انجمن های تخصصی  فلش خور
داستان واقعی بخون تا باورت بشه - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18)
+--- انجمن: گفتگوی آزاد (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=19)
+--- موضوع: داستان واقعی بخون تا باورت بشه (/showthread.php?tid=99135)

صفحه‌ها: 1 2 3


داستان واقعی بخون تا باورت بشه - سعید 7 - 31-03-2014

زشت ترین دختر کلاس




دختر دانش آموزی صورتی زشت داشت. دندان هایی نامتناسب با گونه هایش،موهای کم پشت و رنگ چهره ای تیره. روز اولی که به مدرسه جدیدی آمد، هیچ دختری حاضر نبود کنار او بنشیند! نقطه مقابل او دختر زیباروی و پولداری بود که مورد توجه همه قرار داشت. او در همان روز اول مقابل تازه وارد ایستاد و از او پرسید:
میدونی زشت ترین دختر این کلاسی ؟
یکدفعه کلاس از خنده ترکید …




بعضی ها هم اغراق آمیزتر می خندیدند. اما تازه وارد با نگاهی مملو ازمهربانی و عشق در جوابش جمله ای گفت که موجب شد در همان روز اول، احترام ویژه ای در میان همه و از جمله من پیدا کند.
او گفت: اما بر عکس من، تو بسیار زیبا و جذاب هستی.




او با همین یک جمله نشان داد که قابل اطمینان ترین فردی است که میتوان به او اعتماد کرد و لذا کار به جایی رسید که برای اردوی آخر هفته همه می خواستند با او هم گروه باشند. او برای هر کسی نام مناسبی انتخاب کرده بود. به یکی می گفت چشم عسلی و به یکی ابرو کمانی و … به یکی از دبیران، لقب خوش اخلاق ترین معلم دنیا و به مستخدم مدرسه هم محبوب ترین یاور دانش آموزان را داده بود. آری ویژگی برجسته او در تعریف و تمجید هایش از دیگران بود که واقعاً به حرف هایش ایمان داشت و دقیقاً به جنبه های مثبت فرد اشاره می کرد. مثلاً به من می گفت بزرگترین نویسنده دنیا و به خواهرم می گفت بهترین آشپز دنیا!




سالها بعد وقتی او به عنوان شهردار شهر کوچک ما انتخاب شده بود بهدیدنش رفتم و بدون توجه به صورت ظاهری اش احساس کردم شدیداً به او علاقه مندم. پنج سال پیش وقتی برای خواستگاری اش رفتم، دلیل علاقه ام را جذابیت سحر آمیزش می دانستم و او با همان سادگی و وقار همیشگی اش گفت:
برای دیدن جذابیت یک چیز، باید قبل از آن جذاب بود!




در حال حاضر من از او یک دختر سه ساله دارم. دخترم بسیار زیباست و همهاز زیبایی صورتش در حیرتند.
روزی مادرم از همسرم سؤال کرد که راز زیبایی دخترمان در چیست ؟
و همسرم اینگونه جواب داد:
من زیبایی چهره دخترم را مدیون خانواده پدری او هستم
...





شادی را هدیه کن حتی به کسانی که آن را از تو گرفتند
عشق بورز به آنهایی که دلت را شکستند
دعا کن برای آنهایی که نفرینت کردند
و بخند که خدا هنوز آن بالا با تـوست



RE: داستان واقعی بخون تا باورت بشه - ᴄʜᴀʀɪsᴍᴀ - 31-03-2014

WoOoOow


RE: داستان واقعی بخون تا باورت بشه - ارغوان جوووووون - 23-03-2015

فوق العاده بود


RE: داستان واقعی بخون تا باورت بشه - دانشمند بزرگ - 24-03-2015

عالی خیلی اموزنده بود خیلییییییی


RE: داستان واقعی بخون تا باورت بشه - ℙ@я☤ᾔ@ℨ - 30-03-2015

قشنگ بود
لایک


RE: داستان واقعی بخون تا باورت بشه - علیرضا جذاب - 30-03-2015

خیلی خوب بود مرسی


RE: داستان واقعی بخون تا باورت بشه - فرزانه79 - 07-04-2015

خوب بود


RE: داستان واقعی بخون تا باورت بشه - دايانا - 07-04-2015

عالييييييييييييييييييييي


RE: داستان واقعی بخون تا باورت بشه - saeid - 07-04-2015

قشنگ بود


RE: داستان واقعی بخون تا باورت بشه - همه هستی من - 10-04-2015

خیلی زیبا بود