انجمن های تخصصی  فلش خور
چرا تاریخ می خوانیم؟ - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40)
+--- انجمن: تاریخ (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=34)
+--- موضوع: چرا تاریخ می خوانیم؟ (/showthread.php?tid=6239)



چرا تاریخ می خوانیم؟ - ♥ Sky Princess♥ - 09-04-2012

چرا تاریخ می خوانیم؟

بسياری از ما نمی دانيم برای چه تاريخ می خوانيم تاريخ را می خوانيم تا عبرت بگيريم زيرا حضرت علی می فرمايد تاريخ تکرار می شود يعنی شما با خواندن تاريخ به جامعه و پيرامون خود آگاه تر می شويد و از گمراهی نجات می يابيد اینست که در قران داستانهای تاريخی را زياد می بينيم تا بخوانيم و بفهميم و درک کنيم و عبرت بگيريم به طور مثال مثل قوم بنی اسرائيل نشويم به ما نشان ميدهد چگونه قومهايی که عدالت را رعايت کردند حکومت های اسمانی داشتند و بعد از آنها که دوباره آن قدرتها رو به ظلم نهادند به ويرانی کشيده شده اند.

در تاريخ جايی برای افتخار کردن نيست همه تاريخ درس است و اموزش مثل يک کلاس درس است.در زمان جاهليت نيز مردمان به گذشته خود می باليدند و آن را مضحر قدرت و شکوه می دانستند در صورتی که نياکان آنها نيز در جهل نادانی به سر می بردند و اگر خدايی نا کرده تاريخ را باعث افتخار بدانيم از افيون و ترياک نيز بتر است و باعث عقب ماندگی آن اجتماع و آن ملت می شود.چون با این طرز فکر شما به خوابی عميق فرو می رويد و شخصيتها آن خواب را شيرينتر می کنند.تا اینکه می بينيد همش منم منم می گوييد و از حقيقت فرسنگها دور افتاده ايد.که جای تاسف است نمونه این طرز تفکر را در ایران می بينيم و حقيقت اینست که بسيار از لحاظ فرهنگی رو به ضعفيم حتی از کارهای جزيی فرهنگی نيز غافليم و نمی توانيم آن را انجام دهيم چون اندر خم کورش داستانهای اموزنده او که باید رهرو ما باشد برعکس خوابيده ايم و بخواب رفته ايم خوابی عميق که مثل ميخ ما را در زمين ميخکوب کرده است.فلسفه تاريخ فهميدن است نه افتخار به آن و نه مغرور شدن به آن.يعنی تحرک نه سکون يعنی بيداری نه خواب يعنی همه را برادر خواندن نه از نژاد حرف زدند يعنی......

قال علی (ع): و اعتبر بما مضي من الدنيا ما بقي منها، فان بعضها يشبه بعضاً و آخرها لا حق بأوّلها و كلها حائِل مفارق.

حضرت علی می فرماید:از گذشته دنيا، آينده‎اش را چراغ عبرتي ساز؛ چرا كه پاره‎هاي تاريخ با يكديگر همانند است و در نهايت پايانش به آغازش مي‎پيوندد و تمامش در حال دگرگوني است و رفتنيست.
از تاریخ بیاموزیم
میر سندسی، سید محمد - سید محمد میر سندسی
جملة فوق را بارها وبه مناسبت های مختلف ملاحظه کرده ایم. برای انسان های فراموشکار تکرار این واژه حکم ذکر گفتن را دارد. اما منظور من در این جا، به مناسبت برخوردهای نسنجیده و دور از انصافی است که این روزها در مواردی با علوم انسانی وجامعه شناسی صورت می پذیرد. در یادداشت قبلی خود ،«جامعه شناسی زنده است»، قدری به این هدف نزدیک شدم. اما، در این یادداشت می خواهم اشاره ای به پیشینه این برخوردها در تاریخ معرفت در گذشته خودمان بنمایم.
در بررسی و مرور تاریخی جریان های اندیشه‌ورزی در جهان اسلام مواجهه و رویارویی با اندیشه هایی که منشاء عقلانی دارند،از این حیث آموزنده است. تقریباً روشن است که شدیدترین حمله ها به تفکر عقلانی، پس از ورود اسلام به ایران را در کتاب تهافت الفلاسفه غزالی می توان سراغ گرفت. فریاد وا اسلامای غزالی ! و نشانه رفتن به سوی متفکرین عقلانی ،به خصوص ابن سینا وفارابی، به عنوان عاملین وضعیت اسف بار مورد نظز غزالی، نشانگر عمق نگاه این شیوه در مواجهه با عقلانیت است.
صرفنظر از آن که تا چه اندازه می توان حق را به غزالی ویا مخاطبان عقل گرای او داد، که خود مجالی فراخ برای مباحثه دارد، یک نتیجه تاریخی مهم این گونه یورش های بی محابا و همه جانبه به سمت تفکر عقلانی برای امروز ما آموزنده است. جهان اسلام از آن دوره به بعد به لحاظ تنگ دامنه شدن فضای اندیشه ورزی و قرار گرفتن متفکران در یک وضعیت تحت فشار، به صورت مستقیم ، نهی شدن از پرداختن به معقولات،وغیر مستقیم ، احساس خودسانسوری وبریدن خودخواستةکلام ،در یک شیب نزولی اندیشه ورزی، وتمدنی قرار گرفت. فضای بسته معرفتی در جهان اسلام، از این دوره بی شک یکی از مهمترین عوامل عقب ماندگی ما در برابر پیشرفت های تمدن غرب بوده است.
نمونه های دیگری از این گونه برخوردها را با تفکر عقلانی به وفور می توان در تاریخ جست. اما برای این نوشتار ذکر همان نکته کافیست:
کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد یک نکته از این معنی گفتیم وهمین باشد
با نهایت تأسف، امروزه کمابیش چنین برخوردهایی را با علوم انسانی، که برگرفته از تفکر عقلانی است شاهد هستیم. برای کسانی که قدری از تاریخ آگاهی دارند، این گونه برخوردها نمی تواند تأسف آور نباشد؛ چرا که جامعه ای که چراغ دانش وتفکر عقلانی را به سمت خاموشی سوق دهد، در تاریکی ها به همه چیز وهمه کار تن در خواهد داد. تاریخ استعمار بیانگر استیلای آگاهی متراکم یک جامعه(استعمارگر)بر جهل انباشته در جامعة ای دیگر (مستعمره) است. یعنی در هیچ کجای این کرة خاکی استعماری خارج از این معادله رخ نداده است. از این رو، بایستی سعی کنیم برخورد با تفکر عقلانی را با وسواس ، و درخور شأن ومرتبت آن انجام دهیم، تا خدای ناخواسته بار دیگر در گرداب ناآگاهی های تاریخی که یک بار ما را بدجوری گزیده است، گرفتار تیاییم.
عقل گرایی هرچقدر ضعف داشته باشد، ونور ضعیفی بتاباند، از بی نوری وتاریکی بهتر است. علوم انسانی و جامعه‌شناسی در جهان امروز از ضرورت های انکار ناپذیر برای شناخت روابط پیچیدة شکل گرفته است. آن را قدر بدانیم وبا فراهم کردن لوازم رشد آن بکوشیم از میوه های آن برای بهگشت جامعه خویش بهره برداری کنیم.


RE: چرا تاریخ می خوانیم؟ - pink devil - 20-05-2012

منکه در کل عاشق تاریخم!
مخصوصا درمورد زندگی کوروش،داریوش،دیوید دبیلدر،ادولف هیتلر خیلی چیا میدونم!


RE: چرا تاریخ می خوانیم؟ - 3vda - 21-05-2012

منم عاشق تاریخم...
ولی تریخ ایران ن...
اونم ایران بعد از اسلام.!ggre

خدا مرگم بده...
پس فردا(ب عبارتی فردا)امتحان تاریخ دارم و هنو هیچی نخوندم.!


RE: چرا تاریخ می خوانیم؟ - IM JUST TIRED - 28-01-2017

درس ازگذشتگان بگریم