» سـوتـیـکده « - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18) +--- انجمن: گفتگوی آزاد (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=19) +---- انجمن: مطالب طنز و خنده دار (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=76) +---- موضوع: » سـوتـیـکده « (/showthread.php?tid=89750) |
RE: (✿◠‿◠) سوتیـــ]ـــکده (✿◠‿◠) - F A R ! N - 01-07-2014 یه بار داشتم با یکی از معلم هام میحرفیدم بعد کار به دعوا کشید بعد این معلمم به جای این که درس بده چرت میزد سر کلاس بعد بهم گفت تو سر کلاس به من گوش نمیدی منم میخواستم بگم شما ر×دی ینی تا اومدم اینو بگم یکی از دوستام پرید وسط حرفم سوتیمو جمع کرد وگرنه خدا میدونه چی شده بود! RE: (✿◠‿◠) سوتیـــ]ـــکده (✿◠‿◠) - Dead Silence - 01-07-2014 هـییعی :| یـه بـار زنگ تاریخ بـود ! معلمــمون هـم تازه اومـده بود کلاس ! پـاچه خوارایه سمــت دیـوار میـز معلمــمونو کشیـدن سمـت دیوار ! بعـــد من برگشتم گفتم خانـــوم بیاین وسـط :|||||||||||| برگشت گفت O_o بیام وسط ؟ :| بیام وسط قـر بدم ؟ :|||||| مـن ~~> $_$ بچه های کلاس ~~> :| معلم تاریخ ~~> d: RE: (✿◠‿◠) سوتیـــ]ـــکده (✿◠‿◠) - ♥غوغا♥ - 05-07-2014 یه بار خواستم بگم فلانی تو دستشوییه،گفتم توی ماشین لباسشویی یه....!!!!!!! ینی شده بودم سوژه مجلس تا یه یه مدت درازی... یه بار هم یکی خواست بگه خوشه انگور...گفت شوخه انگور...!!! RE: (✿◠‿◠) سوتیـــ]ـــکده (✿◠‿◠) - مهرداد20014 - 11-07-2014 میخواستم فندک بخرم به فروشنده گفتم این چندکا فنده RE: (✿◠‿◠) سوتیـــ]ـــکده (✿◠‿◠) - neimar - 12-07-2014 یه روز زنگیدم به داروخونه کسی بر نداشت دو دقیقه بعد تلفن زنگ خورد منم داد زدم مادر شاید داروخونه باشه کل خونه رفت هوا RE: (✿◠‿◠) سوتیـــ]ـــکده (✿◠‿◠) - بیتا2013 - 12-07-2014 یه بار از دست پسر خالم عصبانی شده (بچه است )بودم بعدش هی به من میگفت چی کار کنم به من چه من دیگه جو ش اوردم گفتم در ار هوا کن بد گفت : من هنوز ندارم که هوا کنم اونم خودش نفهمید چی گفته ولی منو اون یکی خالم یه ربع تو شوک بودم داشتیم به هم نگا میکردیم RE: (✿◠‿◠) سوتیـــ]ـــکده (✿◠‿◠) - anita299 - 12-07-2014 salam bache ha chjori post bezaram RE: (✿◠‿◠) سوتیـــ]ـــکده (✿◠‿◠) - [χσℓσνєѕтєя] - 13-07-2014 یادمه یه باربه توجمع(سرسفره)به جای شربت گفتم یه یه لیوان شرت بدهخاکبرسرم چه سوتی دادم RE: (✿◠‿◠) سوتیـــ]ـــکده (✿◠‿◠) - تیلور خوشگله - 20-07-2014 زنگ زدم دوستم تولدشو تبریک بگم بهش گفتم:تولد گرفتی؟؟؟^_^ گفت:نه نتونستم داییم سکته کرده. گفتم:خب خدا رحمتش کنه! گفت:نه هنوز نمرده تو کما!!!! مونده بودم چی بگم0_o RE: (✿◠‿◠) سوتیـــ]ـــکده (✿◠‿◠) - CTG - 20-07-2014 رفته بودم واسه دوستم یه کاری انجام بدم عاقاعه گفت امروز مشغول هست گفت هر وقت ازاد شد بهت زنگ میزنم(دیگه کنجکاو نشو چه کاری) گفتم پس وقتی ازاد شد اگه شماره دوستمو نداری زنگ اون بزن!!! (: |