امتیاز موضوع:
  • 6 رأی - میانگین امتیازات: 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

کاربران فلشخور در سرزمین عجایب.(سال 1400).پارت 10(پایانی) قرار گرفت.

#1
سلام بر همگی دوستان از بعضی از بچه ها برای حضورشون در داستان اجازه گرفتم ولی خب به دلیل کمبود کارکتر مجبور شدم از چند نفر دیگه هم بدون اجازه کمک بگیرم .
نظرات و انتقادات خودتونو همینجا بگید و اگر درباره شخصیتتون تو داستان مشکل دارید پ.خ بدید(هرچند تاثیری نداره)
خب به معرفی عوامل داستان میپردازیم.
کارگردان،تهیه کننده،نویسنده و بازیگر:این جانب مهدی. @"♜THE DARKNESS♜"
بازیگران:بهار(@*VENUS*).اوا(@"AVA_MADI*").ارمین(@"BTS.ARMY").فاطمه و شوهرش سهون و بچه هاش شهون و شهونه(@"نــــــــــⓐنسی").آرمیتا(@"ƤᴏᴏƁᴏи"). رامونا(@"ʟᴇɪᴛᴏ").باران(@"♡•rainy_girl•♡").پرهام(@"☆coииoя☆").ارش(@"☆мᴇʜяᴀʙ☆").فرنود(@فرنودِ بن گیومرث).ریهام(@"Iam_RIHAM").
داداش خستمون سهند(@"ʍouʞ noʎ ʻʍouʞ n ɟı") و صدرا(@☪爪尺.山丨几几乇尺☪)
با حضور افتخاری حاج صابر(@SABER)
و هنر نمایی :حسین(@"Alien") و حسام(@"Musalick")
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
به نام خدا.پارت اول.
خب دوستان و عزیزان خواننده داستان از اونجایی شروع میشه که حاج صابر پولاش زیادی میکنه و یهویی هوس میکنه که کاربران عزیزشو جمع کنه و باهم دیگه برن به مشهد..
همه ساعت 10:30 دقیقه_فرودگاه امام_تهران
فرنود:چرا حاج صابر نمیاید اگر اینگونه زمان بگذرد،پرواز را از دست خواهیم دادو ارزوی رسیدن به حرم امام رضا را باید با خودمان به خانه هایمان بازگردانیم.
باران:زیاد جوش نزن!الاناس که برسه!حاج صابر مارو فراموش نمیکنه.
مهدی:حسین داداش تیپم خوبه؟بهم میاد؟
باران:پسره زشت بد تیپ ،بد قیافه!خیلی اعتماد به نفس داری ها!
مهدی:دختررههه حسود!من شوهرت نمیشم هرچی دلت میخواد بگو Cool !
حسین:داداش راست میگه ناسوسا تیپت خیلی ضایعس.
حسام:عه مهدی تویی این چه تیپ ****زدی فکر کردم لنگی این وسط.
مهدی: crying  crying مدیر جونممممم اینا منو اذیت میکنن crying
بهار:کی جرات کرده نویسنده سوگلی منو اذیت کنه؟!! Angry . گریه نکن بیا بریم برات بستنی بخرم. Blush
مهدی:نمیخوام!شیر موز دوست دارمBig Grin.
بهار:وای نویسنده سوگلیم خودمونیم ها چقدر تیپت بده برو اون گوشه بشین گریه کن.
مهدی: Telegh_29  
ارمیتا:آبجی !ابجی! خوشگلم بیا پیشم هم بشینیم.
رامونا:نمیخوام. تو خواب خور و پوف میکنی.                                         ارمیتا:Telegh_47
مهدی.حسام.حسین.پرهام.حاج صابر:Telegh_01خخخخخخخخخخخ
رامونا: Angry من رو ارمی غیرتیم ها.Bl5Telegh_11
بچه ها:Telegh_45Telegh_46Be8
فرنود:ای حاج صابر تا اکنون در کدامین گوری تشریف داشتین که این چنین با تاخیر تشریقتان را فرماییدید.؟
حاج صابر:بچه های شرمنده داشتم درای انجمن رو قفل می کردم یه وقت دزدی ،ممد گاوکشی چیزی نره داخل.
پرهام:بچه ها ارش کو؟
حاج صابر: سهند(داداش خستمون) با ارش خواب بودن طفلکیا بیدارشون نکردم.
ریهام:وای مگه درارو قفل نکردی؟ یه وقت حیوونکیا از گشنگی و تشنگی تلف نشن.
حسام: نه بابا من خودم 7 روز تو انجمن بدون اب و غذا زندونی بودم هیچیم نشد.(اشاره به محرومیتی که داشت)
مهدی: حتجی حسام باز شتخ بازیت گل کرد؟(اشاره به سوتی های حسام)
حسین:مهدی این حتجیمون رو ولش کن شتخ بازی تو خونشه نمی تونه کاریش کنه.
باران:حسام انقدر شتخ بازی در نیار.
حسام :تو روحتون Telegh_55. نا مرداTelegh_39.       مهدی و حسین:Telegh_01خخخخخخخخخ                      حسام: Angry
فرنود: حاج صابرا حال به راستی چه بر سر ان دو بیچاره ی بینوا خواهر امد؟
حاج صابر:نگران نباشید بابا!کلیدو دادم دست مدیر یکتا نت وقتی میخواد بره تبلیغات بزاره به اوناهم به اب و غذایی میده و حواسش هست که خراب کاری نکنند.
بچه های انجمن:Telegh_59Telegh_18                                              حاج صابر:Telegh_25
سهون میزد زیر اواز و فاطمه با پشت دست بر دهانش میکوبد:هیسسسس چه خبرته صداتو انداختی تو سرت!! الان شهون و شهونه بیدار میشن. سهون دوباره شروع به خواندن میکند.
تق....
فاطمه:مهدی چیکار کردی!!!Telegh_456 شوهر نازنینمو کشتی.
مهدی:کاری نکردم که فقظ در برار نخوندن مقاومت میکرد یه تیر زدم به پاش.
فاطمه: Angry                                     سهون:38                                        بچه های انجمن:Telegh_59Telegh_07
مهدی:Telegh_02 . خب حالا خوشحال باش، دیگه میتونی شهون و شهونه رو بدی به سهون مراقبشون باشه مجردی بریم سفر!
فاطمه:Bl8 . فاطمه بچه ها را بر روی سهون پرتاب میکند و میگوید: حواست باشه تا من میرم و میام اگه یه تار می از سر این بچه ها کم بشه من میدونم وتو.
فاطمه:Telegh_51 اخ جون سفر مجردی.2648123
سهون.شهون.شهونه.بچه های انجمن:Telegh_59                          مهدی:Telegh_05 اخیش از بیخ گوشم گذشتBb4
اوا:اونی چان !
مهدی: Angry ایموتو معلوم هست تا حالا کجا بودی؟
پرهام: سلام Blush                     اوا: سلام اونی بزرگ تر خوبی رو به رشدی؟
مهدی:10Telegh_45 منو نادیده میگیری Telegh_25Telegh_39؟             حسام.پرهام.حسین:Telegh_01 خخخخخخخخخخ
اوا:ای وای اونی چان این چه حرفیه میزنی. نه شما برام خیلی مهمید. اهوم اهوم من اونی چان رو دوش دالم بهش احتلام میزارم.15               مهدی: Big Grin 4fvf
مهدی: تن فردوسی در گرور لرزید ایموتو جانم.Telegh_02.
ارمیتا. فاطمه:ایشششششش چرا اینطوری حرف میزنی تو.Telegh_07Telegh_22
مهدی:ایموتو ایموتو منه به شما هم ربط نداره چیکار میکنه.
آوا: اونی چان ببخشید تو اینستاگرام بودم دیر شد!
حسام:ها!!! یعنی چی اصلا بچه 12 ساله اینستا داشته باشه!
حسین: راست میگه چرا تو اینستا داری؟ ولی خب اگه در راستای درست باشه اشکال نداره.
مهدی:راست میگن چرا اینستا داری؟ . ولی خب ولش کن من بهت اعتماد دارم. عیب نداره.
حسام: خب حالا که اینطوریه از نظر منم اشکالی نداره!
مهدی.حسین.اوا:Telegh_59 از همون اولشم نظر تو مهم نیود! Angry  Angry                 حسام:Telegh_02
مهدی: هوی حسین تو چیکاره ای اصلا به ایموتو من گیر میدی؟ ایموتو منه کاری نکن غیرتی بشم بزنم تو دهنت بچسبی به تاریخ ها.
حسین: من استادشم خر.                                           مهدی:به علفای هرز کویر لوت. گوسفند
حسین:بزغاله                                                           مهدی:حشی
حسین:بادمجون                                                        مهدی:لوبیا چیتی
حسین:کدو                                                              مهدی: سیب زمینی
حسین:3Bl5                                                        مهدی:3Bl5
بچه های انجمن:Telegh_33.
حاج صابر:Telegh_55 خب بسه دیگه وقت رفته.
پایان پارت اول.
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
نظراتتون رو بگییییدددددددد سپاس شنه فراموش
خب این پارت اول بود امیدوارم خوشتون بیاد . همینطورکه فهمیدید هنوز وارد سرزمین عجایب نشدیم. و کسایی که نبودن در پارت بعدی هستن.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
https://harfeto.timefriend.net/16669037807256
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
https://harfeto.timefriend.net/16669037807256
پاسخ
 سپاس شده توسط Prometheus ، *VENUS* ، Mohlek ، ᗩᐯᗩ⁷ ، Emmɑ ، BIG-DARK ، SɪʟᴠᴇʀMɪɴᴅ ، _Strawberry_ ، моои ، شـــقآیــق ، Âɴɢ℮ℓ Evιℓ ، سهَ‌ند ، βάરãɲ ، ғαறØᴜs_ραѕѕeя_βყ ، _sehun_ ، ѕтяong ، shghyegh ، م‍حمّد ، ѕααяeη ، فرنودِ بن گیومرث ، *Aɴѕel* ، ᴠᴀᴍᴘɪʀᴇ ، DarkLight ، Mutemit ، SABER
آگهی
#2
نقش من خیلی بده خداییش منو با یکی جا به جا کن ناموسا
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
ناشناس بگو (;

هَمِعٕ فاٰز گَنّگِستِر وَلّی تآ شَب نَشُدِح باٰس خٖونِع بآشَن♂❤

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
کاربران فلشخور در سرزمین عجایب.(سال 1400).پارت 10(پایانی) قرار گرفت. 1
پاسخ
 سپاس شده توسط SɪʟᴠᴇʀMɪɴᴅ ، شـــقآیــق ، βάરãɲ ، ѕтяong ، فرنودِ بن گیومرث
#3
(13-04-2021، 9:51)☆мᴇʜяᴀʙ☆ نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
نقش من خیلی بده خداییش منو با یکی جا به جا کن ن

نقشت تو یکی از ارکان فان داستانه نزار داستان رو لو بدم دیگه.
نقشت خوبه صبر کن
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
https://harfeto.timefriend.net/16669037807256
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
https://harfeto.timefriend.net/16669037807256
پاسخ
 سپاس شده توسط Prometheus ، BIG-DARK ، شـــقآیــق ، ѕтяong ، فرنودِ بن گیومرث
#4
اطلاعیه
خانم شقایق(@lady_tailor)
ترلان خانم(@ғαறØᴜs_ραѕѕeя_βყ)
ومبینا(@"♔Khalse♔")
به پارت ۲ داستان اضافه میشن.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
https://harfeto.timefriend.net/16669037807256
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
https://harfeto.timefriend.net/16669037807256
پاسخ
 سپاس شده توسط شـــقآیــق ، _Strawberry_ ، ғαறØᴜs_ραѕѕeя_βყ ، βάરãɲ ، Emmɑ ، ѕтяong ، فرنودِ بن گیومرث
#5
(13-04-2021، 13:21)♜THE DARKNESS♜ نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
اطلاعیه
خانم شقایق(@lady_tailor)
ترلان خانم(@ғαறØᴜs_ραѕѕeя_βყ)
ومبینا(@"♔Khalse♔")
به پارت ۲ داستان اضافه میشن.

ایووول *.*♡
مبینا جون رو حتما کنار من بزار
_
ارش رو هم زودتر بیار Big Grin
☆هیچ مخدری مثل احترام بیش از حد...
                               توهم زا نیست ...♡


دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
https://harfeto.timefriend.net/16332835215615 ♡
پاسخ
 سپاس شده توسط _Strawberry_ ، BIG-DARK ، THEDARKNESS ، ѕтяong ، شـــقآیــق ، فرنودِ بن گیومرث
#6
اه ایش دیوار کوتاه تر از سهون پیدا نمیشه :دی
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
https://harfeto.timefriend.net/16290184051222
پاسخ
 سپاس شده توسط THEDARKNESS ، ѕтяong ، شـــقآیــق ، فرنودِ بن گیومرث ، DarkLight
آگهی
#7
پارت ۲ احتمالا امشب قرار خواهد گرفت.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
https://harfeto.timefriend.net/16669037807256
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
https://harfeto.timefriend.net/16669037807256
پاسخ
 سپاس شده توسط моои ، BIG-DARK ، شـــقآیــق ، فرنودِ بن گیومرث
#8
اسپم ندید لطفا!
برای تشکر از سپاس استفاده کنید و برای پیشنهادات و انتقادات و تهدیدات و تشویقات و سایر موارد از پیام خصوصی یا گفتگو آزاد استفاده کنید!

برای پاک شدن اسپم ها گزارش شد!


با سپاس.
پاسخ
 سپاس شده توسط THEDARKNESS ، شـــقآیــق ، فرنودِ بن گیومرث
#9
(13-04-2021، 18:48)BTS.ARMY نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
اسپم ندید لطفا!
برای تشکر از سپاس استفاده کنید و برای پیشنهادات و انتقادات و تهدیدات و تشویقات و سایر موارد از پیام خصوصی یا گفتگو آزاد استفاده کنید!

برای پاک شدن اسپم ها گزارش شد!


با سپاس.

نویسنده موضوع + مدیر بخش خودش تذکر میده :|
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
ناشناس بگو (;

هَمِعٕ فاٰز گَنّگِستِر وَلّی تآ شَب نَشُدِح باٰس خٖونِع بآشَن♂❤

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
کاربران فلشخور در سرزمین عجایب.(سال 1400).پارت 10(پایانی) قرار گرفت. 1
پاسخ
 سپاس شده توسط SɪʟᴠᴇʀMɪɴᴅ ، Prometheus ، shghyegh ، THEDARKNESS ، شـــقآیــق ، فرنودِ بن گیومرث
#10
سلام دوستان نشد طاقت بیارم و بیارین اینم پارت دوم.
________________________________________________________________________________​_______________________________________________
اوا:اقا صابر کجا بریم هنوز ارمین نیومده!.
مهدی:ایموتو من میگم با اون پسره هنتای حرف نزن بعد تو میگی ارمین هنوز نیومده! Angry
حاج صابر:ارمین و صدرا گفتن نمیان.!
ریهام:اخه چرا نیان؟31
حاج صابر:صدرا رفته عربستان مسابقه کشتی کج نگاه کنه. ارمینم شنیده بود بی تی اس میخوان برن عربستان باهاش رفت تا ازشون امضا بگیره.
ارمین و صدرا:2344                                                       بچه های انجمن:Telegh_59::
حاج صابر:خب بریم دیگ تا دیر نشده. Big Grin
باران:عهههههه صبر کنید!شقا و ترلان و مبینا هم نیستن.31
حاج صابر:اونا تو هواپیما منتظرن! خب ازین طرف،بریممم. Big Grin
فرنود:ای صابر،برادر عزیز تر از جانم اینگونه که چشمان من میبیند داری بسی بسیار اشت میزنی و گیت پرواز از ان سوی است. Cool
حاج صابر: اون برای پروازای معمولیه! Big Grin  انقدر شما برام مهمید که یک پرواز اختصاصی برای خودمون گرفتم.!4fvf
بچه های انحمن: واقعا؟16129 حاجی عاشقتیم. Heart  t:                  حاج صابر:30
حاج صابر:خب بچه ها دیگه رسیدیم اینم هواپیمای ما! Big Grin
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
https://1pezeshk.com/wp-content/uploads/2014/10/10-11-2014-12-37-12-PM.jpg
حسام: با این میخوایم بریم؟ Huh  Undecided                        ارمیتا: این دیگه چیههه؟Telegh_45
بهار: مطمئنم داخلش از بیرونش بهتره. Blush
مهدی: مدیر جونم اینو برای خونه میگن نه برای این مثلا هواپیما! Confused
حاج صابر: نگران نباشید هواپیما شاید قدیمی باشه ولی عین ساعت کار میکنه Smile . حالا سوار شید.
باران: وایی شما اینجا چیکار میکنید؟// این چیه پوشیدیدددد!!!!
بچه های انجمن: Huh  Exclamation Telegh_59At واتتت؟؟؟؟
حاج صابر: وای یادم رفت بگم Big Grin . این سه نفر (شقا. ترلان. مبینا) قبول کردن مهماندار این پرواز باشن! Big Grin  Smile  Tongue
بچه های انجمن: چییی؟؟؟؟1313
باران: مبینااا چرا قبول کردیی اخه!! من میخواستم پیش تو بشینمTelegh_02.(حقیقت تو پ.خ منو کشته بود میگفت میخوام پیش مبینا باشم Dodgy  )
مبینا:خب به نظرم کار جالبی بود منم گفتم امتحان کنم.
حسام:ترلان تو دیگه چرا؟؟؟ Exclamation  Huh  . تو اسطوره زندگی من بودی! :c  crying
مهدی:ترلان ازت انتظار نداشتم تسلیم خواسته های صابر بشی!واقعا چرا؟Telegh_29
ترلان:چی میگید شما برید بشینید سر جاتون تا از توالت هواپیما شوتتون نکردم پایین. Angry Bl5
مهدی و حسام:چشم!!!:telegh_:Be8
حسین:ول کنین این چرت و پرتارو! حالا بگو ببینم این لباسای ضایع رو از کجا خری........
چتلق..........
شقایق سینی چای را در کله حسین خورد میکند و حسین نقش بر زمین میشود!
شقایق: کسی با لباسایی که من دوختم مشکلی دار؟Angry Bl5
بچه های انجمن:نههه!!Telegh_45:Be8                                               حسین:AtTelegh_21Bb3
رامونا:حالا کی قراره پرواز کنیم؟چرا خلبان نمیاد؟؟ مهماندار توضیح بده!!! Cool Bb4
آآآخخخخخخخخخخخخ.........
ترلان محکم شروع به کشیدن لپ های رامونا میکند.
ترلان :حواستون باشه چی می گید ها.! Angry  هرچی خواستین باید خودتون وردارید ما قرار نیست نوکر شما باشیم. فهمیدید یا حالیتون کنم!Bl5Bd6
بچه های انجمن:Telegh_45Be8:                                                رامونا:39Telegh_29
حسام:ترلان من نفهمیدم Big Grin  بیا لپ های منم بکش!Bb4
چتلقققققق...........
(شقایق سینی دیگری را اینبار بر سر حسام خورد میکند Undecided )
ترلان و شقایق: منننحححححررررفففففففف.AngryTelegh_11
بچه های انجمن:WaaahtBe6                                          حسام:AtTelegh_21Bb3
تمامی نگاه ها به سمت مهدی برگشت.
مبینا:میگم شقا اینم همین الان بزن راحت شیمBl8
ریهام: راست میگه این راس مثلث ح.ح.م هستش بزنش راحت شیم. Wink
باران:شقا الان بزنش بعدا دوباره کاری نشه!!!!! Smile
مهدی:هاااااااااا!!! چچیییی؟؟Telegh_45Telegh_25 مدیر جووونمممممم.........
بهار:منم موافقم بزنش اول ایمنی بعد سفر!
ترلان:خب شقا حالا که همه موافقا، همین الان بزنش تا اخر سفر راحت باشیم.
شقایق:خب باشه حالا که هم نظرن میزنمش.Bc6
مهدی:ایموتو کاوایی،ناز و خوشگلم. تو یه چیزی بگو یه کاری بکن.815
آوا: اونی چان حقته تو هم خیلی سر به سر دخترا میزاری ! تازشم باید بایت این تقلید مضخرفت از حرف زدن من تنبیه بشی.Bd1Bl8
شقاشق:خب اماده باش که اومدم!4fvf4fvf
مهدی نههههههه!!!!!!!......
حاج صابر: خب همه بشینن سرجاشون و کمربنداشون رو ببندن کی میخواین تیک آف کنیم. Big Grin  Cool
باران: این چه لباسیه پوشیدی نکنه......Telegh_45:                  ترلان: نه دروغغغغ میگیگییییی.....:Telegh_45
پرهام: نهههه من زندگیمو دوست  دارم نمیخوام با هواپیمایی که تو خلبانشی بمیرم!!! crying  crying  crying
حاج صابر: توجه کنید دو در در عقب و دو در در جلو هر دو قفل هستند و هیچ راه فراری ندارید Smile . من تازه گواهینامه خلبانی گرفتم و میخوام بهتون لطف کنم منت سرتون

بزارم و این پرواز رو مهمونتون کنم. Big Grin  Cool  Wink  Rolleyes  Angel  Blush  Heart  Heart
ریهام:ار اولش هم این همه دست و دل بازی مشکوک بود!Telegh_29
فرنود: از همان لحظه نخست میدانستم که سلام گرگ بی طمع نیست! Confused   Dodgy
مهدی : اخیش منو فراموش کردن Telegh_02
حاج صابر: خب اماده تیک اف میشیم همه بشینید سر جاهاتون!!
ارمیتا و فاطمه هندزفری هارا از گوش هایشان خارج میکنند: چتونه این همه سر و صدا میکنید!!!
بچه های انجمن:Telegh_59WaaahtAngryBl5                                       فاطمه و ارمیتا:Telegh_02Be8
ویییججججججج.......
حاج صابر: خب دوستان با موفقیت از زمین بلند شدیم.
بچه های انجمن: Big Grin  اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّد
شقایق: خب حالا نوبت چیه؟؟Bb5Bl5Bf3
مهدی: وای رامونا فاطمه خواهرای گلم نجاتم بدیددددد! :  crying
فاطمه: من با کسی که شوهرمو کشته نسبتی ندارم Angry
مهدی:Telegh_59
رامونا: خب طفلکی راست می.......
آآآآآیییییییییییییییییی..........
(ترلان دوباره لپ های رامونا را میکشد.)
ترلان: چی میخواستی بگی؟Bl8555
رامونا:39Telegh_29 شقا زود بزنش!
باران: فرار نکن ارم تر میزنه.Telegh_01
مهدی: نهههههههههههههه!!!!!!!Telegh_45Telegh_45Telegh_45Telegh_57
حاج صابر: بچه ها من فعلا یه چرت میزنم نیم ساعت دیگه بیدارم کنید!Telegh_33Telegh_22Telegh_33
مهدی:الان حاج صابر چیزی نگفت؟ یه چیزی گفت ها!!!!
ترلان:نخیر ما که چیزی نشنیدیم. انقدر ترسیدی توهم زدی4fvf4fvf4fvf
شتتتلللقققققق...........
بچه های انجمن:24524524524525r3025r30245                                     مهدی:Telegh_29Telegh_25AtTelegh_21Bb3Telegh_18
شقایق: دیدید چی شد حالا که همه سینی هامون شکست چیکار کنیم؟ با چی چایی بیارم؟ crying Telegh_29Telegh_29Telegh_25Telegh_34
________________________________________________________________________________​_______________________________________________خب پارت دو هم به اتمام خودش رسید. امید وارم لذت برده باشید 2  ساعت تایپش طول کشید Undecided  . و 4 دوستی که نبودن صبر کنین شما هم وارد داستان میشید.
نظراتتون رو همینجا بگید و بگید که آیا قبل از خواندن پرات دو فکر میکردید که حاج صابر خلبان باشد؟

برای هر پارتی که میزارم بازیگرارو تگ کنم یا نه؟ همینطوری خوبه؟
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
https://harfeto.timefriend.net/16669037807256
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
https://harfeto.timefriend.net/16669037807256
پاسخ
 سپاس شده توسط SɪʟᴠᴇʀMɪɴᴅ ، Emmɑ ، моои ، _sehun_ ، Mohlek ، BIG-DARK ، _Strawberry_ ، Âɴɢ℮ℓ Evιℓ ، βάરãɲ ، shghyegh ، *VENUS* ، ᗩᐯᗩ⁷ ، شـــقآیــق ، ѕααяeη ، فرنودِ بن گیومرث ، *Aɴѕel*


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  رمان عاشقانه ( کراش من توی دانشگاه یه دختر ترسناکه) به قلم خودم. پارت پایانی.
Wink داستان|قرار|
  رمان طنز فلشخوری با حضور آقا صابر و کاربران فعال گ.آ
  داستان|طنز|پارت سه
  داستان|طنز|پارت دو
  داستان|ملا نصردين|پارت آخر
  داستان|ملا نصردين|پارت 4)
  داستان|ملا نصردين|پارت 3)
  رمان طنز و عاشقانه مخاطب خاص پارت ۱
  رمان زیبا و پر رمز و راز هشت نفر جهنمی:پارت دو:قدر این خسته به شمشیر تو تغدیر نبود.

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان