![]() |
وقتی دستهای لرزان آمریکا، مصر را به دامان روسیه میاندازد - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18) +--- انجمن: مسائل نظامی (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=44) +--- موضوع: وقتی دستهای لرزان آمریکا، مصر را به دامان روسیه میاندازد (/showthread.php?tid=94989) |
وقتی دستهای لرزان آمریکا، مصر را به دامان روسیه میاندازد - KᏙ¥றᏙƝ - 11-03-2014 تصمیمات نادرست و دستهای لزران واشنگتن موجب شدند تا مصر از آمریکا روی گردان شده و به دامان روسیه بیفتد، اقدامی که هراندازه برای آمریکاییها ویرانگر و نابود کننده است، برای روسها و مصریها سازنده و سودمند است.
به گزارش فرهنگ نیوز، پایگاه خبری القوه الثالثه در مقالهای به قلم «خیام محمد الزعبی»، روزنامهنگار و پژوهشگر امور روابط بین الملل به بررسی آخرین تغییر و تحولات روی داده در سیاست خارجی مصر پس از رویگردانی آن از آمریکا و نزدیکیاش به روسیه میپردازد.
خیام محمد الزعبی در این ارتباط مینویسد: در ماههای اخیر شاهد تغییر و تحولات سریع و در عین حال غیر منتظره در روابط دو کشور مصر و روسیه بودیم، به گونهای این تحولات موجب شد تا شاهد ورود به مرحلهای جدید از همکاری مشترک میان دو کشور باشیم که فراتر از تمام پیشبینیها و برآوردها بود و اوج این تحولات در روابط دو جانبه را میتوان در سفر ارتشبد عبد الفتاح السیسی، وزیر دفاع و نبیل فهمی، وزیر خارجه مصر به مسکو و دیدار با مسؤولان ارشد روسی از جمله ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه و «سرگئی لاوروف»، وزیر خارجه آن ملاحظه کرد، دیداری که بدون تردید بازتابها و تاثیرات انکارناپذیری بر موازنه قوا در عرصه منطقهای آن هم برای مدتی طولانی از خود برجای خواهد گذاشت. بدون تردید این سفر و دیدارهای صورت گرفته در پس آن از فهم دریافت هریک از دو طرف روسی و مصری از شرایط حاکم بر منطقه و مصر انجام شد و اینکه هریک از آنها دارای دیدگاهها و مواضع مشترکی در اموری و قضایایی بودند که مهمترین آنها عدم دخالت خارجی در امور داخلی دیگران، عقب نشینی رژیم صهیونیستی از اراضی اشغالی از جمله قدس اشغالی، تشکیل دولت – کشور مستقل فلسطینی و باور به اینکه مصر باید کشوری قدرتمند و با ثبات و استقرار باشد تا به این طریق بتوان امنیت منطقه را تامین کرد و هرگونه خطری که امنیت مصر را تهدید کند، بدون تردید امنیت منطقه و چه بسا امنیت جهان را به خطر خواهد انداخت. بدون تردید گشوده شدن صفحهای جدید در روابط مصر و روسیه ریشه در بحرانی داشت که میان قاهره و واشنگتن روی داده بود و مصر به شدت از موضع آمریکا در قبال تحولات مصر پس از حوادث 30 ژوئن که منجر به سرنگونی حکومت اخوان المسلمین در این کشور شده بود، خشمگین بود. در این تحولات آمریکا به صورت علنی به انتقاد از سرنگونی جکومت اخوان المسلمین که از آن تحت عنوان کودتای نظامی یاد کرده بود و استفاده مفرط از زور و قدرت علیه اعضای جماعت و هواداران آن پرداخته و با سوء استفاده از نیاز مصر به کمکهای آمریکا تلاش کرده بود تا نفوذ و دخالت خود در امور داخلی مصر را افزایش دهد. اما آنچه به شکلی ویژه خشم و غضب مصریها را برانگیخته بود، تصمیم دولت آمریکا به تعلیق بخشی از کمکهای نظامی خود به مصر بود، به ویژه در زمانی که قاهره تاکید داشت، در حال مبارزه با تروریسم در این کشور و عملیاتهای تروریستی در آن به ویژه در صحرای سینا و اعمال قانون و نظم در کشور بود. اگرچه در این میان برخی از نمایندگان کنگره امریکا با قطع کمکهای نظامی به مصر مخالفت کرده بودند و آن را اقدامی میدانستند که به منافع آمریکا از جمله روابط مسالمت آمیز مصر و رژیم صهیونیستی ضربه وارد میکرد. بدون تردید تناقضات و تعارضات سیاست آمریکا و دوگانگی معیاریش در قبال ملت مصر ماهیت واقعی سیاستهای دولت آمریکا و شعارهایی که در خصوص دمکراسی و حقوق بشر به ویژه در حمایت از دو حکومت روی کار آمده در مصر یعنی حکومت جماعت اخوان المسلمین و حکومت نظامیان مصری را به تصویر کشید و نشان داد، وقتی شرایط آنگونه که باید مورد خواست و میل واشنگتن در مصر نباشد، به عنوان مجازات، تسلیح ارتش این کشور را متوقف خواهد کرد تا به این ترتیب آمریکا ثابت کند که با جهان عرب نه بر اساس ملل آنها بلکه بر اساس طوایف و گروههای موجود در این کشورها تعامل میکند و در این بین منافع اسرائیل در رأس اولویتهای هرگونه رابطه واشنگتن با کشورهای عربی قرار دارد و این منافع محقق نخواهند شد، مگر پس از آنکه ابتدا گروهها و طوایف مختلف عربی و سپس کشورهای منطقه رو در روی هم قرار گیرند و به جان هم بیافتند. این موضع آمریکا در مصر، در کنار تغییر مواضع آن در قبال بحران سوریه که مهمترین آن در صرف نظر کردن از اقدام نظامی علیه دمشق نمود پیدا میکرد، به شدت عربستان سعودی، مهمترین هم پیمان منطقهای آمریکا را به خشم آورد، به خصوص آنکه سعودیها بر این باور بودند، چشم پوشی آمریکا از اقدام نظامی علیه سوریه، موجب بقای نظام حاکم در آن شد و همین موجب شده تا عربستان سعودی با نگرانی بسیار موضع گیریها منطقهای آمریکا را دنبال کند و هرگونه تغییر در این مواضع که آخرین آن به پرونده هستهای ایران ارتباط پیدا میکرد را با نگرانی بسیار پیگیری کند. اما صرف نظر از بحران سوریه و پرونده هستهای ایران، یکی از مهمترین پروندههای مورد اختلاف بین ریاض و واشنگتن، پرونده مصر باشد، پروندهای که همه تأکید دارند، حمایتهای مالی سعودیها از نظامیان موجب براندازی حکومت اخوان المسلمین در این کشور شد. برخی از ناظران تأکید میکنند، عربستان سعودی به این طریق تلاش کرد، این پیام را به مسئولان آمریکایی برساند که ریاض میتواند، سیاستها و خط مشی مورد نظر خود در منطقه را بدون توجه به مواضع آمریکا پیاده کند. همچنین ریاض پیام دیگری نیز برای مسکو داشت، اینکه میتواند، از نفوذ سیاسی و مالی خود برای اهدافی استفاده کند که به سود مسکو باشد، به عبارت دیگر عربستان سعودی خواهان گشودن صفحهای جدید در روابط خود با روسیه است، اگرچه روسیه هیچ گاه نخواهد توانست جای آمریکا را برای عربستان سعودی در حوزه حمایت از حکومت سعودی یا نفت این کشور یا همکاری با آن در مؤسسات و نهادهای مالی بگیرد. به زبان دیگر اینکه عربستان سعودی نمیتواند، جایگزینی برای روابط خود با آمریکا بیابد و قرارداد تسلیحاتی امضا شده مصر با مسکو از دید سعودیها تنها ایجاد تنوع غیر مستیقم در روابط بین المللی ریاض و گشودن دربهای سیاست خارجی خود به روی کرملین بدون تغییر در ائتلافها و هم پیمانیهای عمیق و استراتژیک خویش با آمریکا است. این در حالی است که مصر میتواند، از نزدیکی خود به مسکو بهره برداریهای سیاسی و بین المللی نیز بکند و نشان دهد که قاهره با حکومت جدیدش در عرصه بین المللی منزوی نشده و اگر در این بین آمریکا کمکهای خود به مصر را تعلیق کرده، قاهره دارای جایگزینی برای این روی گردانی است. در کنار این تغییر و تحولات نمیتوان از ترکیه و موضع گیری خصمانهاش در برابر حکومت جدید مصر غافل ماند، چراکه دولت ترکیه به رهبری «رجب طیب اردوغان» از همان اولین ساعات براندازی حکومت اخوان المسلمین در مصر این اقدام را کودتای نظامی خواند و موضعی بسیار منفی در قبال کودتاگران گرفت و به حمایت خود از جماعت اخوان المسلمین ادامه داد. رهاورد این موضع گیری قرار گرفتن آنکارا و قاهره رو در روی هم بود، چون روند امور در مصر بر منوالی حرکت میکرد که خوشایند ترکها و همسو با سیاستهای آنکارا نبود. اگرچه در این بین دولتمردان جدید قاهره نشان میدهند که تمایل دارند، با متنوع سازی روابط خارجی و شرکا و ائتلافها و هم پیمانیهای خود در عرصه منطقهای و بین المللی دیگر به طرف خاص متکی نباشند و این موجب میشود تا برگههای بازی سیاسی در مصر تنها در دست آمریکاییها نباشد، بلکه به دست خود مصریها نیز بیفتد و به زبانی قاهره به واشگتن تأکید کند که دوره وابستگی و تبعیتش از آمریکا به سر آمده و هم اکنون مصر تلاش میکند، در عرصه سیاست خارجی خود روابطی متوازن با همه کشورها و بر اساس منافع مشترک و بدون پذیرش هرگونه فشار یا دیکته برقرار کند و اینجاست که در مرحله آینده باید شاهد تلاشهای مصر برای برقراری روابط دیپلماتیک با هریک از کشورهای چین و هند در آسیا و کشورهای مهم و تاثیرگذار در آمریکای لاتین مانند برزیل نیز باشیم، در حالی که قاهره فراموش نمیکند، نگاهی به قاره آفریقا نیز داشته باشد و نقش اساسی و مهم خود در اتحادیه آفریقا را بار دیگر احیا کند. تمام این سیاستها بدون تردید بازتابهایی دارد که یکی از مهمترین آنها از بین بردن آرامش خاطر واشنگتن و تل آویو است که از بعد از انقلاب 25 ژانویه 2011 تاکنون نشان دادهاند، از هیچ تلاشی برای مقابله با تبدیل شدن انقلاب مصر به دولتی قانونمند و مدنی و مدرن جلوگیری و مانع هرگونه رشد و پیشرفت مصر از طریق دامن زدن به فتنههای داخلی و عملیاتتهای تروریستی و تحریم اقتصادی و حملات رسانهای و تبلیغاتی شوند. این در حالی است که آمریکا و اسرائیل به خوبی میدانند، از سرگیری روابط قاهره و مسکو به معنای بازگشت قدرتمند روسیه به مصر و در پس آن به منطقه و همچنین فراهم کردن بازیابی قدرت مصر در داخل و در منطقه و همچنین جهان به عنوان قدرت تاثیرگذار است. این درحالی است که واشنگتن به خوبی میداند، سیاستهای اشتباه آن در دوره انقلابهای عربی و در هریک از کشورهای مصر و سوریه و لیبی و یمن ضربه بزرگی به جایگاه و قدرتش در منطقه وارد کرده و تمام این اشتباهات موجب شده تا دو قدرت جهانی دیگر یعنی روسیه و چین جای آمریکا را در منطقه بگیرند، به ویژه روسیه که با ذکاوت و هوش بسیار در کنار کشورهای منطقه نه تنها استراتژی مقابله با گروههای تکفیری تروریستی که حتی استراتژی مقابله با هرگونه گروههای تروریستی چه میانه رو و چه افراط گرا را اتخاذ کرده که استراتژی کاملا متفاوت و مختلف با استراتژی اتخاذ شده از سوی آمریکا و هم پیمانانش است. همانگونه که نزدیکی مواضع مصر و روسیه در قبال بحران سوریه و قضیه فلسطینی و تخلیه منطقه خاورمیانه از هرگونه سلاحهای کشتار جمعی و تأکید بر یافتن راه حلی سیاسی برای حل بحران سوریه، همه و همه موجب میشود تا نقش آمریکا در منطقه بیش از پیش کم رنگتر شود و قطب جدیدی پای به عرصه منطقهای بگذارد. اما در عین حال رقابت بین مسکو و واشنگتن در خارومیانه موضوعی نیست که از آن غافل شد، با اینکه باید تأکید کرد که این رقابت هیچ گاه پای به تنش و بحران در روابط دو طرف نخواهد گذاشت و به همین دلیل هیچ گاه نمیتوان تصور کرد که مصر به عامل منازعه و رویارویی میان مسکو و واشنگتن تبدیل شود، اگرچه روسیه در اندیشه نفوذ در منطقه است و این استراتژی را به خوبی از حمایتهای مستمر و بیدریغ مسکو از دمشق طی سه سال بحران حاکم بر سوریه ملاحظه کرد. همانگونه که بحران اوکراین نیز نشان داد که مسکو اگرچه درپی یافتن مناطق نفود جدید در عرصه بین المللی است و یکی از این مناطق بالطبع خاورمیانه است، اما این به معنای چشم پوشی روسیه از مناطق نفوذ سابق خویش نیست. براین اساس میتوان نتیجه گرفت که دستهای لرزان آمریکا در حفظ روابط خود با مصر موجب شد تا مصر از آن روی گردان شده و به دنبال هم پیمانان جدیدی برای خود در عرصه منطقهای و بین المللی باشد و این دستهای لرزان در حالی که برای آمریکا مخرب و ویرانگر بودند، برای مصر و مردمش سازنده شدند. RE: وقتی دستهای لرزان آمریکا، مصر را به دامان روسیه میاندازد - پیشوا2 - 11-03-2014 مصر هرگز به دامان روسیه نخواهد افتاد کمک های نقدی امریکا به ارتش مصر و ایضا کمک سیاسی امریکا به حکومت فعلی این کشوربه اندازه ای مورد نیاز مصر هست که هرگز به فکر کاهش ارتباط با امریکا نخواهد افتاد جدای از اون از نظرکیفیت تسلیحات نظامی روسیه امروزه به پای امریکا نمی رسد! |