![]() |
اشعار مولانا - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +--- موضوع: اشعار مولانا (/showthread.php?tid=6596) |
اشعار مولانا - *RANGO* - 25-04-2012 همه ی شعر های مولانا را اینجا بنویسید ..... ![]() ![]() سرمست شد نگارم بنگر به نرگسانش / مستانه شد حدیثش پیچیده شد زبانش گه میفتد از این سو گه میفتد از آن سو / آن کس که مست گردد خود این بود نشانش چشمش بلای مستان ما را از او مترسان / من مستم و نترسم از چوب شحنگانش ای عشق الله الله سرمست شد شهنشه/ برجه بگیر زلفش درکش در این میانش اندیشهای که آید در دل ز یار گوید / جان بر سرش فشانم پرزر کنم دهانش آن روی گلستانش وان بلبل بیانش/ وان شیوههاش یا رب تا با کیست آنش این صورتش بهانهست او نور آسمانست / بگذر ز نقش و صورت جانش خوشست جانش دی را بهار بخشد شب را نهار بخشد / پس این جهان مرده زندهست از آن جهانش پوشیده چون جان می روی اندر میان جان من / سرو خرامان منی ای رونق بستان من چون می روی بیمن مرو ای جان جان بیتن مرو / وز چشم من بیرون مشو ای مشعله تابان من هفت آسمان را بردرم وز هفت دریا بگذرم / چون دلبرانه بنگری در جان سرگردان من تا آمدی اندر برم شد کفر و ایمان چاکرم / ای دیدن تو دین من وی روی تو ایمان من بی پا و سر کردی مرا بیخواب و خور کردی مرا / در پیش یعقوب اندرآ ای یوسف کنعان من از لطف تو چون جان شدم وز خویشتن پنهان شدم / ای هست تو پنهان شده در هستی پنهان من گل جامه در از دست تو وی چشم نرگس مست / تو ای شاخهها آبست تو وی باغ بیپایان من یک لحظه داغم می کشی یک دم به باغم می کشی / پیش چراغم می کشی تا وا شود چشمان من ای جان پیش از جانها وی کان پیش از کانها / ای آن بیش از آنها ای آن من ای آن من چون منزل ما خاک نیست گر تن بریزد باک نیست / اندیشهام افلاک نیست ای وصل تو کیوان من بر یاد روی ماه من باشد فغان و آه من / بر بوی شاهنشاه من هر لحظهای حیران من ای جان چو ذره در هوا تا شد ز خورشیدت جدا / بی تو چرا باشد چرا ای اصل چارارکان من ای شه صلاح الدین من ره دان من ره بین من / ای ای فارغ از تمکین من ای برتر از امکان من RE: اشعار مولانا - serpico - 30-04-2012 رو سر بنه به بالین ، تنها مرا رها کن ترک من خراب شبگرد مبتلا کن *ماییم و موج سودا، شب تا به روز تنها خواهی بیا ببخشا ، خواهی برو جفا کن *از من گریز تا تو ، هم در بلا نیفتی بگزین ره سلامت، ترک ره بلا کن * ماییم و آب دیده ، در کنج غم خزیده بر آب دیده ما صد جای آسیا کن * خیره کشی است مارا ، دارد دلی چو خارا بکشد ، کسش نگوید :" تدبیر خونبها کن" * بر شاه خوبرویان واجب وفا نباشد ای زرد روی عاشق ، تو صبر کن، وفا کن *دردی است غیر مردن ، آن را دوا نباشد پس من چگونه گویم کاین درد را دوا کن؟ *در خواب ، دوش، پیری در کوی عشق دیدم با دست اشارتم کرد که عزم سوی ما کن * گر اژدهاست بر ره ، عشق است چون زمرد از برق این زمرد ، هین ، دفع اژدها کن RE: اشعار مولانا - A * L * O * N * E b * o * y - 10-05-2012 ممنون خیلی قشنگ بود ![]() RE: اشعار مولانا - bardia4022 - 06-01-2013 بکشید یار گوشم که تو امشب آن مایی .... صنما بلی ولیکن تونشان بده کجایی.... چورها کنی بهانه بدهی نشانه خانه ..... به سرو ودو دیده آیم که تو کان کیمیایی RE: اشعار مولانا - ☻امیرحسین☻ - 11-02-2014 زیاد نبود کم بود بیشترش کن لدفن× RE: اشعار مولانا - nahal:o - 11-02-2014 لایک خیلی قشنگ بود ممنون RE: اشعار مولانا - سروش... - 14-02-2014 خیلی حال کردم |