امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

ایواز به لغت اوستایی !

#1
آنجا که کوراوغلو، پهلوان ایواز را از پدرش می گیرد و با خود به چنلی بل (بذ مه آلود) می آورد و سردسته ی پهلوانان می کند، گویای همان واقعه نخستین بر خورد جاویدان و بابک است که جاویدان وی را جوانی با استعداد تشخیص می دهد در هنگام فروش دامهایش؛ بابک جوان را از مادرش گرفته و به کوهستان می برد و او را سردسته ی قیامیان میکند.

ایواز به لغت اوستایی ! 1


در اسطوره حماسی کوراوغلو از ایواز و حسن کُرد اوغلو فرزند خوانده و فرزند کوراوغلو در اصل خود بابک خرمدین (حسن) منظور بوده است: ایواز (به اوستایی یعنی دانای رهبری) عنوان و لقب خود بابک خرمدین بوده است. کور اوغلو (فرزند نیرومند کوهستان یا فرزند قوچ وحشی) عناوین مشترک بابک و جاویدان رهبران خرمدینان بوده اند. گرچه حماسه کور اوغلو در وجه غالب خود متعلق به بابک خرمدین صاحب قهرمان مقاوت ملی چملی بل (بذ مه آلود) است. داستان کور شدن مهتر اسبان به عنوان پدر کوراوغلو مربوط اسطوره دیرینه ای است که در مورد کتک خوردن یک مهتر اسبان از اربابش در عهد مادها است که بنا به خبر کتسیاس طبیب و مورخ دربار پادشاهان میانی هخامنشی پرورده وی کورش (قوچ وحشی) برای انتقام گیری از مقصرین این واقعه قیام موفقیت آمیزی میکند. در تصنیفهای حماسه کوراوغلو از این مفاهیم از زبان کوراوغلو در معرفی خویش به عنوان "کوراوغلویام قوچاق اوغلو قوچام من" (من دلیری به سان قوچ وحشی فرزند قوچ وحشی کوهستانها هستم) یاد شده است.
آنجا که کوراوغلو، پهلوان ایواز را از پدرش می گیرد و با خود به چنلی بل (بذ مه آلود) می آورد و سردسته ی پهلوانان می کند، گویای همان واقعه نخستین بر خورد جاویدان و بابک است که جاویدان وی را جوانی با استعداد تشخیص می دهد در هنگام فروش دامهایش؛ بابک جوان را از مادرش گرفته و به کوهستان می برد و او را سردسته ی قیامیان میکند. کوراوغلو پسر مردی است که چشمانش را حسن خان (منظور افشین خان؟) درآورده و بابک نیز مادری دارد که از یک چشم نا بینا شده است. از نام حسن کُرد اوغلو (حسن فرزند مرد دامدار و چوبان) هم بی شک خود همین بابک خرمدین (حسن) منظور است که به عنوان پسر خوانده جاویدان به بذ مه آلود (چملی بل) برده شده است. لذا از آن کوراوغلوی بی فرزند که نمی توانسته است صاحب فرزند شود نه بابک خرمدین خواننده آوازهای حماسی و تنبور نواز بلکه پدر خوانده وی جاویدان منظور بوده است.
آیواز جلد: شماره۲، مقاله : ۵۶۰ (دایره المعارف بزرگ اسلامی دبا): آیواز، یا عَیواض (در کتابهای قدیم )، عنوانی برای پیشخدمتان در خانه های اعیان قدیم ، در ادوار اخیر امپراتوری عثمانی ، که متصدی کارهای آشپزخانه و تهیه و خرید نیازمندیهای روزانه از بازار بودند. این پیشخدمتان بیشتر از ارمنیان ِ وان و گاهی از کردان می بودند. آیوازها لباسی از نیم تنه و جلیقه و شلوار ارغوانی رنگ و جورابهای پشمی به رنگهای گوناگون می پوشیدند، کفش سیاه به پا می کردند، حوله ای سفید بر دوش می افکندند، لنگی با راههای پهن به کمر می بستند و کلاهی سرخ (فَس ) که به دور آن پارچه ای رنگین می پیچیدند، بر سر می نهادند. اصل واژه آیواز دانسته نیست . برخی آن را از واژه عربی «عوض » دانسته اند، اما از لحاظ معنی ، مناسبتی میان آیواز و «عوض » نیست. وظیفه آیوازها آوردن طعام از آشپزخانه به اتاق میهمانی در خوانچه ها بر روی سر، زغال گذاشتن بر منقلها و روشن کردن آنها، تمیز کردن و پر ساختن چراغها و خرید نیازمندیها بود. ظاهراً این عمل اخیر درآمد خوبی هم برای آیوازها و هم برای کاسبان بازار داشت که یک مثل ترکی گواه آن است : «آیواز قصاب هَپ بیر حساب » (حساب و درآمد قصاب و آیواز یکی است ).
دانسته نیست از چه زمانی استخدام ارمنیان به عنوان «آیواز» در خانه های اعیان ترک معمول شده است . در حکمی که از سوی سلطان عثمانی در ۱۱۶۴ق /۱۷۵۱م به چاووش باشی صادر شده ، آمده است : چندی است در خانه های رجال دولت ، برخی از ارمنیان اهل ذمه به عنوان خدمتکار و شرابدار و متصدی کار خرید دیده می شوند. این اهل ذمه در عین آنکه شراب می خورند و دست به دزدی می زنند، به شفاعت اربابان خود از ادای «جزیه » معاف می شوند. بنابراین حکم ، باید به جای ایشان خدمتکاران مسلمان برگزیده شوند. در این حکم نام یونانیان نیز آمده است و دانسته نیست که یونانیان تا چه اندازه به عنوان «آیواز» استخدام می شده اند. «آیواز» (عیوان یا عیوض ) به عنوان نام خاص مردان نیز متداول است ، چنانکه نام یکی از مردان برجسته در داستان عامیانه «کوراوغلو» عیوض است ، وی پسر قصابی (از گرجستان یا اورفه یا اسکدار، به روایات مختلف ) است. که کوراوغلو او را از پدر می رباید و او بعدها از یاران شجاع و دلیر کوراوغلو می گردد، و نیز آیواز در خیمه شب بازیهای قراگز، یکی از چهره های معروف و سرشناس است که گاهی سبدی در بازار و گاهی زنبیلی در پشت دارد و نامش سرکیس است و با لهجه ارمنیان وان سخن می گوید.
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان