انجمن های تخصصی  فلش خور
حکایت - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40)
+--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39)
+--- موضوع: حکایت (/showthread.php?tid=4096)



حکایت - sanaz_jojo - 22-02-2012

بار شتر

هوا گرم بود.زمین خشک و ترک خورده.حضرت محمد(ص) همراه انس بن مالک از صحابه سوار بر شتر به سوی مدینه میامد.ناگهان چهره ی افتاب سوخته و خشن مرد بیابانگردی انها را به خود جلب کرد.مرد با گام های تند به سوی شتر حضرت امد.گوشه عبای حضرت رابا دستش گرفت و به سختی کشید.گردن حضرت خراشید و سوخت.مرد با بی ادبی گفت:"ای محمد با شترت بار مرا به شهر رسان"
بعد نیشخندی زد و گفت:"شتر ها که مال تو یا اجدادت نیست"
انس خشمگین شد ولی حضرت با همان ارامش قبلی گفت:"اری مال ها همه برای خداست و ما بنده خداییم"بعد شترش را نشاند.مرد بیابانگرد با دیدن ان همه بردباری تعجب کرد.لب هایش را گزید و به فکر فرو رفت.
حضرت سوال کرد:"با این کاری که انجام دادی و گردن مرا خراشیدی از نتیجه اش نترسیدی؟"
مرد شانه اش را بالا انداخت و گفت:"نه"
حضرت سوال کرد :"چرا؟"
مرد گفت:"برای اینکه میدانم تو بدی را با بدی جواب نمیدهی"
حضرت لبخند زد و فمود:"خدا را شکر"
انس هم شترش را روی زمین نشاند و بعد به کمک مرد بارهای جو و خرمای او را روی شتر ها گذاشت.لحظه ای بعد سایه ی 3مرد در هرم خورشید موج برمیداشت.


RE: حکاااااااااااااااااااااااااااااایت - serpico - 27-03-2012

تقسیم 17 شتر
شخصی در حال مرگ بود و قبل از مرگش او وصیت کرد: من 17 شتر و 3 فرزند دارم

شتران مرا طوری تقسیم کنید که بزرگترین فرزندم نصف انها را و فرزند دومم یک سوم انها را و

فرزند کوچکم یک نهم مجموع شتران را به ارث ببرند

وقتی که بستگانش بعد از مرگ او این وصیت نامه را مطالعه کردند متحیر شدند و به یکدیگر گفتند ما چطور می توانیم این 17 شتر را چگونه به این ترتیب تقسیم کنند کنیم؟

و بعد از فکر کردن زیاد به این نتیجه رسیدند که تنها یک مرد در عربستان می تواند به انها کمک کند

بنابراین انها به نزد امام علی رفتند تا مشکل خود را مطرح کنند

حضرت فرمود: رضایت میدهید که من شترم را با شتران شما اضافه کنم آنگاه تقسیم بنمایم. گفتند: چگونه رضایت نمی

پس شتر خویش را به شتران اضافه نمود. به فرزند بزرگ که سهمش نصف شتران بود، نه شتر داد


و به فرزند دوم شش شتر داد و به فرزند سوم دو شتر داد و در آخر شتر خویش را برداشت

17=9+6+2 2=9÷18 6=3÷18 9=2÷18 18=1+17