انجمن های تخصصی  فلش خور
شوهر مظلوم! (طنز) - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18)
+--- انجمن: گفتگوی آزاد (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=19)
+---- انجمن: مطالب طنز و خنده دار (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=76)
+---- موضوع: شوهر مظلوم! (طنز) (/showthread.php?tid=88082)



شوهر مظلوم! (طنز) - ツClas$i☪ J☯ ツ - 12-02-2014

«همسرم با غم تنهایی خود خو می کرد»
موقـع بحث هوو- لیک هیاهـــــو می کرد!

بسکه با فکـــر و خیالات عبث می خوابید
نصف شب در شکـم آن زنه چاقو می کرد!

وقتی از رایحه ی عشق سخن می گفتم
زود پا می شد و تی شرت مرا بو می کرد

طفلکی مادر مــن آش که می پخت زنم-
معتقد بود در آن جنبـــــــل و جادو می کرد

بهـــر او فاخته می دادم و می دیدم شب
داخل تابـــه به آن سس زده کوکو می کرد!

آخـــــــر برج کــــه هشتم گرو نه می شد
باز از مـــــن طلب ماهــــی و میگو می کرد

فیش دریافتــــــــــی بنده از او مخفی بود
زن همکـــــار ولی دست مـــــرا رو می کرد

دخل یکمـــــــــاه مرا می زد و ظرف یکروز
خـــرج مانیکــــــــور و میزامپلی مو می کرد

گـــــر نمی دادم بــــــا اشک سر مژگانش
آب می زد بــــــــــه ته جیبم و جارو می کرد

هر زنی غیر خودش عنتــــر و اکبیری بود
شخص «جینا...» را تشبیه به «...لولو» می کرد!

مثل آن کارتـــــون از لطف مداد جـــــــادو
بوالعجب شعبده ای بــا چش و ابرو می کرد

دکتر تغذیه ای داشت که ماهی صد چوق
می گرفت از مــــن و تقدیم به یارو می کرد

صد گرم چونکه بر آن اسکلت افزون می شد
عصبی می شد و لعنت بـــه ترازو می کرد

عاقبت هیکل پنجــــــاه و سه کیلویی را
خون دل خورده و پنجــاه و دو کیلو می کرد

حسرت زندگی خواهــــر خود را می خورد
کاو بــــه مچ - تـــا سرآرنج- النگو می کرد

نظـــــــــــر مادرش از هر نظری حجت بود
هر چــــــــه می کرد فقط با نظر او می کرد

بر خلافش اگـــــر آن دم نظری می دادم
لنگــــــه ی کفش نثــــار من هالو می کرد

کاشکی دست بزن داشتم امــا چه کنم
که خدا قسمت او شوهـــــر مظلومی کرد!