امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 3
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

زندگینامه هانس کریستین اندرسن

#1
زندگینامه هانس کریستین اندرسن 1

هانس کریستین اندرسن روز سه شنبه ۲ اوریل ۱۸۰۵ در شهر ادنس در دانمارک بدنیا امد. پدر اندرسن معتقد بود که از خانواده های اصیل هستند. پدربزرگش بر این باور بود که خانواده شان جزو طبقات بالا اجتماع بوده اند. اماتحقیقات صحت این داستانها را رد می کند.خانواده اندرسن با خانواده سلطنتی ارتباط داشته اند ولی این ارتباط تنها در زمینه کاری بوده است. شایعه ی اینکه اندرسن پسر نامشروع پادشاه بوده است همچنان در دانمارک شنیده می شود.زیرا پادشاه دانمارک علاقه ی زیادی به اندرسن داشت و همچنین مخارج تحصیل وی را شخصا به عهده گرفت.اندرسن در دوران جوانیش از هوش و قوه ی تخیل بسیار بالایی برخوردار بود. او در دوران بچگی برای خود صحنه ی تئاتر درست می کرد و اثار ویلیام شکسپیر را با استفاده از عروسک های چوبی به عنوان بازیگران، از حفظ بازی می کرد.

دوران جوانی:

اندرسن در سن ۱۱ سالگی ، در سال ۱۸۱۶ پدرش را از دست داد. برای گذراندن زندگی به عنوان شاگرد نزد یک بافنده مشغول کار شد. پس از ان در یک کارخانه تولید سیگار شروع به کار کرد. در سن ۱۴ سالگی به کپنهاگ رفت و در تئاتر مشغول به کار شد. به خاطر صدای گیرایش در تئاتر سلطنتی دانمارک استخدام شد. اما پس از چندی با از دست دادن صدایش کار خود را از دست داد. یکی از همکارانش او را مستعد در سرودن شعر دانست. اندرسن عقیده همکارش را بسیار جدی تلقی کرد و وقت خود را به نوشتن متمرکز نمود.جالب این است که اندرسن دراصل کتاب جوجه اردک زشت را در وصف حال خودش نوشته است.ژوناس کالین که علاقه ی زیادی به اندرسن داشت او را به مدرسه ی گرامر در اسلاگلس فرستاد و تمام مخارج مدرسه را شخصا به عهده گرفت. اندرسن قبل از رفتن به مدرسه ی گرامر موفق شد اولین داستان خود را به عنوان ((شبح پالناتکوز گریو)) در سال۱۸۲۲ منتشر کند.اندرسن که تا سال ۱۸۲۷ در مدرسه ی اسلاگلس و السینور درس خواند ، اظهار داشت که این چند سال تلخ ترین سالهای زندگی اش بوده است. او همواره در ” ساختن شخصیت خودش” مورد سوء استفاده قرار گرفت و همکلاسی هایش به خاطر عدم جذابیت و سن بیشترش با او بد رفتاری می کردند. او بعدها زبان انگلیسی ، المانی و اسکاندیناوی را فرا گرفت.

در بهار سال ۱۸۷۲ اندرسن در اثر افتادن از تخت به شدت صدمه دید و سرانجام در ۴ اگوست سال ۱۸۷۵ با درد شدید در خانه ای به نام رولیگد که به دوست صمیمی اش ((موریتز ملچوار )) و همسرش تعلق داشت در گذشت. اندرسن که قبل از مرگش با یک اهنگساز درباره ی موزیک مراسم تدفینش صحبت کرده بود، گفته بود: (( بیشتر کسانی که در مراسم تدفین، مرا بدرقه خواهند کرد کودکان هستند، ضربات موسیقی را برای قدم های کوچکشان هماهنگ کن)). جسد وی در کپنهاگ به خاک سپرده شد. اندرسن از طرف دولت دانمارک به عنوان(( گنجینه ملی)) حقوقی به او تعلق می گرفت. قبل از مرگش اقدام به ساختن مجسمه ای از او شد و بعد از اتمام ان را در شهرداری کپنهاگ قرار دادند.

یکی از منتقدان به نام گئورگ براندس از اندرسن سوال کرد، ایا او روزی داستان زندگی خودش را خواهد نوشت؟ اندرسن جواب داد من قبلا ان را نوشته ام نام ان جوجه اردک زشت است.

زاد روز او به عنوان ” روز جهانی کتاب کودک ” نامگذاری شده است.

اثار:

اندرسن شهرت خود را از نوشتن داستانهای تخیلی اش کسب کرد. داستانهایش به ۱۵۰ زبان ترجمه شده است. و هم چنان میلیونها نسخه از ان در سراسر جهان چاپ می شود.او حدود ۲۲۰ داستان تخیلی نوشته است.از معروف ترین داستانهای او می توان از پری دریایی ، بند انگشتی ، جوجه اردک زشت ، زندگی من ، ملکه برفی ، دخترک کبریت فروش و لباس جدید سلطان نام برد.
پاسخ
 سپاس شده توسط Apathetic ، (nasim)
آگهی
#2
عاشق داستان جوجه اردک زشتشم....
خوب، ولی اشتباه...
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان