امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

*˙..اشعــآر حسیــن غیــآثـی..˙*

#1
ده سال بعد از حالِ این روزام 

با کافه های بی تو در گیرم

گفتم جهانِ بی تو ینی مرگ

ده ساله رفتی و نمیمیرم



ده سال بعد از حال این روزام

تو ، توو آغوشه یکی خوابی

من گفتم و دکتر موافق نیست!

تو بهتر از قرصای اعصابی



ده سال بعد از حال این روزام

من چهل سالم میشه و تنهام

با حوصله قرمز سفید آبی 

رنگین کمون میسازم از قرصام



میترسم از هرچی که جا مونده

از ریمل با گریه هات جاری

از سایه روشن های بعد از من

از شوهری که دوستش داری



گرمِ هماغوشی و لبخندی

توو بستر بی تابتون تا صبح

تکلیف تنهاییم روشن بود

مثله چراغ خوابتوون تا صبح



یه عمر بعد از حال این روزام

یه پیرمردم توی یه کافه

بارون دلم میخواد هوا اما

مثه موهای دخترت صافه
پاسخ
 سپاس شده توسط ຖēŞค๑໓
آگهی
#2
این روزها از اسم تلخ زهر می ترسم
از شکل گورستان پشت شهر می ترسم


تا چشم بر هم می گذارم قبر می بینم
در خواب هایم تکه های ابر می بینم


با ابر خیس خواب هایم راه می افتم
عاصی به جان لکه های ماه می افتم


من شاعرم پس دفتر شعر سیاهم کو
من شاعرم مادر لباس راه راهم کو


تکثیر یک فریاد در آئینه ام پیداست
من شیشه ام قلبم میان سینه ام پیداست


من امتداد نسل گیسوهای بدنامم
من انقراض بغض های بی سرانجامم


من عامل سرگیجه ی تندیس میدانم
من انجماد رفتگر های زمستانم


وا کن مرا مانند قفلی از دهان شهر
می ترسم از دینداری ِ راس ِ اذان شهر


از ندبه های مادرِ سی سال در دوری
از جمعه بازار سرِ میدان جمهوری


از انعکاس نور حق در چشم بد بین ها
از جبر دامن گیر « لا اکراه فی دین»ها


من یک دهان غرق خون از سیلی جنگم
من زخم های کهنه ی تحمیلی جنگم


من عصر یخبندانم از یک بو سه ی ناکام
تنها فسیل جفتگیری های نافرجام


در« دست خط ِ»غار، ناخوانا ترین میخم
من دردِ دندان های مصنوعی ِ تاریخم


در زیر باران تازه خواهد شد هزاران زخم
رنگین کمان یعنی دهان آسمان در اخم


پیغمبرم اعجاز من شعر است و دینم عشق
افعی شده در سرپناه آستینم عشق


می ترسم از گرمای آه آتش زرتشت
از نا رفیقانی که خنجر می زنند از پشت


از نقشه ای که نقش بر آبِ خلیجی مرد
از گربه ای که بچه های کوچکش را خورد
حکم مرا با خون نوشت عالیجناب این بار
وا مانده از حیرت دهان حلقه های دار
 
پاسخ
 سپاس شده توسط ຖēŞค๑໓
#3
سپاس
اگه بازم گذاشتی بهم خبر بده ^_^
             تو نباید کسیو مجبور کنی که بخوادت 
                  اونا خودشون باید تورو بخوان :> 
پاسخ
 سپاس شده توسط Nυмв
#4
بگو سرگرم چی بودی که این قدر ساکت و سردی
خودت آرامشم بودی خودت دلواپسم کردی
ته قلبت هنوز باید یه احساسی به من باشه
چقدر باید بمونم تا یکی مثل تو پیدا شه
تو روز و روزگار من بی تو روزای شادی نیست
تو دنیای منی اما به دنیا اعتمادی نیست
تو روز و روزگار من بی تو روزای شادی نیست
تو دنیای منی اما به دنیا اعتمادی نیست
سلام ای ناله بارون، سلام ای چشمای گریون
سلام روزای تلخ من، هنوزم دوسش دارم
سلام ای بغض تو سینه، سلام ای آه آیینه
سلام شب های دل کندن، هنوزم دوسش دارم
نمی دونی تو این روزا چقدر حالم پریشونه
دلم بار رفتنت تنگ و دلم با بودنت خونه
خرابه حال من بی تو نمی تونم که بهتر شم
تو دستای تو گل کردم بذار با گریه پر پر شم
یه بی نشونم تو این خزون، یه بی نشونم تو این خزون
منو از خودت بدون
یه بی نشونم تو این خزون، یه بیقرارم یه نیمه جون
منو از خودت بدون، منو از خودت بدون
سلام ای ناله بارون، سلام ای چشمای گریون
سلام روزای تلخ من، هنوزم دوسش دارم
سلام ای بغض تو سینه، سلام ای آه آیینه
سلام شب های دل کندن، هنوزم دوسش دارم
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان