انجمن های تخصصی  فلش خور
داستان خواستگاری - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18)
+--- انجمن: گفتگوی آزاد (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=19)
+---- انجمن: مطالب طنز و خنده دار (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=76)
+---- موضوع: داستان خواستگاری (/showthread.php?tid=81804)



داستان خواستگاری - @T@R - 17-01-2014

داستان خواستگاری 1

مادر داماد : ببخشین ، کبریت دارین؟
خانواده عروس : کبریت ؟! کبریت برای چی!؟داستان خواستگاری 1
مادر داماد : والا پسرم می خواست سیگار بکشه...داستان خواستگاری 1
خانواده عروس : پس داماد سیگاریه....!؟داستان خواستگاری 1
مادر داماد : سیگاری که نه.. والا مشروب خورده ، بعد از مشروب سیگار می چسبه...
خانواده عروس : پس الکلی هم هست..!؟داستان خواستگاری 1
مادر داماد : الکلی که نه... والا قمار بازی کرده و باخته ! ما هم مشروب دادیم بهش که یادش برهداستان خواستگاری 1
خانواده عروس : پس قمارم بازی می کنه...!؟داستان خواستگاری 1
مادر داماد : آره... دوستاش توی زندان بهش یاد دادن...
خانواده عروس : پس زندانم بوده...!؟داستان خواستگاری 1
مادر داماد : زندان که نه... والا معتاد بوده ، گرفتنش یه کمی بازداشتش کردن...
خانواده عروس : پس معتادم بوده...!؟داستان خواستگاری 1
مادر داماد : آره... معتاد بود ، بعد زنش لوش داد...داستان خواستگاری 1
خانواده ی عروس : زنش !!!؟؟؟داستان خواستگاری 1

نتیجه اخلاقی : همیشه موقع خواستگاری رفتن کبریت همراهتون داشته باشینداستان خواستگاری 1