امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

دیدگاهی جدید بر ادبیات و زبان فارسی !

#1
مشکل اصلی و اساسی ادبیات و زبان فارسی ما این است که بین «ادبیات و زبان نوشتاری» با «ادبیات و زبان خوانداری» تفاوت قائل نیستیم و آنها را در هم ادغام میکنیم.


دیدگاهی جدید بر ادبیات و زبان فارسی ! 1

ادبیات و زبان فارسی ما ایرانی ها، که به دو بخش «ادبیات و زبان نوشتاری» و «ادبیات و زبان خوان داری» تقسیم می شود، سرشار از راز و رمزهایی است که هنوز به درستی شناخته نشده اند و شاید یکی از قوی ترین دلیل هایی که سبب شده است زبان ما دامنه ی وسیعی در دنیا نداشته باشد، همین سبب باشد. البته ادغام زبان خوان داری با قواعد و شیوه های خاص خود در زبان نوشتاری، هم دلیل واضحی است بر این ادعا.
باوجود این که ادبیات کهن ما دست خوش حمله ها و هجوم های ناجوانمردانه قرارگرفته است و بخش عظیمی از ادبیات کهن ما در آتش سوخت، اما کسانی بوده اند که باقدرت ذکاوت و هوش و حافظه ی خدادادی خود، توانسته اند ادبیات کهن ما را از دست برخی آدم های زورگو و ظالم نجات داده و به صورت منظومه ها و نثرها محفوظ نگه دارند. از جمله ی این افراد می توان به فردوسی، حافظ، سعدی و ... اشاره کرد که هر کدام به نوبه ی خود، دست خرد قوی ای در حفظ ادبیات فارسی داشته اند. اما با تمام این توضیح ها، هنوز ما در قواعد و اصول و شیوه و بیان و نوشتن و خواندن فارسی دارای مشکل هایی هستیم. در این مطلب، حقیقت هایی از ادبیات و زبان فارسی بیان می شود، تا بر همگان ثابت شود که هنوز ادبیات و زبان فارسی ما دارای نقص های جدی و اساسی است که حتی دکتر های ادبیات و زبان فارسی تا به حال به این نکته ها توجه نکرده اند و به همچنین ایرادهایی در ادبیات و زبان فارسی نپرداخته اند.
ادغام زبان خوان داری در نوشتاری :
بحث اصلی و نکته ی اصلی این مطلب، بر سر ادغام زبان خوان داری در زبان نوشتاری است که نه تنها از زمان های قدیم، بلکه در زمان حال هم هنوز رعایت نمی شود و زبان خوان داری را در زبان نوشتاری ادغام کرده اند و این عامل سبب شده است که برای فراگیری ادبیات و زبان فارسی، ما دچار تناقض ها و مشکل های فراوانی شویم. از جمله ی این مشکل ها و تناقض ها را در زیر بیان می کنیم :
هنگام خواندن و نوشتن، جمله های ما دارای کلمه های خوان داری ادغام به کلمه های نوشتاری هستند.
شعرها و سروده های شاعرها دارای تناقض با زبان ادبیات می باشند و ادغام شده با زبان خوان داری هستند.
به دلیل ادغام زبان خوان داری در زبان نوشتاری، شعر شاعرها دارای وزن اصیل مخصوص به ادبیات نیست و تمام اشعار و سروده های شاعرها مطابق با قواعد و اصول و قانون های ادبیات و زبان فارسی، نیست.
و ... .
برای تشریح موارد بالا، ضمن بیان مثال، موضوع را شرح خواهیم داد :
مطابق قوانین و قواعد و اصول ادبیات و زبان فارسی، ما تنها زمانی حق داریم زبان خوان داری را در زبان نوشتاری ادغام کنیم، که بخواهیم نقل قولی از کسی بیان کنیم. یعنی وقتی می نویسیم آقای/خانم ... گفت:« »، داخل گیومه باید عین آنچه را که گفته است، به صورت نوشتاری بیاوریم. به عنوان مثال :
جمله ی اول : آقای ... سرش را بلند کرد و گفت :«چرا به جای این حرف ها، من را نمی کشید؟!»
جمله ی دوم : آقای ... سرش را بلند کرد و گفت : «چرا به جای این حرفا، مرا نمی کشی؟!»
در جمله ی اول، می بینید که ما یک نقل قول داریم و مطابق با قواعد نوشتاری آن را نوشتیم. رعایت این موضوع خوب و مطابق قواعد ادبیات هستند، اما چون نقل قول است و باید عین آنچه گفته شود بیان شود، باید به صورت جمله ی دوم نوشته شود.
متأسفانه، این نکته در هیچ کتابی رعایت نشده است. به خصوص در شعرهای شاعرها و نویسنده ها و حتی دکترهای ادبیات و زبان فارسی، از این مورد غافل مانده اند، و نه تنها به این مشکل اساسی اشاره ای نشده است، بلکه هیچ اقدامی در رفع این نکته بیان نشده است.
اگر بخواهیم اصول و قواعد و قانون های ادبیات و زبان فارسی را به صورت جدی مورد توجه قراردهیم، هیچ کدام از شعر شاعرها و نوشته های نویسنده ها، دارای قواعد و اصول و قوانین ادبیات و زبان فارسی نیستند، چرا که به یقین تمام شعر شاعرها و نوشته های نویسنده ها، دارای کلمات خوان دارای هستند.
برای نمونه، به چند مورد از شعر شاعرهای معروف اشاره ای خواهیم کرد:
«از ننگ چه گویی که مرا نام ز ننگ است وز ننگ چه پرسی که مرا ننگ زِنام است»
این بیتی از شعرهای حافظ است. در مصرع اول، متوجه این نکته هستیم که در ابتدا کلمه ی «از» را می آورد و در کلمه ی هفتم، زبان خوان داری آن را بیان می کند. در مصرع دوم، باز همین کلمه را به صورت خوان داری بیان می کند.
شاید برخی این مطلب را بیان کنند که ما برای زیبایی و حفظ وزن شعر، این کلمات را به صورت خوان داری می آوریم. اما آیا می شود به اصطلاح عام و خاص«اصل را قربانی فرع کرد»؟!!
اگر قرار بر این باشد، ادبیان و زبان فارسی ما، دارای هیچ قاعده و قانون و اصل خاصی نیست.
«عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ قرآن ز بر بخوانی با چارده روایت»
در این بیت، که باز از شعرهای حافظ است، مشکلات ادغام خوان داری در نوشتاری داریم. در مصرع اول، کلمه ی«عشقت»، «ار» و در مصرع دوم، «ز» «چارده» به صورت خوان داری هستند.
همین چند مثال برای بیان اصل کلام، کفایت می کند. چرا که اگر بخواهیم به این بحث به صورت مفصل بپردازیم، باید مطلبی نوشته شود که شاید تا بی نهایت ادامه داشته باشد.
اصل کلام این است که ما مطابق با قواعد و اصول و قانون های ادبیات و زبان فارسی، نباید زبان خوان داری را در نوشتاری ادغام کنیم، فقط و فقط در مورد خاصی که به آن اشاره شده است.
اصل کلام این است که ادبیات و زبان خوان داری، جدای از ادبیات و زبان نوشتاری است. یعنی ما در ادبیات و زبان نوشتاری قواعد خاصی داریم و در ادبیات و زبان خوان داری هم قواعد خاص خود را داریم.
عده ای بر این عقیده اند که ما می نویسیم برای اینکه بخوانیم و دلیل ادغام خوان داری در نوشتاری را همین می داند. در صورتی که باید بیان کنم که ادبیات و زبان نوشتاری با ادبیات و زبان خوان داری از زمین تا آسمان متفاوت هستند. ما باید ادبیات و زبان نوشتاری را همان گونه که باید باشد، بنویسیم و ادبیات و زبان خوان داری را هم همان طور که باید باشد، بخوانیم. ما یک متن نوشتاری را با لحن ها، شیوه ها، روش ها و گویش های مختلفی می توانیم بخوانیم، که هر کدام دارای تفاوت های خاصی هستند. اما تنها یک جور می توانیم بنویسیم.
نکته ی بسیار مهم دیگر :
حال با این توضیح هایی که داده شده است، اگر بخواهیم از این منظر به شعر شاعرها نگاهی جدید کنیم، اساس دستوری ادبیاتی و زبانی آن ها دارای مشکل است و باید مورد بازبینی و بازسازی قرار بگیرند.
پاسخ
 سپاس شده توسط Nυмв
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
Eye-blink کتاب زبان بدن (چگونه افکار دیگران را بخوانیم)
  اموزش زبان کره ای :)
  درخواست نویسندگی در بخش ادبیات و زیرشاخه ها
  معرفی کتبی برای آموزش زبان عربی
  برای حفظ موجودیت زبان فارسی چه کرده ایم؟
  برگزاری نشست «پاسداشت زبان و ادبیات فارسی در منطقه اکو»
  پارادوکس چیست و چه جایگاهی در علم، فلسفه و ادبیات دارد؟
  نکاتی راجب زبان و ادبیات ترکیی
  سخت ترین زبان دنیا چیست؟!
  ادبیات کهن چیست؟

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان