تو یک غروب غم انگیز می رسی از راه ... - نسخه‌ی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +--- موضوع: تو یک غروب غم انگیز می رسی از راه ... (/showthread.php?tid=91178)

تو یک غروب غم انگیز می رسی از راه ... - A R M A N - 23-02-2014 تو یک غروب غم انگیز می رسی از راه که می برند مرا روی شانه های سیاه صدای گریه بلند است و جلمه هایی هم شبیهِ تسلیت و غصه و غمی جانکاه به گوش یخزده ام می رسد، وَ فریادی شبیهِ حرمتِ این لااله الا الله ! وَ چشم هام، که چشم انتظار تو هستند! ( اگر چه منجمدند و نمی کنند نگاه) وَ بغض می کُند آن جا جنازه ی من که " تو "را همیشه " نَفَس "می کشید و" خود "را" آه " ! چقدر شب که تو را من مرور کرده ام وُ رسیده ام به غزل، گُل، شکوفه، دریا، ماه ! بدون تو، همه ی عمر من دو قسمت شد : " دقیقه های تکیده" ، " دقیقه های تباه" اگر چه متن بلندی ست درد دل هایم سکوت می کنم و شرحِ قصّه را کوتاه � که باز جمعه رسید و نیامدی و شدند " غروبِ جمعه " و " مرگ" و " وجودِ من" همراه ! برای بدرقه نعش من بیا ( هر روز) که کار من شده سی بار مرگ ( در هر ماه) و کُلَّ دلخوشی زندگی من، این که تو یک غروب غم انگیز، می رسی از راه مهدی زارعی RE: تو یک غروب غم انگیز می رسی از راه ... - ♀✘ دُختَــ♥ـر بَهــآرے ♀✘ - 23-02-2014 ممنون RE: تو یک غروب غم انگیز می رسی از راه ... - Navisa. - 23-02-2014 خیلی زیبا بود ممنون RE: تو یک غروب غم انگیز می رسی از راه ... - www.sara.love - 23-02-2014 خیلی احساسی بود ... مممممممنون