امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

وقتی که چشات ابره(مریم حیدرزاده)

#1
وقتي كه چشات ابره ، پلكات چه مهي داره
آفتاب به نگاه تو ، كلي بدهي داره
 
ماه روزا مياد مكتب،پيش مژه نازت
بارون شده شاگرد،شب تاسحرسازت
 
پروانه مياد دورت،تنها واسه مردن
مردن پيش چشم تو،يعني هميشه بردن
 
دريا شنيدم عصرا،موتوميزنه شونه
راستي ديگه فهميدم، محض چي پريشونه
 
پيش يه نگاه تو،كوها هميشه مومن
بيچاره گلا پيشت،يك عمره كه محكومن
 
كوها توزمستونا از دوره كه پربرفن
پيش تو ميان هيچن،درحد دو تا حرفن
 
رنگين كمونم سادس،پهلوي تو بي رنگه
چشماي تو كه باشه،جاي آسمون تنگه
 
با اسم تو سيمرغا،پر ميكشن و ميرن
بابرق نگاه تو ميسوزن و ميميرن
 
دربون دو چشماته،هرچي نور و سيارس
دفترچه ابرا از،حرفاي مژت پارس
 
صحراها زيردستت گرما رو مي آموزن
زيبا آتيشا از رو،چشماي تو ميسوزن
 
قطبا زير دست توشيش ماه ميبينن دوره
تو قلب تو دائم شب ،دستات هميشه ظهره
 
جنگل با اون آوازش،تو چشماي توگم شد
شمشاد اومد و پيشت،خم شد،قدگندم شد
 
من هرچي بگم ازتو ، با اون جذبت دوره
راس گفتي چه كاري بود،شاعر مگه مجبوره؟
 
من متهمم باشه، تو داوري و قاضي
هم ميتوني شاكي شي،هم مهربون و راضي
 
حرف حالا و فردا،مثل هميشس زيبا
جز تو همه يعني هيچ،تو يعني،خود دنيا
..
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  سه تابلوی مریم / میرزاده عشقی
  وقتی پسرا ولی دخترا..........(از نوشته های خودم)
  اشعار مریم حیدر زاده
  یادمه وقتی که رفتی
  شعر مریم
  وقتی که آزادی اینجا نیست (اریش فرید)
Wink وقتی مادر بودن باعث نویسندگی شد!
Lightbulb وقتی بازار نشر نحیف‌تر می‌شود
Question وقتی نگاه نویسنده‌ جذاب نیست
  وقتی من بمیرم ...

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان