![]() |
رمان وقت رفتن - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +---- انجمن: داستان و رمان (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=67) +---- موضوع: رمان وقت رفتن (/showthread.php?tid=62277) |
رمان وقت رفتن - pink lady - 02-10-2013 تو می دونی که من دیوونه ام I do what I want و هر کاری بخوام انجام میدم when I feel like it وقتی که حس کنم دوستش دارم انجامش میدم All I wanna do is lose control تمام چیزی که می خوام از دست دادن کنترله But you don't really give a shit اما تو واقعا این کار رو نمی کنی you don't let it go let it تو نمی ذاری (این افکار) برن go with it باهاش همراه شو Cause you're fucking crazy rock'n'roll چون تو واقعا دیوونه ی موزیک راک اند رولی Bridge] You said hey تو سلام کردی What's your name گفتی:اسمت چیه؟ It took one look من یه نگاه بهت انداختم And now I'm not the same و حالا من اون ادم قبلی نیستم Yeah you said hey اره تو سلام کردی And since that day You stole my heart و از اون روز تو قلب منو دزدیدی And you're the one to blame و به خاطر این کار تویی که باید سرزنش بشه Yeah And that's why I smile و این دلیل لبخند منه It's been a while Since every day and یه مدتیه که هر روز everything has و همه چیز Felt this right And now you're turning all احساس خوبی داره و حالا تو همه چیز رو around می چرخونی And suddenly you're all I need و ناگهان تو همه چیزی میشی که من می خوام The reason why I smile دلیل لبخندم میشی That's not a black out I think [Voice]What did you, what فکر نکنم این یه تاریکی باشه...تو با من چی کار کردی؟ did you put in my drink چیزی توی نوشیدنیم ریختی؟ I remember making out but then من اون بوسه رو به یاد میارم I woke up with a new tattoo اما بعدش با یه خالکوبی جدید از خواب بیدار شدم Voice] your name was on me and my name was on you اسم تو رو رو دستم خالکوبی کرده بودم و تو هم اسم منو رو دستت داشتی I will do it all over again من دوباره این کار رو انجام خواهم داد You know that I'm a crazy bitch تو میدونی من دیوونه ام I do what I want when I feel like it من هر کاری رو که حس کنم دوست دارم انجام میدم All I wanna do is lose control همه ی چیزی که می خوام دیوونه بازیه You know that I'm a craz bitch تو میدونی من یه دیوونه ام I do what I want when I feel like it من هر کاری رو که حس کنم دوست دارم انجام میدم All I wanna do is lose control همه ی چیزی که می خوام از دست دادن کنترله در حالی که آواز میخوندم،لباس اسب سواریمو می پوشیدم. صدای رادین از اتاق کناری،اتاق خودش اومد: هی!این چه آهنگاییه تو گوش میدی؟ با داد جوابشو دادم:خب تو هم زد بازی گوش میدی!مگه من چیزی میگم؟ بعد شلاقمو از روی میز توالتم برداشتم . از اتاق زدم بیرون.به سمت آینه ی قدی تو راهرو رفتم . مشغول چک کردن شدم،چکمه،کلاه،شلوار و شلاق قهوه ای تیره به همراه مانتو کرم قهوه ای تنگ.موهامو بیشتر زیر کلاه جا دادم و چشمکی به خودم زدم. ایـــــــــــــول!صدای رادین،برادر بزرگترم که از اتاقش اومده بود بیرون دوباره بلند شد:آخه کوچولو!اولا من پنج سال از تو بزرگترم،دوما تو دختری،سوما هم خداییش این آهنگا چین آخه ؟! با دیدنش سوتی کشیدم . گفتم:به به....مگه میخوای بری پارتی؟ این داداش منم عجب تیکه ای بود! تی شرت آدیداس تنگ با شلوار بگی مارکدار و پولیورطوسی آدیداس،کفشای porsche design با کلا کپی! خندید و گفت:اینقدر حرف نزن!زودباش برو تا مسابقه شروع نشده.یهو وایسادم.رادین در حالی که پشت سرم داشت از پله ها می اومد پایین بهم خورد. گفتم:گرفتم واسه کیا داری خوشتیپ میکنی! -مسخره بازی در نیار روناک! با خنده گفتم:آخه برادر من!چهار تا اسب بوگندو هم خوشتیپ کردن داره؟! به سمت آشپز خانه برای خدافظی از مامان و بابا رفتیم.از سر میز صبحانه لقمه نون و پنیر را که مامانم برام گرفته بود و قاپ زدم.مادرم در حال صحبت کردن با پدرم بود.برایم آرزوی موفقیت کردن. خدا میدونه تو دلم چه غوغایی بود.با خوشحالی سوار آریون نوک مدادی رادین شدیم. در طول راه با هم شوخی میکردیم،تا از استرسم کم بشه: -من که اسه اسبا خوشتیپ نکردم -پس واسه کی کردی ناقلا...نکنه.....؟؟!! RE: رمان وقت رفتن - ρяіηcεss~Αιοηε - 24-08-2014 خوب؟ ![]() |