امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

از نامه‌های همایون صنعتی‌زاده به ایرج افشار

#1
از نامه‌های همایون صنعتی‌زاده به ایرج افشار
__

کرمان، شنبه بیست و پنجم آذر ۱۳۶۸

ایرج افشار عزیزم‏

خانم صنعتى اصرار دارد که شعر همراه این عریضه را که عنوانش «کى شعر تر انگیزد؟» می‌باشد برایت بفرستم. تصور می‌کند شاید به درد مجله آینده بخورد. یکى دو ماه طول کشید تا پرداخته شد. برایت شرح خواهم داد که مضمون آن چگونه در ذهنم پیدا شد.

اوائل پائیز بود که آقا و خانم پرویز دبستانى ما را به «سرتخت» که روستایى کوهستانى در زرند است دعوت کردند. بعد از نهار، کنار آتش بخارى دیوارى آقاى دبستانى از حافظ فالى گرفت و این غزل آمد. «کى شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد».

آنگاه این بحث که علامت استفهام مضمر در این مصرع کجا بایستى گذاشته شود؟ در وسط مصرع یا در آخر آن؟ با تغییر محل علامت استفهام معنا و مفهوم مصرع به کلى تفاوت پیدا می‌کند. یا به قول امروزی‌ها یک‌صد و هشتاد درجه تغییر جهت می‌دهد

کى شعر تر انگیزد، خاطر که حزین باشد؟

و یا

کى شعر تر انگیزد؟ خاطر که حزین باشد.

بگذریم که در بعضى از نسخ دیوان حافظ به‏‌جاى ترکیب «شعرتر» ترکیب «شعر خوش» به‌کار رفته است. خواه شعر تر باشد و یا شعر خوش در ارکان مسئله محل قرار گرفتن علامت استفهام تغییرى پیدا نمی‌شود.

عقیده عموم بر این است که علامت استفهام را بایستى در آخر مصرع قرار داد و از آن استنباط کرد که چون خاطر حزین باشد شعر تر یا شعر خوش نمی‌تواند سرود. اما هر چه فکر می‌کنم دلیلى بر معتبر ندانستن روایت دیگر نمی‌توان پیدا کنم. «کى شعر تر انگیزد؟ خاطر که حزین باشد» و از آن استنباط کرد که شعر تر و یا شعر خوش را فقط با خاطر حزین می‌توان سرود.

قرائن و اماراتى هم هست که تصورم را به این احتمال متمایل می‌کند، از جمله:

– این صنعت یا فن، سؤال و جواب آن را در یک مصرع گنجاندن از ظرائف کار حافظ است و نمونه‏‌هاى دیگرى هم از آن دیده می‌شود. مثلاً:

من و انکار شراب؟ این چه حکایت باشد.

و یا

دانى که چیست دولت؟ دیدار یار دیدن.

دیگر بقیه ابیات غزل به‏‌خصوص آنجا که می‌گوید.

….

– و بالاخره اینکه حافظ از بیخ و بن انسان غمناک و محزونى بوده است. اما این نوع قرائن و امارات، طبیعت حدس و خیال و گمان را دارند. قانع‏‌کننده نیستند.

شاید کلید معما در ترکیب «شعر تر» باشد. مراد از کلمه «تر» چیست؟ «تر» با معناى شاداب و بانشاط؟ آن طور که هنگام گفتن اصطلاح سبزى خوردن تروتازه منظورمان است و یا «تر» با مفهوم غمناک و حزن‏‌آلود آن طور که هنگام اداى اصطلاح «چشمان تر» مقصودمان است؟ جالب آنکه حافظ ترکیب «شعر تر» را با هر دو مفهوم فوق در جاى دیگر به‌کار برده است.

یکى آنجا که می‌گوید:

بدین شعر تر شیرین ز شاهنشه عجب دارم‏

که سر تا پاى حافظ را چرا در زر نمی‌گیرد

و دیگرى :

تیر عاشق‌کش ندانم بر دل حافظ که زد

این قدر دانم که از شعر ترش خون می‌چکد

بعید هم نیست که حافظ آگاهانه و یا ناخودآگاه مصرع را طورى ساخته است که حامل دو مفهوم متضاد باشد. شاید که رمز و راز موفقیت حافظ در این نوع صنایع و ظرائف باشد.

اعتقاد و تجربه شخصى خودم بر این است که لااقل در عصر و روزگار ما اگر بخواهیم تصویرى مطابق واقع و حقیقت ارائه کنیم بایستى که علامت سؤال را در وسط مصرع قرار داد و گفت: کى شعر تر انگیزد؟ خاطر که حزین باشد.

نتیجه همه پرگویی‌هاى بالا شعر تقدیمى جوف است.

خدمت خانم شایسته به عرض سلام مصدعم. همایون‏

شعر تر

از باده تلخ غم‏

بایست شدن سرمست‏

در سر چو هوس باشد

کى شعر تر انگیزد

خاطر که حزین باشد

سوزنده نفس باشد

یک عمر ستم بیند

از درد به تنگ آید

بلبل به قفس باشد

شاید که به دشت شب‏

از روز اثر یابد

آواى جرس باشد.

«مجله‌ بخارا ؛ مهر و دی ۱۳۸۸؛ شماره ۷۲ و ۷۳»
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
Wink زاده غم
  داستان|وصیت نامه مرد خسیس|
  ♥•♥من نامه رسان عروسك ها هستم ♥•♥داستان
  از نامه‌های میرزا آقاخان کرمانی خطاب به میرزا ملکم‌
  از نامه های بهمن محصص به سهراب سپهری
Wink وصیت نامه ی یک دختر....
Heart نامه ای به مادرم*-*
Exclamation نامه گمشده
Star وصیت نامه ی عشق(قشنگه)/بابام فارسی کتابی اس ام اس میده
  طنـز _ چگـونهـ بـآ پدرت آشنـآ شـدم _ نامه ی 1 الی ...

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان