امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

نگاهی به آزادی در اسلام

#1
مقدمه

آزادی در اسلام به لحاظ محتوایی واژه ای است مبهم، كه در سیاست هم مورد استفاده قرار گرفت. از این رو با توجه به سیاست دینی جمهوری اسلامی لازم دیده شد تا محتوا و ماهیت آن در این نظام دینی، مورد بررسی قرار گیرد. فهم نوع برخورد اسلام با این مفهوم سیاسی، از لابه لای احادیث، روایات و قرآن مجید قابل دسترسی می باشد. در این پژوهش پس از ارائه تعریفی از ماهیت آزادی و آزادی اسلامی، به آسیب شناسی این مقوله، در زمان حاضر پرداخته كه امید می رود برای پژوهشگران این عرصه خالی از فایده نباشد.
مفهوم آزادی

آزادی در لغت معادل «حریه»، «freedom» و «liberty» است، واژه ای است كه در مدت كوتاهی در واژگان سیاسی مردم به صورت پررنگی جا گرفته. با توجه به ماهیت اسلامی نظام حاكم بر كشور عزیزمان باید در انتخاب این شعارها یا هر اقدام سیاسی خرد و كلان دیگری با دقت و وسواس برخورد نمود. با معیارهای دین آن را تطبیق داده ، نظر اسلام را در مورد این مقوله جویا شد.آزادی، به علت اطلاق در دو بار مثبت و منفی، فاقد معنا است، تنها وقتی به صورت تخصصی مطرح می شود كه به صورت تركیب اضافی درآید. مانند ؛ آزادی بیان، آزادی قلم، آزادی اندیشه و واژه های متفاوت دیگری كه برای مدتی در زبان سیاسی مردم رد و بدل می شد. (۱)
ماهیت آزادی در دین اسلام

اصلی ترین و ابتدایی ترین معنای آزادی، داشتن اختیار است و در مقابل جبر (مجبور بودن) قرار دارد. (۲) آیاتی در قرآن وجود دارد كه انسان را مختار دانسته افراد را نسبت به انجام برخی امور امر و نهی می كند زیرا امر و نهی تنها در مورد مخاطب مختار صادق است. انسان، همواره می خواهد در امور اختیاری، بی قید و افسار گسیخته و طبق هوای نفس عمل كند. و هیچ قانونی برای كنترل در اختیارات او وضع نشود. و در صورت وضع مجازاتی برای او در برنداشته باشد. (۳) اگر معیارهای ذهنی افراد، غرایز و بعد حیوانی باشد، آزادی به عنوان عدم تقید به بسیاری از قوانین حاكم بر جامعه خواهد بود. البته در صورتی كه قوانین آن جامعه كارآمد و ارزشی باشند. زیرا در جامعه ارزشی به كمال هویت انسانی و روحیات بشر توجه می شود. قانون مداری در آن، عین ارزش است و جامعه در راه رسیدن به ارزشهای كارآمدتر تكاپو می نماید. برای جداسازی و شناسایی جامعه ارزشی و حیوانی می توان از عقل و دین بهره برد. عقل، ممیز انسان از غرایز و حیوانیت صرف است. (۴) عقل به آزادی و اختیار هویت می دهد. درك ناكارآمدی غرایز در طی مسیر واقعی زندگی و احساس نیاز به قانون از عقل برمی خیزد. اما در ادامه قانون برتر، برای رسیدن به رشد و تعالی بیشتر، عقل، قدرت پاسخگویی كامل را ندارد (با توجه به وجود درصدهای مختلف عقل مداری در جامعه و تفاوت در تحلیل ها، تفكرات و ...). از این رو، دین با ارائه قوانین برتر و ارسال رسل، بشر را در رسیدن به علم كامل تر و برداشت درست عقلانی راهنمایی می كند.

در روایات به این امر تصریح گشته و علم آموزی به عنوان امر واجب، مورد توجه قرار گرفته.(۵) قرآن كریم ، كسانی كه تعقل نمی ورزند را همانند چهارپایان و حتی از آنان گمراه تر و نادان تر دانسته. (۶)

اسلام، با احترام به اختیار انسان، با سفارش به علم آوری، انسان را به مدد نیروی تعقل رها نمی سازد. بلكه با احكام پویای دین، هدایت او را در دست می گیرد. تعالیم اسلام، همواره توجه صرف به مسائل مادی و غریزی را نكوهش كرده، آنرا حیوانیت برشمرده، توجه به مسائل غیرمادی ماورائی را در زندگی مدنظر قرار میدهد. (۷) با وجود همه این مسائل، اسلام انسان را حتی در عرصه انتخاب دین، صاحب اختیار می داند. (۸)

دین مجموعه ای از احكام، قوانین و باید و نبایدها است كه خداوند آنرا متناسب با ذات بشر و رشد و تعالی او وضع نموده. انسان عاقل با دقت در این قوانین، وجود آن را برای رسیدن خود و جامعه به كمال، ضروری می بیند. اسلام، نماینده گروه اهل تعقل را دانشمندان می داند.(۹)

همانطور كه بیان شد دین باید و نبایدهایی دارد از این رو انسان دین مدار، با انتخاب دین برای برخی رفتارهای خود، محدودیتی ایجاد می كند. اما با این حال، تلخی این محدودیت در رسیدن به جامعه ای كارآمد، ارزش مدار، امین و هویت مند، شیرین می نماید. وقتی توجه به دین و انتخاب آن در زندگی بشر مورد توجه و تایید قرار گرفت، با نیروی تعقل و بدون اصرار، تعصب و غرض ورزی، باید به مطالعه ادیان پرداخت، تا بتوان كامل ترین دین را در رسیدن به كمال واقعی اتخاد نمود.
اسلام دین برتر

اندیشمندان مسلمان و غیرمسلمان فراوانی در اقصی نقاط جهان بوده و هستند كه اسلام را دین برگزیده دانسته و آن را انتخاب نمودند. به طور مسلم، اگر مطالعه در ادیان بصورت ناقص، و با خودخواهی یا برخی تمایلات و احساسات جهت دار، همراه باشد، انسان را به مسیر اصلی رهنمون نخواهد ساخت. باید، كاملاً زلال بود و بی طرفانه به مطالعه و قضاوت در مورد آن پرداخت.

علم و دین دو ابزاری هستند كه افراد با مسلح شدن به آن، مجاز به ارائه نظر و آزادی بیان می گردند. (۱۰) از این رو، جایگاه دین برجسته تر می شود. اسلام، دینی كامل و برگزیده خداوند است كه انسان های آزاده ارزش مدار و بزرگان زیادی در آن به منحصه ظهور رسیده اند. و این نبود، مگر در نتیجه روح حاكم بر تعالیم دین الهی كه بشر را به مراتب بالای زندگی مادی و معنوی، رهنمون می سازد. كه در سایر ادیان با این كیفیت وجود ندارد. (۱۱)

ممیزه دیگر اسلام، عاری بودن آن از خرافات و زلالی احكام آن می باشد كه همه اندیشمندان بی تعصب و اندیشه ور به آن اذعان دارند. بعد متعالی دیگر اسلام، سادگی و روانی آن است كه آن را در همه سطوح جامعه قابل استفاده و در سطح بالایی، قابل درك می سازد. این خصوصیات نیز همانند سایر خصوصیات برجسته این دین الهی، توسط اندیشه وران مسلمان و غیرمسلمان جهان، تحسین گشته است. (۱۲) مشخصه برگزیده دیگر اسلام، هم خوانی آن با روحیات بشر و توجه به زندگی فردی و اجتماعی می باشد كه بسیار قابل درك و لمس است.

در مرحله بعد، با توجه به شناخت اسلام، به عنوان دین برگزیده، باید سراغ آن رفته، نظرش را پیرامون آزادی جویا شد.

اسلام در اصلی ترین مرحله كه مرحله انتخاب دین است انسان را در انتخاب مختار می نماید. اما پس از انتخاب دین، او را موظف به تبعیت و اطاعت می نماید. به پیامبر صلی الله علیه و آْله و سلم امر می شود تا با ملایمت و نرمی به تبلیغ دین بپردازد، بدون اصرار و خشونتی، این منطق اسلام و قوت ادله و براهین آن بود كه باعث گسترش آن شد. به طور مسلم، به زور شمشیر نمی توان اندیشه ای را قلب ها رسوخ داد و حمایت و دفاع آنها را از دین مشاهده نمود. این ماهیت عالمانه و جامع و ارزشمند اسلام است كه به تمامی ابعاد زندگی بشر توجه داشته و در هیچ ساحتی كوتاهی ننموده. همین امر عامل مهمی در برخورد مناسب و منطقی انسانها با آن می باشد.

انسان وقتی، پس از رشد جسمی و عقلی به مرحله انتخاب دین می رسد نسبت به آن احساس نیاز نموده انتخاب می نماید. در این مرحله هیچ اصرار و فشاری بر او وجود ندارد. (۱۳) اما مرحله بعد انتخاب دین است كه مسیری بدون بازگشت است. وقتی آزادانه پذیرفته شد، مرحله عمل به احكام آن می رسد. هیچ كس حق ندارد از زیربار مسئولیتهای دینی شانه خالی كند و بی دلیل دین انتخاب شده اش را ترك نماید. در این صورت، مجازاتی برای او در نظر گرفته می شود، كه در همه ادیان الهی وجود دارد. (۱۴)

دین در ذات خود مجموعه قوانینی دارد كه با قبول آن دین، قوانین آن نیز، لازم الاجرا می گردد. قوانین اصیل فردی و اجتماعی كه پایه و اساس یك اجتماع خوب را تشكیل داده، و بر همین اساس، به اجرای قوانین، نظارت ورزیده، به صحت اجرای آن در جامعه، به عنوان یك روش برتر همت می گمارد زیرا سرپیچی از این قوانین به آزادی اجتماعی، قوانین حقوقی و ... یك اجتماع لطمه می زند.

در هر جامعه كوچك و بزرگی كه قانون یا قانون كارآمد و خوب، وجود نداشته باشد هرج و مرج و فساد رواج خواهد یافت. انسان، حتی در زندگی فردی و در خلاء هم كه بخواهد زندگی كند، بی نیاز از حضور قوانین فردی خاص خود نیست. قوانین و اوامر دین اسلام به شكل زیر تقسیم شده و محدودیتهایی را با خود به همراه می آورند، شامل: حلال، حرام، مستحب، مباح و مكروه حرام تنها نباید و عدم جواز بی چون و چرای دین است كه همه باید به آن پایبند باشند، فرار از تكلیف و قانون مجازات دارد و فرار از دین مجازاتی بزرگتر، لازم نیست افراد تك تك احكام دین را به عقل ناقص خود مطابقه داده و دلبخواهانه به برخی از آنها عمل كنند، یا اینكه درصدد توجیه احكام آن برآیند.
بلكه باید تنها برای فهم بیشتر آن تلاش كنند

همه این احكام و قوانین، برای تحقق نظم، عدالت و آرمان های اخلاقی در نظام اجتماعی است. همه افراد موظف به رعایت حیثیت اجتماعی قوانین و احكام دین هستند. این قضیه ربطی به مقوله كلان آزادی ندارد. هركس حق دارد هرطور كه می خواهد آزادانه تصمیم بگیرد و در زندگی خصوصی اش در آزادی كامل به اموراتش بپردازد.

هیچ كس حق دقت در اسرار مردم را ندارد و نباید در امور آنها تجسس نماید. به عنوان مثال، اگر كسی در خلوت روزه اش را بخورد مجازات قانونی ندارد اما همین حركت در اجتماع مردم با مجازات سختی روبرو است. زیرا اجتماع باید كنترل كننده رفتار افراد و نمونه و الگو باشد. قبح گناهان در آن ریخته نشود تا جنبه سازندگی آن، حفظ گردد.
آسیب شناسی ماهیت آزادی در جامعه

آزادی مدتی در زبان سیاسی مردم همراه با شعارها و نظریاتی شاعرانه و با مراعات نظیرهایی فراوان در ساحت تخصصی علم سیاست مطرح می گشت. واژگانی چون آزادی احزاب، آزادی قلم، آزادی بیان ، آزادی عقیده و آزادی ... اكنون وقتی به دور از هیاهو تعصبات خاص زمان این سیاست ها، به آن پرداخته می شود آیا حاصل جمع همه این شعارها، جز یك مورد می شود كه می توان آن را آزادی بالفعل اندیشه نامید. زیرا آزادی اندیشه مقوله بالقوه ای است كه به تنهایی كاربردی ندارد. از این رو باید آن را از حالت بالقوه به بالفعل تبدیل نمود. فعلیت آن نیز می تواند، گفتاری یا نوشتاری یا مفهومی باشد . از این رو آزادی بیان و قلم در ماهیت یكی هستند.

در مرحله بعد این مسائل مطرح می شود كه چه كسانی باید از این آزادی برخوردار باشند؟ هر كسی (دیوانه، مغرض، جاهل و ...) یا طیف خاصی؟ آیا همگان حق دارند نسبت به هر مقوله ای ، برخورد عاقلانه یا احساس یا دین مدارانه نمایند؟ اگر بدون این محدودیت ها به مقوله مهم آزادی پرداخت شود ارزش علمی آن تا سطح بسیار پایینی تنزل خواهد یافت.

اسلام برای دو گروه، مجوز آزادی بیان قائل است؛ مومنان (نه مسلمانان) و دانشمندان. (۱۵) اسلام به بیان حقایق و آگاه ساختن عیوب دیگران سفارش می نماید. (۱۶)

معیار آزادی بیان در اسلام، آوردن همه نظریات و مقایسه آنها با هم است و سپس تطبیق آن با حق (۱۷) تا ناكارآمدی هر یك مشخص شده جای هیچ شبهه ای در اذهان باقی نماند.

حتی اگر برای مقوله آزادی قائل به هیچ حد و مرزی هم نباشند، باز هم وجود آن در نظام سیاسی دینی، سبب می شود تا محدودیتهای دینی در مورد آن نیز ساری و جاری شود. در غیر این صورت دامنه آن فراتر از نظام ارزشی دینی كشیده می شود. دایره ای از احساس صرف كه هیچ تخصص و ارزشی در آن وجود نخواهد داشت. اما همه چیز غیرمربوط و متضاد را می توان در آن جست كه نتیجه آن ارزش قلمداد نمودن بسیاری از غیرارزش ها خواهد بود.

در این تعریف بزرگ اما بی محتوا، نسبت به ارزش های اسلامی كه شالوده نظام سیاسی جمهوری اسلامی بودند به عمد یا سهو بی توجهی شد. از این رو، برخی از مدافعان سعی كردند مقوله آزادی را مقوله ای خارج از حدود دین تعریف كرده، جایگاهی در خلاء برای آن متصور شوند. (۱۸)

در حالی كه سیاستمداران دینی و دین مدار همواره باید سیاستهای ماخوذه خود را از اسلام و اصول دینی اكتساب نموده و با این معیار برگزیده سیاست خود را تطبیق دهند. نه اینكه تنها از برخی فاكتورهای خاص دینی برای تایید سیاست های مربوط و نامربوط خود استفاده كنند. به طور مسلم، این باور باید وجود داشته باشد كه خداوند دین را برای هدایت و نجات بشریت فرستاد و اینكه سیاست ما عین دیانت ماست.

اسلام دین تساهل و تسامح و حتی خشونت است، دین خنده و گریه، بغض و آشتی، دوستی و دشمنی، تولی و تبری، باید و نباید و ... كه با وجود همه این تضادها، جایگاه واقعی ارزش ها و ضد ارزش ها پدیدار می گردد. دین تك بعدی كه تنها، تساهل و تسامح، خنده ، دوستی (حتی با دشمنان) و ... داشته باشد هیچ اقتداری در میان سایر دولتها و حكومتها نخواهد داشت، دین توسری خوری خواهد داشت كه هیچ جایگاه ارزشمندی نخواهد داشت. زیرا همواره حضور نبایدها است كه در كنار بایدها كنترل كننده نبض قوانین جامعه خواهد بود. دین بدون نبایدها، برداشت غیرواقعی و خودسرانه ای از دین است كه به حتم باید به مشورت علمای درجه یك دینی می رسید و در نطفه خاموش می گشت. شاید هم هدف از آن به چالش طلبیدن همین قشر بود و شاید هم غیرعامدانه و به علت عدم علم كافی بود.

هركسی، حق ندارد برای واژه آزادی و یا هر واژه دیگری در حیطه دین تعیین حدود شخصی و مجزا نماید. اگر هم ساحتی باشد كه دین در آن نظر جدیدی ارائه ننموده، با مشورت علمای تراز اول دین، حدودی را كه دین برای هر مقوله ارائه می نماید به عنوان پیش فرض و زیربنای آن مقوله در نظر بگیرند. از این رو، همگام با تعریف دین از آزادی به تبیین آن پرداخته شود.

نویسنده:زینب شریفی اسدی

پی نوشتها:

۱- نوروزی، محمدجواد، نظام سیاسی اسلام، چاپ دوم، قم، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۸۰، صص ۵۷تا ۵۸

۲- عطایی اصفهانی، م.ع، آزادی از دیدگاه اسلام، قم، انتشارات عصر ظهور، ۱۳۷۸، ص ۱۵- (بقره ۳۵، كهف ۲۹، انسان ۳)

۳- عطایی اصفهانی، پیشین، ص ۱۸، جان استوارت میل، رساله ای درباره آزادی، تهران، مركز نشر علمی فرهنگی، ۱۳۶۱، ص ۲۵

۴- غررالحكم، فصل ۹، ك ۱- (فرقان ۴۴) و ...

۵- طبرسی، مشكات الانوار، ص ۱۳۴

۶- فرقان ۴۴

۷- علامه مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج ۱۰، ص ۱۰۸، (فرقان ۴۴)- غررالحكم، فصل ۹، ك۱

۸- بقره ۲۵۶

۹- عنكبوت ۴۳

۱۰- بحارالانوار، ج ۲، صص ۱۶، ۲۲ و ۲۴- (عنكبوت ۴۳)- (مجادله، ۱۱)

۱۱- عطایی اصفهانی، پیشین، ص ۳۲ تا ۴۳

۱۲- همان، ص ۴۱

۱۳- انعام ۱۰۷

۱۴- عطایی اصفهانی، پیشین، ص ۶۳

۱۵- (مجادله ۱۱)- بحارالانوار، ج ۲، صص ۱۶ و ۲۲ و ۲۴

۱۶- غررالحكم، فصل ۸۵، ك ۳۹ و ۲۷۴

۱۷- غررالحكم، فصل ۳، خبر ۸۵

۱۸- نوروزی، پیشین، ص ۳۹
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
Exclamation علت حرام بودن ازدواج موقت در میان اهل سنت در اسلام
Book علت حلال بودن شرط بندی بر روی مسابقات اسب سواری در اسلام
  نگاهی اجمالی به زندگی ثامن الائمه
Star __کتابی جنجالی درباره واپسین روزهای زندگی پیامبر اسلام
  معجزات اسلام!
  از نظر اسلام قتل انسان بی گناه چه جایگاه و مجازاتی دارد ؟
Lightbulb @آيا حكم مرتد از اسلام كشتن است ؟
  فلسفه حجاب زن‏ان در اسلام چیست؟
  اهمیت صله رحم و آثار مادی ومعنوی آن در آموزه های دین اسلام
  برده داری در قرآن و اسلام

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان