![]() |
داستان های خنده دار... ارزش نگاه کردنو داره - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18) +--- انجمن: گفتگوی آزاد (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=19) +---- انجمن: مطالب طنز و خنده دار (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=76) +---- موضوع: داستان های خنده دار... ارزش نگاه کردنو داره (/showthread.php?tid=82596) |
داستان های خنده دار... ارزش نگاه کردنو داره - amin142142 - 21-01-2014 چرا نباید به یک رستوران 5 ستاره رفت ؟ گارسون : چه میل دارید؟ آب میوه؟ سودا؟ شکلات؟ مایلو (شیر شکلات)؟ یا قهوه؟ مشتری : لطفا یک چای ! گارسون : چای سیلان؟ چای گیاهی؟ چای بوش؟ چای بوش و عسل؟ چای سرد یا چای سبز؟ مشتری: سیلان لطفا گارسون: چه جور میل دارید؟ با شیر یا بدون شیر؟ مشتری: با شیر لطفا گارسون: شیر؟ پودر شیر یا شیر غلیظ شده؟ مشتری: شیر غلیظ شده لطفا گارسون: شیر بز، شیر شتر یا شیر گاو؟ مشتری: لطفا شیر گاو. گارسون: شیر گاوهای مناطق قطبی یا شیر گاوهای آفریقایی؟ مشتری: فکر کنم چای بدون شیر بخورم بهتره گارسون: با شیرین کننده میل دارید یا با شکر یا با عسل؟ مشتری: با شکر گارسون: شکر چغندر قند یا شکر نیشکر؟ مشتری: با شکر نیشکر لطفا گارسون: شکر سفید، قهوه ای یا زرد؟ مشتری: لطفا چای را فراموش کنید فقط یک لیوان آب به من بدهید گارسون: آب معدنی یا آب بدون گاز؟ مشتری: آب معدنی گارسون: طعم دار یا بدون طعم؟ مشتری: ای بمیـــــــــــری الهــــــــی!! ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() :4chs::4chs:سپاس بدید آهو خیلی خوشگل بود. یک روز یک پری سراغش اومد و بهش گفت: آهو جون!دوست داری شوهرت چه جور موجودی باشه؟ آهو گفت: یه مرد خونسرد و خشن و زحمتکش. پری آرزوی آهو رو برآورده کرد و آهو با یک الاغ ازدواج کرد. شش ماه بعد آهو و الاغ برای طلاق سراغ حاکم جنگل رفتند. حاکم پرسید: علت طلاق؟ آهو گفت: توافق اخلاقی نداریم, این خیلی خره. حاکم پرسید: دیگه چی؟ آهو گفت: شوخی سرش نمیشه, تا براش عشوه میام جفتک می اندازه. حاکم پرسید: دیگه چی؟ آهو گفت: آبروم پیش همه رفته, همه میگن شوهرم حماله. حاکم پرسید: دیگه چی؟ آهو گفت: مشکل مسکن دارم, خونه ام عین طویله است. حاکم پرسید: دیگه چی؟ آهو گفت: اعصابم را خورد کرده, هر چی ازش می پرسم مثل خر بهم نگاه می کنه. حاکم پرسید: دیگه چی؟ آهو گفت: تا بهش یه چیز می گم صداش رو بلند می کنه و عرعر می کنه. حاکم پرسید:دیگه چی؟ آهو گفت: از من خوشش نمی آد, همه اش میگه لاغر مردنی, تو مثل مانکن ها می مونی. حاکم رو به الاغ کرد و گفت: آیا همسرت راست میگه؟ الاغ گفت: آره. حاکم گفت: چرا این کارها رو می کنی ؟ الاغ گفت: واسه اینکه من خرم. حاکم فکری کرد و گفت: خب خره دیگه چی کارش میشه کرد. نتیجه گیری اخلاقی: در انتخاب همسر دقت کنید. نتیجه گیری عاشقانه: مواظب باشید وقتی عاشق موجودی می شوید عشق چشم هایتان را کور نکند. هنگام سحر، خروسی بالای درخت شروع به خواندن کرد و روباهی که از آن حوالی می گذشت به او نزدیک شد. روباه گفت: تو که به این خوبی اذان می گویی، بیا پایین ب هم به جماعت نماز بخوانیم. خروس گفت: من فقط مؤذن هستم و پیشنماز پای درخت خوابیده و به شیری که آنجا خوابیده بود، اشاره کرد. شیر به غرش آمد و روباه پا به فرار گذاشت. خروس گفت مگر نمی خواستی نماز بخوانیم؟ پس کجا می روی؟ روباه پاسخ داد: می روم تجدید وضو می کنم و برمی گردم! از یک نالایق پرسیدن که چرا درس نمیخانی؟ جواب داد که: یک سال 365 روزه است 52 روزش جمعه است، میمانه 313 روز حداقل 50 روز تعطیلات تابستانی داریم، میمانه 263 روز حد اقل هر روز 8 ساعت میخوابیم، این میشه 122 روز و باقی میمانه 141 روز هر روز یک ساعت برا خودمان وقت بگزاریم، این میشه 15 روز و باقی میمانه 126 روز روزی 2 ساعت خورد و خوراک این میشه 30 روز و باقی میمانه 96 روز کم از کم روزی 4 ساعت گشت و گذار با دوستان دختر و پسر، ساعتهای خالی بین درس ها و رفت و آمد در راه پوهنتون و خانه این میشه 60 روز و باقی میمانه 36 روز 31 روز رخصتی رسمی سالانه، میمانه 5 روز خوب عزیزم ما هم آدم هستیم سالی 4 روزم مریض میشیم میمانه یک روز، چه تصادفی او یک روزم روزتولدم تمام شد و رفت..!!! امیدوارم همه قانع شده باشن! هاهاهاها RE: داستان های خنده دار... ارزش نگاه کردنو داره - MAHDI 190 - 01-03-2014 خعلی فونتش ریزه ![]() RE: داستان های خنده دار... ارزش نگاه کردنو داره - لی مین هو3 - 11-04-2014 ریزه ![]() |