امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

نصیحت پیرمرد!!(داستان)

#1
Thumbs Up 
به نام آفریننده ی هستی
سلام
.
.
روزی جوانی از پیری نصیحت خواست.پیر گفت: ای جوان!!
قرآن بخوان قبل از آنکه برایت قرآن بخوانند!نماز بخوان!!!
قبل از آنکه برایت نمازبخوانند!!از تجربه دیگران استفاده کن!!
قبل از آنکه تجربه دیگران شوی!!
             تو نباید کسیو مجبور کنی که بخوادت 
                  اونا خودشون باید تورو بخوان :> 
پاسخ
 سپاس شده توسط saba 3
آگهی
#2
زیبا بود الان کی دیگه گوش می کنه شاید

1در100



نصیحت پیرمرد!!(داستان) 1نصیحت پیرمرد!!(داستان) 1




پاسخ
 سپاس شده توسط saba 3 ، ຖēŞค๑໓
#3
اوه واقعا هر جی داریم از این ریش سفیداس قربون دستش که راس گفتهههه

مرسی مارال جونمممممممممممم
پاسخ
 سپاس شده توسط ຖēŞค๑໓
#4
SmileSmileحسنیه راست میگه ممنونSmileSmileSadSad

HeartHeartسپاسHeartHeart
پاسخ
 سپاس شده توسط ຖēŞค๑໓ ، saba 3


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
Exclamation مجنون (داستان ترسناک واقعی) +18
  این یک داستان بی معنی است.
Heart یه داستان عاشقانه غمگین و زیبا از یک دختر((( حتما بخونید)))
Exclamation داستان بسیار ترسناک خونه جدید !
  داستان عاشقی یک پسر خیلی قشنگه(تکراری نیست)
Eye-blink داستان ترسناک +18
  داستان کوتاه دختر هوس باز(خیلی قشنگه)
Rainbow یک داستان ترسناک +18
  داستان|خيانت آرمان به دختر همسايه|
Heart داستان عاشقانه و غم انگیز ستاره و پرهام

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان