امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

حکایت موشی که مهار شتر می کشید !

#1
Heart 
حکایت موشی که مهار شتر می کشید ! 1

موشی کوچک مهار شتری را در دست گرفته به جلو می کشید و به خود می بالید که این منم که شتر را می کشم. شتر با چالاکی در پی او می رفت. در این اثنا شتر به اندیشه ی غرور آمیز موش پی برد. پیش خود گفت : «فعلا سرخوشی کن تا به موقعش تو را به خودت بشناسم و رسوا گردی.»


همین طور که می رفتند به جوی بزرگی رسیدند. موش که توان گذر از آن رودخانه را نداشت بر جای ایستاد و تکان نخورد.


شتر رو به موش کرد و گفت : «برای چه ایستاده ای ؟! مردانه گام بردار و به جلو برو. آخر تو پیشاهنگ و جلودار منی.»


موش گفت : «این آب خیلی عمیق است. من می ترسم غرق شوم.»


شتر گفت : «ببینم چقدر عمق دارد.» و سپس با سرعت پایش را در آب نهاد و گفت : این که تا زانوی من است. چرا تو می ترسی و ایستاده ای ؟!»


موش پاسخ داد : «زانوی من کجا و زانوی تو کجا، این رودخانه برای تو مورچه و برای من اژدها است. اگر آب تا زانوی توست صد گز از سر من می گذرد.»


گفت گستاخی نکن بار دگر
تا نسوزد جسم و جانت زین شرر


موش گفت : «توبه کردم، مرا از این آب عبور بده.»
شتر جواب داد : «بیا روی کوهانم بنشین، من صدها هزار چون تو را می توانم از این جا بگذرانم.»

چون پَیَمبَر نیستی، پس رَو به راه
تا رسی از چاه روزی سوی جاه



غرور به خود راه نده، ابتدا پیروی کن، شاگردی کن، مرید باش، گوش کن تا زبانت باز شود آن گاه زبان گشا و آن هم نخست به صورت پرسش و فروتنانه و در همه حال معنی و باطن موضوع و مطلب را بنگر تا به معرفت حقیقی برسی.
حکایت موشی که مهار شتر می کشید ! 1
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  شهر حکایت
  عکس/پسری که گوش جان کری را کشید
  حکایت مرد خسیس خیلی باحاله بیا تو
  داستان طنز» حکایت عمه خانــــــوم مجموعه : مطالب طنز داستان طنز» حکایت عمه خانــــــو
  عکس/پسری که گوش جان کری را کشید
Shocked جراحی کاشت قلب که 23 ساعت طول کشید!!!!!(جوووون من بیا تووووو!!!)
Heart لباس عروسی که دوختش 3 سال طول کشید +تصاویر
Heart حکایت ما هم شده ، حکایت روباه و مرغ های قاضی
  حکایت های اموزنده از عاقل ترین دیوانه
  خیلی باحاله تورو خدا بیا چند لحظه حکایت دانش اموزا!

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان