<ضرر نمیکنی بخونی> (/showthread.php?tid=38739) |
خوشبختی خطر کردن است.<ضرر نمیکنی بخونی> - عاطفه جون - 19-07-2013 دلبسته ی کفش هایش بود.کفش هایی که یادگار سالهای نوجوانی اش بودند.دلش نمی آمد دورشان بیندازد.هنوز همان ها را می پوشید اما کفش ها تنگ شده بودند و پایش را میزدند.قدم از قدم اگر برمیداشت تاولی تازه نصیبش میشد. سعی می کرد کمتر راه برود که رفتن دردناک بود. می نشست و زانوانش را بغل می گرفت و می گفت:خانه کوچک است و شهر کوچک و دنیا کوچک. می نشست و می گفت:زندگی بوی ملامت میدهد بوی تکرار.مینشست و می گفت:خوشبختی،تنها یک دروغ قدیمی است. او نشسته بود و می گفت...که پارسایی از کنار او رد شد.پارسا پابرهنه بود و پی پای افزار او را که دید لبخندی زدو گفت:خوشبختی دروغ نیست اما شاید تو خوشبخت نشوی زیرا خوشبختی خطر کردن است و زیبا ترین خطر،از دست دادن. تا تو به این کفش های تنگ آویخته ای دنیا کوچک است و زندگی ملال آور.جرعت کن و کفش تازه به پا کن.شجاع باش و باور کن که بزرگتر شده ای. او رو به پارسا کرد و به مسخره گفت:اگر راست می گویی پس خودت چرا کفش تازه به پا نمیکنی که پاربهنه مباشی؟ پارسا فروتنانه خندید و پاسخ داد:من مسافرم و تاوان هر سفرم پای افزاری بود.هر بار که از سفر باز میگشتمپای افزار پیشینم تنگ شده بود و هر بار دانستم که بزرگتر شده ام.هزاران جاده را پیمودم و هزاران پای افزار را دور انداختم تا فهمیدم بزرگ شدن بهایی دارد که باید آنرا پرداخت.حالا پا برهنگی پای افزار من است;زیرا هیچ پای افزاری دیگر اندازه ی من نیست. اگه خوشتون اومد سپاس نشه فراموش + نظر. Mohsen doOst dashT? RE: خوشبختی خطر کردن است.<ضرر نمیکنی بخونی> - mohsenniceboy - 19-07-2013 همچیش خوب بود الا رنگ صورتیش .به زور میشه خوندش لطفا عوضش کنید ... RE: خوشبختی خطر کردن است.<ضرر نمیکنی بخونی> - عاطفه جون - 19-07-2013 خوب شد؟؟ |