نظرسنجی: بازم بزارم؟
آره
نه
[نمایش نتایج]
 
 
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

داستان خنده دار رئیس و کارمند

#1
روزی در یک اداره دو کارمند و رئیسشان چراغ جادویی پیدا کردند.
غولی بیرون آمد و پرسید چه آرزویی دارید؟
کارمند اولی گفت:به جزیره ی هاوایی بروم و تا آخر عمر خوش باشم.
کارمند دومی گفت:من هم همین آرزو را دارم.
و آرزو ی هردو برآورده شد.
نوبت رئیسشان بود که آرزو کند .
رئیس گفت:آن دو را  تا آخر وقت ناهار در اداره حاضر کن!

نتیجه اخلاقی:
رئیس ها مقدمند!
داستان خنده دار رئیس و کارمند 1



پاسخ
 سپاس شده توسط T@NNAZ ، lackyguy ، space ، sama00
آگهی
#2
کاملا درسته Big Grin
داستان خنده دار رئیس و کارمند 1
پاسخ
#3
خيلي كمه ك !!!!
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
Exclamation مجنون (داستان ترسناک واقعی) +18
  این یک داستان بی معنی است.
Heart یه داستان عاشقانه غمگین و زیبا از یک دختر((( حتما بخونید)))
Exclamation داستان بسیار ترسناک خونه جدید !
  داستان عاشقی یک پسر خیلی قشنگه(تکراری نیست)
Eye-blink داستان ترسناک +18
  داستان کوتاه دختر هوس باز(خیلی قشنگه)
Rainbow یک داستان ترسناک +18
  داستان|خيانت آرمان به دختر همسايه|
Heart داستان عاشقانه و غم انگیز ستاره و پرهام

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان