![]() |
داستان کوتاه (امامزاده یعقوب) - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18) +--- انجمن: گفتگوی آزاد (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=19) +---- انجمن: بحث و گفتگو (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=36) +---- موضوع: داستان کوتاه (امامزاده یعقوب) (/showthread.php?tid=91113) |
داستان کوتاه (امامزاده یعقوب) - girl of chaos - 23-02-2014 «به کسی گفتند امامزاده یعقوب را در کوه، پلنگ خورد! آنکه می دانست تصحیح کرد که اولاً: امامزاده نبود و پیغمبر بود، ثانیاً: یعقوب نبود و یونس بود، ثالثاً: کوه نبود و دریا بود، رابعاً: پلنگ نبود و نهنگ بود و خامساً: او را نخورد و در شکمش نگه داشته و به ساحل رساند.» RE: داستان کوتاه (امامزاده یعقوب) - girl of chaos - 31-03-2014 قشنگ بود؟ |