↪بوی عطر تو↩

[Meteorite]

فکر کنم....

به بوی عطر تو حساسیت دارم

همین که در ذهنم می پیچد...

از چشمم

اشک می آید!

حتــــــی اگـــر ...

تمام عشــّــ♥ـاق را دیوانه بخوانی ..

و عشـــــــق را قصه ای بی انجام ...

مــــــن ...

ت♥و را دوست خواهم داشت ...

بیشتر از آن چه ؛ خود را .......!

دنیا دارد از شعرهای عاشقانه تهـي می‌شود!

 

و مردم نمی‌دانند...

 

چگـونه می‌شود...

 

بـی هیچ واژه‌ای...

 

کسـی را که این همه دور است،

 

این همه دوست داشت...؟؟!!

 

مهـــــــم نیســــــت

تـــــــــــــــو با مـــــــــــــن چه میکنی

بیــــــــــاببیِِِِِــــــــــــــن

مــــــــــــــــن برای تــــــــــــــو

    با خـــــــــــــــــودم چه میکنم....

برو ترس از هیچ چیزندارم ؛

وقتی یقیین دارم بیش ترازمن کسی دوستت نخواهدداشت

بیش ترازمن کسی طاقت کم محلی هایت راندارد..

برو ترس برای چه ؟؟

وقتی می دانم یک روز تف می اندازی به روی آنهایی که

به خاطرشان من را از دست دادی.

در زندگیم به هیچکس

خیانت نکردم جز خودم

وفای به تو خیانت به خودم بود !!

 

╬♥═╬
╬♥═╬
╬♥═╬
╬♥═╬
╬♥═╬
╬♥═╬

کــــــــاش گاهی زنـــــــــدگی

 ιι ] [■] [►] ι►►] داشت … !

به خودت می آیی،

یادت می آید دیگر نه کسی است که از پشت بغلت کند،

نه دستی که شانه هایت را بگیرد،

نه صدای که قشنگ تر از باد باشد

تنهایی یعنی این...

ساده هستم

ساده می بینم

ساده می پندارم زندگی را

نمیدانستم جرم می دانند سادگی را

سادگی جرم است و من مجرم ترین مجرم شهرم

ساده می مانم…

ساده میمیرم…

اما…

ترک نمی گویم پاکی این سادگی را …

 

وقتی نخواستت...

آروم بکش کنار...

غم انگیز است اگر تو را نخواهد..!

مسخره است اگر نفهمی...!!!

احمقانه است اگر اصرار کنی..!!!!!!