انجمن های تخصصی  فلش خور
دلهره!!!! - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40)
+--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39)
+---- انجمن: داستان و رمان (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=67)
+---- موضوع: دلهره!!!! (/showthread.php?tid=38794)



دلهره!!!! - *مهرداد* - 19-07-2013

ورود افراد زیر ۱۸سال





ممنوع !!!!



داستان جدا شدن روح من از بدنم



برام مهم نیست که باور کنید یا نه اما



این داستان واقعیه .....



تقریبا دوم سوم راهنمایی بودم خواهرم اون موقع

واسه کنکور تا صبح بیدار بود و درس میخوند . یه

شب از خواب بیدار شدم و احساس کردم سرم

گیجه ... سمت چپ خواهرم پشت میزش نشسته

بود و درس میخوند گفتم آبجی ساعت چنده ....؟

اما صدام انگار پشت سرم بود و خیلی دور دیدم

حالتم عجیبه پا شدم رفتم کنار میزش و بلندتر

گفتم : صدامو میشنوی سیما ؟ اما اون اصلا اصلا

عکس العملی نشون نداد صورتمو بردم کاملا

جلوش و با تعجب نگاش کردم اما اون بی تفاوت بود

یک هو متوجه شدم اصلا پاهام زمین و حس نمیکنه

برگشتم و پشت سرم و نگاه کردم ... خودم و دیدم

که توی رخت خوابم خوابیده با یه صورت بی حال و

رنگ و رو رفته با تمام قدرتم جیغ زدم اما صدام خیلی

دور بود فکر کردم مردم و نمیدونستم چکار کنم که یه هو صدای وحشتناکی مثل زمین لرزه اومد البته

فقط تو سر من بود چون خواهرم داشت بی تفاوت

درس میخوند ... از ترس داشتم میمردم که .....

ناگهان دیدم تو جام نشستم و دارم نفس نفس

میزنم بلند صدا زدم سیما !!! خواهرم که هنوز

پشت میزش بود با ترس برگشت و پشت سرش

و نگاه کرد و گفت چرا داد میزنی ؟؟؟ مونده بودم

چی جوابشو بدم من اون موقع فقط ۱۲ سال

داشتم از اون به بعد اکثر شبا این اینجوری میشدم

و اتفاقات ترسناکی برام افتاد که تو پستای بعدی

براتون میذارم بعد ها فهمیدم که به این حالت

میگن : فرا افکنی . Confused