03-06-2015، 17:44
می خواهم مهمانی بگیرم...
یک مهمانیِ دو نفره...
من و ....
من و خدا...
به صرفِ قهوه...
قهوه ای تلخ...
به تلخیِ خودم...
شاید برایش شکر هم گذاشتم
...اما نه...
نمک می گذارم...
باید خدا را نمک گیر کنم...
می خواهم اینگونه او را مجبور کنم...
مجبور کنم تا او هم مرا دعوت کند...
به همان آرامش غریبی که در کنارش می توان داشت...
***********************************************
یک مهمانیِ دو نفره...
من و ....
من و خدا...
به صرفِ قهوه...
قهوه ای تلخ...
به تلخیِ خودم...
شاید برایش شکر هم گذاشتم
...اما نه...
نمک می گذارم...
باید خدا را نمک گیر کنم...
می خواهم اینگونه او را مجبور کنم...
مجبور کنم تا او هم مرا دعوت کند...
به همان آرامش غریبی که در کنارش می توان داشت...
***********************************************
بی تو هم می شود
زندگی کرد
قدم زد، چای خورد، فیلم دید، سفر رفت،...
فقط بی تو نمی شود به خواب رفت!
زندگی کرد
قدم زد، چای خورد، فیلم دید، سفر رفت،...
فقط بی تو نمی شود به خواب رفت!
**********************************************
باور کنید که فراموشش کرده ام …
اما نمی دانم چرا …
بعضی وقت ها …
همین که اسمش را می شنوم …
بی اختیار
خاطره از چشمم فرو می ریزد .!.!.!
************************
چقدر لحظه های بی تو بودن سخت میگذرد …
چقدر فاصله و دوری زجرآوره …
دوست داشتم اینجا بودی …
کنارم ، نزدیک من …
هوای دلمی …
حداقل میدونستم زیر آسمون شهرمی …
هوای من هوای تو هم هست …
اینجوری احساس نزدیکی بیشتری میکردم …
شاید اونجوری این دل بهونه گیر …
کمتر بی قراری میکرد …
دلم لک میزنه برات ، برای مهربونیات …
کاش فاصله ها وجود نداشتن …
کاش نبودنت حس نمیشد …
*******************
چ فرقی میکنـد . . .
در سیـرک یـا خـانه . . .
خنده ات ک تلـخ باشد . . .
دلت ک خون باشد. . .
تـو هم دلقکـی ...
**********************
من اگر دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
عاشقانه می نویسم…
نه عاشقـم !، نه شکست خورده …
فقط می نویسم تا عشق یاد قلبم بمانـد …!
در ایـن ژرفای دل کندن ها و عادت ها و هوس ها ،
فقـط تمـرین آدم بـودن میکنم …
********************
برای نبودن که . . .
همیشه لازم نیستــــــــــ راه دوری رفته باشی
میتوانی همین جا
پشت تمـــــــــام ِ بغضهایت ،
گم شده باشی
این روزها خوبم ، کار میکنم ، شعر میخوانم قصه می نویسم
و گـــــــــــاهی دلم که برایتــــــــــــ . . . تنگ میشود
تمام خیابانها را ،
با یادتـــــــــــ . . . پیاده میروم .
******************
خدایا
یا خیلی برگردون عقب
یا بزن بره جلو
اینجای زندگی
دلم
خیلی گرفته...
***********************
دوستای عزیز اولین پستمه
میدونم کمه
بهترین ازینا رو میذارم واستون
نظر و سپاس فراموش نشه....
ممنون
باور کنید که فراموشش کرده ام …
اما نمی دانم چرا …
بعضی وقت ها …
همین که اسمش را می شنوم …
بی اختیار
خاطره از چشمم فرو می ریزد .!.!.!
************************
چقدر لحظه های بی تو بودن سخت میگذرد …
چقدر فاصله و دوری زجرآوره …
دوست داشتم اینجا بودی …
کنارم ، نزدیک من …
هوای دلمی …
حداقل میدونستم زیر آسمون شهرمی …
هوای من هوای تو هم هست …
اینجوری احساس نزدیکی بیشتری میکردم …
شاید اونجوری این دل بهونه گیر …
کمتر بی قراری میکرد …
دلم لک میزنه برات ، برای مهربونیات …
کاش فاصله ها وجود نداشتن …
کاش نبودنت حس نمیشد …
*******************
چ فرقی میکنـد . . .
در سیـرک یـا خـانه . . .
خنده ات ک تلـخ باشد . . .
دلت ک خون باشد. . .
تـو هم دلقکـی ...
**********************
من اگر دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
عاشقانه می نویسم…
نه عاشقـم !، نه شکست خورده …
فقط می نویسم تا عشق یاد قلبم بمانـد …!
در ایـن ژرفای دل کندن ها و عادت ها و هوس ها ،
فقـط تمـرین آدم بـودن میکنم …
********************
برای نبودن که . . .
همیشه لازم نیستــــــــــ راه دوری رفته باشی
میتوانی همین جا
پشت تمـــــــــام ِ بغضهایت ،
گم شده باشی
این روزها خوبم ، کار میکنم ، شعر میخوانم قصه می نویسم
و گـــــــــــاهی دلم که برایتــــــــــــ . . . تنگ میشود
تمام خیابانها را ،
با یادتـــــــــــ . . . پیاده میروم .
******************
خدایا
یا خیلی برگردون عقب
یا بزن بره جلو
اینجای زندگی
دلم
خیلی گرفته...
***********************
دوستای عزیز اولین پستمه
میدونم کمه
بهترین ازینا رو میذارم واستون
نظر و سپاس فراموش نشه....
ممنون