25-08-2014، 23:18
هر وقت یه کار خوب انجام می دم مامانم مبگه بزرگ شدی برات یک زن خوب می گیرم تا به حال من 5 تا کار خوب کردم و مامانم قول 5تایش را به من داده است.
حتمن ناسرادین شاخیلی کارای خوب میکرده که مامانش به اندازه استادیوم ازادی براش زن گرفته بود ولی من فک میکنم ادم باید ز ن بگیره که ادم شه.چون بابایمان همیشه میگوید:مشکلات انسان را ادم می کند.
در عزدواج هم تواهم خیلی مهم است یعنی 2ترف باید به هم بوخورند.مسلن من وساناز دخترخاله خیلی به هم میایم.
از لهاز فکریهم2ترف باید به هم بوخورند ساناز چون 3سالش هست هنوز فکر ندارد که به من بوخورد ولی مامانم می گوید این ساناز از تو بیش تر هالیش میشود در عزدواج سن و سال اسلن مهم نیست چه ادم های بزرگی که کارشان به تلاغ کشیده شده و چه ادم های کوچیکی که کارشان کشیده نشده!!
مهم اشق است!اگر اشق باشددیگر کسی از شوهرش سکه نمی خاهد
و دایی مختار هم از زندان در می اید
من تا حالا کلی سکه جم کرده ام و می خاهم همان اول فلکم را بشکنم
و همش را به ساناز بدهم تا بعدن به زندان نروم!
مهریه و شیربلال هیچ کس را خوشبخت نمی کند همین خرج های ازافی باعس می شود که زندگی سخت بشود و سر خرج عروسی دایی مختار با پدر خانومش حرفش بشود .دایی مختار می گفت:پدرخانومش چتر باز بودخوب شاید حقوق چتر بازی کم بوده که نتوانسته خرج عروسی را بدهد.
البته من وساناز تفافق کرده ایم که بجای شام عروسی چیپس و خلالی نمکی
بدهیم.هم ارزان تر است هم خوشمزه تر است.تازه وقتی می خوری خش خش هممی کند!!اگر ادم زن خانه دار بگیرد بهتر است وگرنه ادم مجبور میشود خودش خانه بگیرد.زن دایی مختار هم خانه دار نبود ولی دایی مختار مجبور شد
یک زیر زمینی بگیرد.
میگفت چون رهم و اجاره بالاست انها رفته اند پایین!اما خانوم دایی مختار هم میخاست برود بالا!حتمن از زیر زمینی می ترسد برای همین توی باغچه یک خانه درختی درست کردم.اما ساناز از ان بالا افتاد و دستش شکست .از ان موقه
خاله با من قهر است .قهر بهتر از دعواست .ادم وقتی قهر می کند بعد اشتی می کند ولی اگر دعوا کند بعد کتک کاری می کند!!!
حتمن ناسرادین شاخیلی کارای خوب میکرده که مامانش به اندازه استادیوم ازادی براش زن گرفته بود ولی من فک میکنم ادم باید ز ن بگیره که ادم شه.چون بابایمان همیشه میگوید:مشکلات انسان را ادم می کند.
در عزدواج هم تواهم خیلی مهم است یعنی 2ترف باید به هم بوخورند.مسلن من وساناز دخترخاله خیلی به هم میایم.
از لهاز فکریهم2ترف باید به هم بوخورند ساناز چون 3سالش هست هنوز فکر ندارد که به من بوخورد ولی مامانم می گوید این ساناز از تو بیش تر هالیش میشود در عزدواج سن و سال اسلن مهم نیست چه ادم های بزرگی که کارشان به تلاغ کشیده شده و چه ادم های کوچیکی که کارشان کشیده نشده!!
مهم اشق است!اگر اشق باشددیگر کسی از شوهرش سکه نمی خاهد
و دایی مختار هم از زندان در می اید
من تا حالا کلی سکه جم کرده ام و می خاهم همان اول فلکم را بشکنم
و همش را به ساناز بدهم تا بعدن به زندان نروم!
مهریه و شیربلال هیچ کس را خوشبخت نمی کند همین خرج های ازافی باعس می شود که زندگی سخت بشود و سر خرج عروسی دایی مختار با پدر خانومش حرفش بشود .دایی مختار می گفت:پدرخانومش چتر باز بودخوب شاید حقوق چتر بازی کم بوده که نتوانسته خرج عروسی را بدهد.
البته من وساناز تفافق کرده ایم که بجای شام عروسی چیپس و خلالی نمکی
بدهیم.هم ارزان تر است هم خوشمزه تر است.تازه وقتی می خوری خش خش هممی کند!!اگر ادم زن خانه دار بگیرد بهتر است وگرنه ادم مجبور میشود خودش خانه بگیرد.زن دایی مختار هم خانه دار نبود ولی دایی مختار مجبور شد
یک زیر زمینی بگیرد.
میگفت چون رهم و اجاره بالاست انها رفته اند پایین!اما خانوم دایی مختار هم میخاست برود بالا!حتمن از زیر زمینی می ترسد برای همین توی باغچه یک خانه درختی درست کردم.اما ساناز از ان بالا افتاد و دستش شکست .از ان موقه
خاله با من قهر است .قهر بهتر از دعواست .ادم وقتی قهر می کند بعد اشتی می کند ولی اگر دعوا کند بعد کتک کاری می کند!!!