![]() |
اس ام اس و پیامک های احساسی (150) - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18) +--- انجمن: اس ام اس های جدید و پیامک (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=73) +--- موضوع: اس ام اس و پیامک های احساسی (150) (/showthread.php?tid=45242) |
اس ام اس و پیامک های احساسی (150) - τοxικ - 06-08-2013 من را از هر طرف نگاه کنی ، عاشق تو از آب در می آیم !
. . . قلب کال من در فصل دست های تو می رسد فصلی برای تمام رویاها ، دستی برای تمام فصل ها . . . بند دلم را به کفش هایت گره زده بودم که هرجا رفتی دلم را با خود ببری غافل از اینکه تو پابرهنه میروی و بی خبر ! . . . قلب تنها چیزی است که شکسته اش هم کار میکنه . . . هنوز هم از تمام کارهای دنیا ، دلبستن به دلت بیشتر به دلم میچسبد . . . زخم که میخوری ، مزه مزه اش کن ، حتما نمکش آشناست ! . . . پر است خلوتم از یاد عاشقانه ی او / گرفته باز دل کوچکم بهانه ی او نسیم رهگذر این بار هم نیاورده / به دست قاصدکی نامه با نشانه ی او . . . هر روز نبودنت را بر دیوار خط کشیدم ببین این دیوار لامروت دیگر جایی برای خط زدن ندارد خوش به حال تو که خودت را راحت کردی یک خط کشیدی تنها ، آن هم روی من . . . ای داد دوباره کار دل مشکل شد نتوان ز حال دل غافل شد عشقی که به چند خون دل حاصل شد پامال سبکسران سنگین دل شد . . . زندگی سخت است تو آسان بگیر زندگی درد است تو درمان بگیر زندگی مار است تو جانش بگیر زندگی جام است تو کامش بگیر . . . . . . نه سرو و نه باغ و نه چمن می خواهم نه لاله نه گل نه نسترن می خواهم خواهم ز خدای خویش کنجی خلوت من باشم و آن کسی که من می خواهم . . . . . . آنکه باید بسوزد و بسازد منم / آنکه دائم بی تو میسوزد منم آنکه آتش زد به قلب من تویی / آنکه خاموش است و میسوزد منم . . . . . . هر لحظه در کنار منی عاشقانه تر با قلب عاشق و بدنی عاشقانه تر تکرار شو حوالی دستان خسته ام شاید مرا رقم بزنی عاشقانه تر . . . . . . فرشته مهربون از آسمون اومد پایین و گفت: ازین دنیا چی می خوای تا برات برآورده کنم ! گفتم: اونی که داره این اس ام اس رو می خونه گفت: نگفتم که تمومه دنیا رو ! . . . با نگاهی هرس کن علف های هرز دلتنگی ام را . . . . . . باز هم از چشمه لبهای من/تشنه ای سیراب شد سیراب شد باز هم در بستر آغوش من /رهروی در خواب شد در خواب شد (فروغ) . . . زندگی چیدن سیبی است که یاید چید و رفت زندگی تکرار پاییز است که باید دید و رفت زندگی رودی است جاری هر که آمد کوزه ای شادمان پر کرد و مشتی آب نوشید و رفت قاصدک ? این کولی خانه بدوش روزگار کوچه گردیهای خود را زندگی نامید و رفت . . . . . . قلبم فدای عزیزی که دنیایی از دلتنگی را به امید یه لحظه دیدنش به جان میخرم . . . باز هم از یاد تو ، شعله به پا خواسته / آتش سرخش ز نور ، قلب من آراسته زردی روی مرا ، نیک تماشا نما / شمع وجود من از دوری تو کاسته . . . . . . دل صدچاک ما را تیغ ترحم بدرید / دل ما را به همان قیمت ارزان بخرید دل من گرچه شکسته ، گوهری ناب شده / عشق در قلب تو آن تحفه ی نایاب شده . . . . تا چند نظر به روی مهتاب کنم / خود را به هوای دیدنت آب کنم یک قطعه ی عکس خود برایم بفرست / تا در دل بیقرار خود ، قاب کنم . . . . . . این روزها هوای مرا نداری ، خفه نمیشوی ؟ بی هوای من ! . . . خواب دیدم که دلم بند تو بود / خواب من تعبیر لبخند تو بود تو به سان گل شدی اوج شکوه / نبض من ، در ساقه آوند تو بود . . . . . . بیزارم از آن عشق که عادت شده باشد یا آن که گدایی محبت شده باشد خودبینی و خودخواهی اگر معنی عشق است، بگذار که آیینه نفرت شده باشد . . . . . . انسانهای پاک و ساده را با تمام وجود دوست دارم همانهایی که بدی هیچکس را باور ندارند همانهایی که برای همه لبخند میزنند همانهایی که بوی ناب “آدم” میدهند و من باور دارم که وجود نازنینت شایسته دوست داشتن است . . . . . . احساس تو چون طراوت باران است بر زخم شکوفه های گل درمان است هر وقت که در هوای تو می چرخم انگار نفس کشیدنم آسان است . . . . . . من نه سکوت میکنم نه فال عشق از برم فقط به تو خیره شدم ، من از تو هم ساده ترم تو خوب میفهمی مرا وقتی پر از بهانه ام ببین برای ماندنت چقدر عاشقانه ام . . . . . . وقتی خداحافظی میکنیم چــه انـرژی عـظیـمی مـی خواهـد کـنترل اولین قـطره اشک بـرای نـچکیـدن . . . . . . اشک خیمه زده بر صفحه ی چشم نگرانم چنـد روزیسـت که دلواپسـم و بـد نگرانم کوچه از رهگذر سرد غمت زار و گرفته ست شب بی تابش ماه روی تو برده امانم . . . . . . شکر خدا نشد که عاشقت شوم تقدیر این نبود که من لایقت شوم یاد توا کنار دلم چال کرده ام تا بیخیال تو و هق هق ات شوم . . . گرچه از فاصله ی ماه ز من دورتری ولی انگاه همین جا و همین دور و بری ماه می تابد و انگار تویی می خندی باد می آید و انگار تویی می گذری . . . . . . در دل دردیست از تو پنهان که مپرس تنگ آمده چندان دلم از جان که مپرس با این همه حال و در چنین تنگدلی جا کرده محبت تو چندان که مپرس . . . . . . در قید غمم، خاطر آزاد کجایی؟ تنگ است دلم، قوت فریاد کجایی؟ با آنکه ز ما یاد نکردی.. ای آنکه نرفتی دمی از یاد کجایی؟ . . . اگه زندگیم در یه کاسه آب خلاصه می شد اونو بدرقه راهت می کردم . . . . . . عشق از ازل است و تا ابد خواهد بود جوینده ی عشق بی عدد خواهد بود فردا که قیامت آشکارا گردد هرکس که نه عاشق است رد خواهد بود . . . |