امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

می ترسم

#1
می‌ترسم

می‌ترسم

برای دیدارم از بهشت به جهنم بیایی ... می‌دانم مادری و دلت برایم می‌طپد

 

مامان زن دایی سودابه فوت کرد

یکی دیگه بی مادر شد ... اما بی مادری اونها کجا و بی مادری من کجا

من هنوز سی سالم نشده بود که پر کشیدی

توی اوج نیازم خدا از آغوشم جدات کرد

توی ختم همش صورت ماهت جلوی چشمم بود

می‌دونی مامان دیگه از اون شهلای غد خبری نیست ...

همه به راحتی می‌تونن با پز دادن مهربونی‌های مادرشون

یا حتی تنبیه‌ کردن‌های مادرشون

یا حتی یه جمله کوتاه مثل جمله بالا

اشکم رو در بیارن ... دل شکسته

با هر تلنگری ترکش بیشتر می‌شه

 

دلم تنگه برات خیلی زیاد
..
پاسخ
 سپاس شده توسط عشق اولین
آگهی
#2
چه ترس هاییBig Grin
پاسخ
 سپاس شده توسط ._NeGiX_.


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان