من با اینکه چیزای عجق وجق زیاد دیدم و شنیدم تو بچگیم ولی بازم بهشون اعتقاد ندارم [:
دارما ! ولی زیاد نه :|
یکی از دوستان تعریف میکرد:
یه شب خودش و خانومش و دوستش به همراه خانومش 4 نفری از عروسی بر میگشتن...
واسه اینکه زودتر برسن به منزل یه راه میانبر رو که خلوت تر بود انتخاب کردن(با ماشین بودن)
میرسن جایی میبنن یه بز وسط جاده واستاده...
رفیقمون به خانومش میگه: بزه رو نیگا... بزه رو نیگا
هرچی بوق و چراغ زدن دیدن کنار نمیره... تا اینکه راننده پیاده میشه میره بز رو به زور و زحمت میبره کنار جاده
آقا همین میاد سوار ماشین میشه... یهو بزه رو دوتا پاش وامیسته دستاش رو به حالت رقص تکون میده میگه: بزه رو نیگا... بزه رو نیگا....(عیناً تکرار جمله این بنده خدا و با صدای خودش. میگه مثل این بود صدا رو ضبط کرده باشن)
آقا اینا 4 نفری سکته زدن تا یارو تونست گاز داد با ماشین
میگه وقتی رسیدیم خونه ضمن اینه جلوبندی ماشین به خاطر دست اندازهایی که زدن اومد پایین... خودشون هم مریض شدن و یه 5 روزی بستری بودن.
از اینجور عجق وجقا زیاد شنیدم ! :/
دارما ! ولی زیاد نه :|
یکی از دوستان تعریف میکرد:
یه شب خودش و خانومش و دوستش به همراه خانومش 4 نفری از عروسی بر میگشتن...
واسه اینکه زودتر برسن به منزل یه راه میانبر رو که خلوت تر بود انتخاب کردن(با ماشین بودن)
میرسن جایی میبنن یه بز وسط جاده واستاده...
رفیقمون به خانومش میگه: بزه رو نیگا... بزه رو نیگا
هرچی بوق و چراغ زدن دیدن کنار نمیره... تا اینکه راننده پیاده میشه میره بز رو به زور و زحمت میبره کنار جاده
آقا همین میاد سوار ماشین میشه... یهو بزه رو دوتا پاش وامیسته دستاش رو به حالت رقص تکون میده میگه: بزه رو نیگا... بزه رو نیگا....(عیناً تکرار جمله این بنده خدا و با صدای خودش. میگه مثل این بود صدا رو ضبط کرده باشن)
آقا اینا 4 نفری سکته زدن تا یارو تونست گاز داد با ماشین
میگه وقتی رسیدیم خونه ضمن اینه جلوبندی ماشین به خاطر دست اندازهایی که زدن اومد پایین... خودشون هم مریض شدن و یه 5 روزی بستری بودن.
از اینجور عجق وجقا زیاد شنیدم ! :/