امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

بهاری نباش بهار افرین باش!

#1
بهار که از راه می‌رسد…
جوانه سر می‌زند، شکوفه می‌شکفد،
باران نم‌نم می‌بارد آسمان نفس می‌کشد،
اما…
بهار که از راه می‌رسد…
زمین سبز می‌شود بلبل نغمه خوان می‌شود،
روز نو می‌شود سال نکو می‌شود،
اما… تو چطور؟!
اگر شکوفه شکوفه بروید
و دریغ از شکوفه لبخندی که بر لبانت بنشیند چه؟!
اگر زمین زمین سبز شود
و هنوز برگ‌های پاییزی سنگفرش دلت باشد چه؟!
اگر باران باران طراوت ببارد
و هنوز خاکستر غم و یاس بر شیشه دلت باشد چه؟!
اگر روز روز نو شود
ولی چشم‌هایت به عادت و کهنگی گشوده شود چه؟
اگر گرما گرما مهربانی با طلوع خورشید
بتابد و تو همچنان دل به سرما سپرده باشی چه؟
اگر بهار بهار بیاید و تو زمستان باشی؟
بیا و وجودت را به دست مهربان بهار بسپار تا زندگی را در تو جاری کند
تا… بهار شوی…
بیا و چون بهار طراوت و شکفتن و لبخند و مهربانی و زیبایی و سبزی و تازگی را به هر که دل به زمستان سپرده هدیه کن.
که بهار می‌آید و می‌رود اما تو در تابستان و پاییز و زمستان هم که بمانی بهارآفرین خواهی شد
بیا و تو بهار آفرین باش،
تا دشت دشت مهربانی بروید…
هزار هزار خنده بشکفد…
باران باران محبت ببارد…
..
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  اهل قلمی که عمرشان به بهاری دیگر نرسید
  من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید- ملک الشعرای بهار
  بهار♥♥♥
  شکوه ها از مردم کوته نظر دارد بهار
  جلوه های نوروز و بهار در شعر فارسی
  شعری زیبا از بهار ملک الشعرای به نام بهار
  داستان زیباوجالب ملک و شعرای بهار
  بر دل من گشت عشق نیکوان فرمان‌روا (ملک‌الشعرای بهار)
  شعری برای استقبال از بهار
  تاکه بهار جان ها تازه کند دل تورا

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان