![]() |
ســیگــآرتـ ـرو بکش رفـــیقــــ - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +---- انجمن: عاشقانه ها (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=58) +---- موضوع: ســیگــآرتـ ـرو بکش رفـــیقــــ (/showthread.php?tid=68700) |
ســیگــآرتـ ـرو بکش رفـــیقــــ - Ƥαяℓσนʂ ϱiяℓ - 11-11-2013 سیگار چه زیبا کام میدهد…
او تا صبح پیراهن سفیدش را برایم میسوزاند و من از لبانش بوسه ها میگیرم چه لذتی میبرم از این همخوابی او از جان مایه میگذارد و من از عمر . . . چه بارانی . . . اماچه فایده ! تو اینجا نیستی و باران بی تو ؛ یعنی سوزاندن تن سیگار . . . از عجایب سیگار همین بس که آتشش آرامت میکند در برابر کسی که دلت را آتش زده . . . ! . . . چقدر تلخ بود کودکیم ! که سیگار را قاتل پدرم می دانستم و چقدر سخت است امروز که قاتل پدرم را روزی هزار بار می بوسم . . . . . . ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺍﻭﻥ کسی ﮐﻪ ﺷﺎﺩﯼﺷﻮ ﺑﺎ دوستاش ﺗﻘﺴﯿﻢ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ ﺍﻣﺎ ﻏﺼﻪ ﺷﻮ ﺑﺎ ﺳﯿﮕﺎﺭ ! . . . کــآش روزهــآے زنــدگــے اَم کــوتـآه بود . . ![]() بــه تـِعدآد نــَפֿــ هـآے یــک پـآکــَت ســیگــآر . . ![]() کــَم اَســت ، مـے دآنــَم . . اَمـآ بـآ عـِشــق تـو בوב مــے شـُבَنـב وَ بــَر بـآב مــے رَفـتـَنـב . . . . هوس سیگار کشیدن روی پشت بام ![]() چند وقتیه به جونم افتاده دلم میخواد به آسمون نزدیکتر بشم دودش که اذیتت نمیکنه خدا…! . . . من و سیگار درد مشترکیم … از هردویمان کسی خوب کام گرفت و بعد زیر پا له کرد درست زمانیکه به آخر رسیدیم ! . . . میگن سیگار به آدم آرامش میده ! کاش یکی پیدا میشد بتونه قد یه نخ سیگار باشه … . . . تکلیف گفتنی ها که معلوم است … زحمت نگفتنی ها هم می افتد بر گردن سیگار … . . . عشق مثله سیگار میمونه ، اگه خاموش بشه میتونی دوباره روشنش کنی اما هیچ وقت دیگه اون مزه ی اول رو نداره … . . . نپرس چرا سیگار میکشی ، بپرس چی میکشی که انقدر سیگار میکشی ! . . . آدم برفی هم گفت : تو به جای هویج برایم سیگار بگذار ، خودم از پس بهار بر می آیم ! . . . یه سری حرفای تلخ هست که باید نگفت و قورت داد و به گور برد هرچی بیشتر از این حرفا داشته باشی, بیشتر سیگار به دهنت شیرین میاد … همین! . . . . رو پاکت سیگار نوشته بود “سیگار برای شما واطرافیانتان زیان آور است” تو دلم گفتم: تو یه نفر اطراف من پیدا کن قول میدم به خاطر اونم که شده سیگارو ترک کنم . . . عکس دل و جیگر سیاه میزنن رو پاکت سیگار که به خیال خودشون ما رو ترک بدن … مَشتی ما اگه دل و جیگرمون نسوخته بود که سمت سیگار نمیرفتیم … . . . یک نخ آرامش دود میکنم به یاد ناآرامی هایی که از سر و کول دیروزم بالا رفته اند … یک نخ تنهایی به یاد تمام دل مشغولی هایم … یک نخ سکوت به یاد حرفهایی که همیشه قورت داده ام … یک نخ بغض به یاد تمام اشک های نریخته … کمی زمان لطفا ، به اندازه یک نخ دیگر ، به اندازه قدم های کوتاه عقربه … یک نخ بیشتر تا مرگ این پاکت نمانده ! . . . تنها نشستهای چای مینوشی و بغض می کنی ! سیگار پشت سیگار . . . هیچ کس تو را به یاد نمیآورد ! این همه آدم ، روی کهکشان به این بزرگی ؛ و تو حتی آرزوی یکی نبودی ! :: :: بی سیگار که می شوم اندکی ! فقط اندکی پول خرج می کنم و دوباره سیگار دارم . . . اما جوانی ام ، کوه غرورم را خرج کرده ام ، هنوز تو را ندارم . . . :: :: شبیه کسی شده ام که پشت دود سیگارش با خود می گوید : باید ترک کنم ! سیگار را ، خانه را ، زندگی را ، و باز پُکی دیگر می زند . . . :: :: امشب سیگارم روشن تر است . . . چون کامهای سنگین تره من این سیگار را داغ کرده است . . . حسرت یک لحظه نکشیدن سیگار بعد از رفتنت در دلم مانده . . . :: :: بفهم . . . منو درک کن . . . نگو . . . نگو نکش . . . نمیتونم . . . نمیتونم بدون سیگارم زندگی کنم . . . چون تمام ارامشم را تقدیم من میکنه . . . ! :: :: داغ دوری تو یک طرف . . . داغ قربت هم طرفه دیگه . . . تنهایی و فشار روحی و فکرهای مداوم هم هیچ . . . پس من چگونه سیگار نکشم ! :: :: حقیقت تلخ تر از آن بود که شب اش به سیگاری سرانجام یابد . . . :: :: هیچ قطاری از این اتاق نمی گذرد ! من اینجا نشسته ام و با همین سیگار قطار می آفرینم ! نمی شنوی !؟ سرم دارد سوت می کشد . . . :: :: ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . . . :: :: ![]() سخت است ؛ در افکار شلوغ بودن . . . در سردی نگاه ها بودن . . . در خیابان غم بودن . . . در رویا تنها بودن . . . و چه خوب آرامت میکند یک ” پک سیگار ” :: :: سلامتی سه یار : تنهایی شب سیگار . . . :: :: چه بارانی . . . اماچه فایده ! تو اینجا نیستی و باران بی تو ؛ یعنی سوزاندن تن سیگار :: :: چه روانشناس خوبی است ؛ سیگار ! از تو که عصبانی ام ! آرام ، آرام ، آرامم می کند . . . :: :: خاکستر سیگار : امروز من خود را میسوزانم به خاطر تو فردا تو خواهی سوخت به خاطر من . . . :: :: ![]() . . . دلت که برای من تنگ شد بیا سراغ زیر سیگاریم . . . کنار قبرستان خاطرات من بشین ، فاتحه بخوان و اشک بریز . . . من از تو درگذشتم ! :: :: من و سیگار درد مشترکیم ! از هر دویمان . . . کسی خوب کام گرفت و بعد زیر پا له کرد . . . درست زمانی که به آخر رسیدیم . . . ! :: :: یک پاکت سیگار . . . شراب به مقدار لازم . . . یه دلِ پر . . . اینجا شروع ماجراست ، انتهایش را خدا هم نمیداند ! :: :: ![]() . . این آخرین پاکت بود سیگاری نمانده برای کشیدن تو بمان ، من منّت تو را ” می کشم ” و تو بودنت را ” بکش ” به رخ واژه هایم . . . :: :: هر کس یک جور زندگی کردن رو دوست داره ! من دوست دارم تو اتاقم تنها باشم ، با کبریتم سیگار روشن کنم و دودش رو تماشا کنم . . . نه ناراحتم ! نه افسرده ! فقط چیزه جذابی اون بیرون وجود نداره ، همین . . . :: :: ![]() . . . همه میگن سیگار من میگم سنگ صبور همه میگن سرطان من میگم عقده ی دل همه میگن دود من میگم مونواکسید غصه همه میگن مرگ من میگم چه بهتر . . . . . . ![]() . . . سیگار هم نشدیم ! که ترک کردنمون سخت باشه . . . ! . . . آدمها برای یکدیگر نقش سیگار را بازی میکنند ! همدیگر را میکشند . . . لذت میبرند . . . دود میکنند . . . تمامت میکنند . . . خاموشت میکنند و بعد از اندک زمانی سیگاری دیگر . . . افسوس . . . ! . . . ![]() |