![]() |
کودک و نادر شاه افشار - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: تاریخ (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=34) +---- انجمن: رنسانس و عصر جدید (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=47) +---- موضوع: کودک و نادر شاه افشار (/showthread.php?tid=4062) صفحهها:
1
2
|
کودک و نادر شاه افشار - FARID.SHOMPET - 22-02-2012 مادری گوش فرزندش را گرفته کشان کشان با خود می برد . مردی را دید که از روبرو می آمد به آن مرد گفت کودکم را دعوا کنید او حرف مرا گوش نمی دهد پسرک مات و مبهوت به سیمای مردانه و استوار مرد می نگریست اشکهایش زیر چشمانش حلقه زده بود لباسی کهنه بر تن داشت و کفش در پایش نبود ، انگشتان پاهایش در زیر لایه ایی از خاک پنهان بود . مرد نشست و دست پسر را گرفت به چشمان کودک خیره شد و سرش را کنار گوش کودک آورد و چیزی گفت . کودک هم چیزی آهسته به او گفت و مرد خندید و با سر چیزی اشاره کرد تبسمی دلنشین بر لب کودک نشست ، مادر به مرد گفت شما به جای دعوا کردن او ، می خندانیدش ، نمی دانید چه آتشپاره ایی است . زندگیم را سیاه کرده از صبح تا شب دنبالش هستم و از روی دیوار، پشت بام همسایه و بازار پیدایش می کنم . مرد به چشمان کودک نگاه می کرد و کودک لبانش به خنده باز شده بود . کم کم مادر داشت از عصبانیتش فوران می کرد که دید اشک برگونه مردانه مرد می لغزد مات و مبهوت شد مرد دستش را بالا آورد ناگاه چند افسر نظامی جلو آمدند به آنها گفت نیازهایشان را برطرف سازید . و بدون آن که سرش را برگرداند ، رفت .... زن از کودکش پرسید آن مرد در گوشت چه گفت ؟ کودک پاسخ داد : از من پرسید چه کسانی را دوست می داری ؟ و من هم گفتم پدر و مادرم ... آن زن همسری بیمار و دختر کوچکی نیز داشت . زندگی آنان با همان یک لبخند و اشک مردی که در راه دیده بود دگرگون شد . و درهای روزی به رویشان گشوده گشت . ارد بزرگ اندیشمند کشورمان می گوید : خوی مهربان ، ریشه در طبیعت گل ها دارد . یک هفته بعد از آن ، زن در کنار بازار کرمانشاه در حال خرید نان بود که دید سران ارتش از شهر خارج می شوند سواران رشید ایرانزمین ، سوار بر اسبهای رزم و آن مرد که پیش آهنگ همه بود ... یاد و نام نادر شاه افشار جاودانه باد ! که مهر پدر را بر سر هیچ گاه حس نکرد و مادر خویش را در زمان اسارت بدست قبایل وحشی از دست داد.... دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. ![]() RE: کودک و نادر شاه افشار - Azarbayjanliam - 22-02-2012 یاشاسین ایگید اوغول RE: کودک و نادر شاه افشار - ☭Nicola☭ - 26-02-2012 نادر شاه همین طوری جوانان مردم را درجنگ به کشتن داد ومردم ازاین بابت ناراحت بودند ومالیات های سنگین وضع کرد وبه روسیه حمله کرد اما چرا روس ها را از گیلان وارمنستان وآذربایجان بیرون ریخت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟نام او رعشه بر تن هر دشمنی می اندازد ![]() RE: کودک و نادر شاه افشار - DIMA - 26-02-2012 نادر شاه نماد یک جنپجوی واقعیه او از بس پشت اسب نشسته بود که پاهایش زخمی بود RE: کودک و نادر شاه افشار - FARID.SHOMPET - 26-02-2012 نمی فهمم دوره نادر شاه کجا دوره هایی که روس ها به ما ضرر زدن کجا. اون موقع که روس ها که در دوره های بعد از نادر شاه مناطق ایران رو تصرف می کردن. نه قبلش. RE: کودک و نادر شاه افشار - ☭Nicola☭ - 26-02-2012 قبلش هم موقعی که زندیه به جون هم افتادن پتر کبیر گیلان وقفقاز را به دلایل قبلی که گفتم گرفت دزضمن داستان نقل شده از نادرشاه فقط داستان است وواقعیت ندارد وازاین داستان ها زیاد می ساختند اون موقع ![]() RE: کودک و نادر شاه افشار - FARID.SHOMPET - 26-02-2012 تا جایی که من می دونم این داستان ماله همون موقع است این که خالی بندی هست و یا درست فهمیدنش سخته. RE: کودک و نادر شاه افشار - .ali. - 26-02-2012 نادر شاه که ادم بزرگی بوده و اون موقعی که هم جنگ کرد برای بیرون راندن اتباع افغانی بود و از فتوحاتی که کرد بگذریم کتاب هایی بود بود که به ایران اورد در اواخر عمرش بد رفتاری می کرد که به همه اطرافیانش شک داشت و فکر می کرد که قصد جان او را دارند RE: کودک و نادر شاه افشار - ☭Nicola☭ - 26-02-2012 بدرفتاری نادر واقعیت ندارد وتوطئه ای بود علیه این مرد قدرتمند وبزرگ RE: کودک و نادر شاه افشار - .ali. - 26-02-2012 با سند و مدرک حرف بزنید |