امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

تاریخچه فیلم پدر خوانده

#1
پدرخوانده (فیلم)
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
برای دیگر کاربردها، پدرخوانده (ابهام‌زدایی) را ببینید.

پدرخوانده

تصویر روی جلد نسخهٔ VHS
کارگردان فرانسیس فورد کاپولا
تهیه‌کننده آلبرت اس. رودی
نویسنده ماریو پوزو
فرانسیس فورد کاپولا
بازیگران مارلون براندو
آل پاچینو
جیمز کان
رابرت دووال
دایان کیتن
موسیقی نینو روتا
کارمینه کاپولا
توزیع‌کننده پارامونت پیکچرز
تاریخ انتشار ۱۵ مارس، ۱۹۷۲
مدت زمان ۱۷۵ دقیقه
کشور ایالات متحده آمریکا
زبان انگلیسی
ایتالیایی
لاتین
بودجه ۶ میلیون دلار
پیش از پدرخوانده: قسمت دوم
صفحه در وب‌گاه IMDb
صفحه در وب‌گاه All Movie
پدرخوانده (به انگلیسی: The Godfather) فیلمی داستانی-جنایی برندهٔ جایزه اسکار به کارگردانی فرانسیس فورد کاپولا، محصول سال ۱۹۷۲ کمپانی آمریکایی پارامونت است که بر اساس رمانی به همین نام از ماریو پوزو که در سال ۱۹۶۹ نوشته شده، ساخته شده‌است. فیلمنامهٔ این اثر حاصل همکاری مشترک فرانسیس فورد کاپولا و ماریو پوزو است.
ماجرای فیلم بین سال‌های ۱۹۴۵ تا ۱۹۵۵ اتفاق می‌افتد و داستان فیلم درباره خانواده مافیایی کورلئونه می‌باشد. در فیلم ستارگانی همچون مارلون براندو، آل پاچینو، رابرت دووال، دایان کیتن و جیمز کان نقش آفرینی می‌کنند.
این فیلم خیلی زود مورد توجه منتقدان و تماشاگران عام، نه تنها در ایالات متحده که در تمام نقاط جهان، قرار گرفت. چندی نگذشت که محبوبیتی بی‌نظیر کسب کرد تا آنجا که حال مقام دوم را در فهرست ۲۵۰ فیلم برتر وب‌گاه «IMDb» دارد.[۱]
به دلیل استقبال فوق‌العاده تماشاگران از این فیلم، دو سال بعد از اکران آن، قسمت دیگری از این فیلم به نام پدرخوانده: قسمت دوم و در سال ۱۹۹۰ نیز قسمت سوم این فیلم با نام پدرخوانده: قسمت سوم ساخته شد.[۲]
محتویات [نهفتن]
۱ بازیگران
۲ داستان
۳ پخش روی دی وی دی
۴ جوایز
۵ جستارهای وابسته
۶ پانویس و منابع
۷ پیوند به بیرون
بازیگران [ویرایش]

مارلون براندو (دون ویتو کورلئونه)
ال پاچینو (مایکل کورلئونه)
جیمز کان (سانی کورلئونه)
ریچارد کاستلانو (پیت کلمنزا)
رابرت دووال (تام هاگن)
استرلینگ هایدن (کاپیتان مک کلوزکی)
تالیا شایر (کانی کورلئونه)
جان کازال (فردو کورلئونه)
سیمونتا استفانی (آپولونیا ویتلی کورلئونه)
داستان [ویرایش]

خطر لوث‌شدن: آنچه در زیر می‌آید ممکن است قضیه یا پایان ماجرا را لو دهد!
فیلم در جشن عروسی کانی، دختر دون ویتو کورلئونه، با کارلو ریزی در لانگ بیچ نیویورک، در لانگ آیلند در اواخر تابستان ۱۹۴۵ شروع می‌شود. وقت پدرخوانده برای شنیدن خواهشهای دوستان و زیردستان چاپلوس پر شده‌است. یکی از این خواهش‌ها را پسرخوانده او، جانی فونتین خواننده (که گویی شخصیت او از فرانک سیناترا الهام گرفته شده‌است) مطرح می‌کند. او به نفوذ کورلئونه برای گرفتن یک نقش در فیلمی که توسط جک ولتز تهیه می‌شود، احتیاج دارد. دون کورلئونه به او اطمینان خاطر می‌دهد که همه چیز را درست کند. در این میان، کوچک‌ترین پسر دون، مایکل از خدمتش در جنگ جهانی دوم بازگشته‌است و به همراه دوست دخترش وارد جشن عروسی می‌شوند. کمی بعد، وکیل خانواده، تام هاگن وارد فیلم می‌شود. او بی خانمانی آلمانی-ایرلندی، و دوست پسر بزرگ دون کورلئونه، سانی بوده‌است. دون، هاگن را در کودکی به خانه آورده و مانند پسر خودش او را بزرگ کرده‌است. حال در بزرگسالی او وکیل شخصی و محرم اسرار خانواده‌است. بعد از جشن، هاگن به هالیوود می‌رود و از رییس استودیو، ولتز می‌خواهد که فونتان را در فیلم به بازی بخواند. هاگن از طرف دون کورلئونه به ولتز برای پایان دادن به اعتصاب کاری که در حال از هم گسیختن استودیو بود، پیشنهاد کمک می‌دهد و اضافه می‌کند که دون لطف او را تا ابد فراموش نخواهد کرد. این خدمت دون در ازای واگذاری نقش کلیدی فیلم به فونتان است. ولتز که هنوز از فونتان به خاطر رابطه‌اش با هنرپیشهٔ جوانی که وی برای شکوفایی و موفقیتش وقت و پول زیادی صرف کرده بود، بسیار عصبانی است، این پیشنهاد را نمی‌پذیرد. ولتز فونتان را به این خاطر سرزنش می‌کند که باعث شده بود این هنرپیشه آینده‌دار قبل از آنکه توسط او به یک ستاره تبدیل شود از دستش در برود و غضبناک هاگن را از منزلش بیرون می‌کند. صبح روز بعد، وقتی که ولتز از خواب برمی خیزد، سر بریدهٔ اسب اصیلش را در تختخواب خود می‌بیند. وقتی که تام به نیویورک برمی‌گردد، خانواده در حال معامله با ویرجیل سولوتزوی ترک، یک دلال با نفوذ هروئین هستند. سولوتزو از دون کورلئونه تقاضای حمایت سیاسی و یک میلیون دلار پول برای واردکردن عمده هروئین و پخش آن می‌کند. علیرغم قول سولوتزو مبنی بر برگشت خیلی خوب پول، دون کورلئونه وارد معامله نمی‌شود، اما سانی بی تجربه برخلاف پدرش به این معامله اظهار علاقه می‌کند. لوکا براسی، انتقام گیر وفادار دون کورلئونه ماًمور جمع آوری اطلاعات از خانواده تاتاگلیا از حامیان سولوتزو می‌شود. او خیلی زود توسط آنها کشته می‌شود. پس از امتناع دون کورلئونه، تام هاگن توسط سولوتزو دزدیده می‌شود. خود دون، اندکی پس از خرید میوه از یک دکه مورد حمله مسلحانه قرار می‌گیرد. با این تصور که دون کورلئونه از بین رفته‌است، سولوتزو هاگن را راضی می‌کند که به سانی همان پیشنهادی را بدهد که خود او قبلا به پدرش داده بود. پس از آزادی هاگن، سانی از قبول پیشنهاد سرباز می‌زند و قول می‌دهد که برای تلافی سوء قصد به جان پدرش، که به هر نحو زنده مانده بود، با تمام قوا با تاتگلیاها بجنگد. اکنون خانواده کورلئونه خود را برای جنگ شدید احتمالی با سایر خانواده‌ها نیز آماده می‌کند و سایر خانواده‌های مافیا برای جلوگیری از یک درگیری ویرانگر، علیه کورلئونه‌ها جبهه می‌گیرند. در حالیکه کورلئونه‌ها جمعند و تلاش می‌کنند با لوکا براسی تماس بگیرند، جلیقه براسی به دستشان می‌رسد، جلیقه‌ای که دور یک ماهی مرده پیچیده شده. یک پیغام سیسیلی (لوکا براسی با ماهی‌ها می‌خوابد.) مایکل، که در تجارت خانواده وارد نشده‌است، و خانواده‌های دیگراو را به چشم یک غیرنظامی می‌بینند برای عیادت پدرش به بیمارستان می‌رود. ولی هیچ اثری از افراد پدرش که باید برای محافظت از او کشیک بدهند، نمی‌بیند. بدین ترتیب متوجه می‌شود که برای شلیک مجدد به پدرش، دوباره برنامه‌ای ریخته شده. مایکل با اینکه کمک خواسته، نگران این است که قبل از رسیدن کمک اتفاقی بیافتد. مایکل، انزوی بیگناه را که برای ادای احترام به بیمارستان آمده بود به خدمت خود می‌گیرد. به او می‌گوید که بیرون بیمارستان در کنار او بایستد و تهدیدگرانه خود را مسلح جلوه دهد. بعد از مدتی ماشین‌های پلیس به سرکردگی سروان مک کلاسکی فاسد از راه می‌رسند. مایکل مک کلاسکی را به آدم سولوتزو بودن متهم می‌کند، و او هم با یک مشت فک مایکل را می‌شکند. مایکل در عین بیگناهی در شرف دستگیری است که تام هاگن با کاراگاهان خصوصی از راه می‌رسد. آنها مک کلاسکی را تهدید می‌کنند که اگر در کارشان دخالت کند، حکم دادگاه را اجرا می‌کنند. مک کلاسگی صحنه را واگذار می‌کند و دون در امنیت قرار می‌گیرد


از راست به چپ: جان کازال (فردو)، جیمز کان (سانی)، مارلون براندو (دون کورلئونه)، و آل پاچینو (مایکل)
در ادامه، مایکل داوطلب می‌شود که سولوتزو و محافظش، سروان مک کلاسکی را از بین ببرد. آنها در یک رستوران با سولوتزو و مک کلاسکی یک نشست صلح ترتیب می‌دهند. مایکل با اسلحه‌ای که قبلاً با دستور سانی در پشت مخزن آب دستشویی مخفی شده، هردوی آنها را در آنجا می‌کشد. از ترس دستگیرشدن قاتل، مایکل به سیسیل فرستاده می‌شود و آنجا تحت حمایت دن تماسینو، دوست قدیمی دون کورلئونه قرار می‌گیرد. او در شهر کورلئونه، در حین قدم زدن با محافظانش، مسحور آپولونیای زیبا می‌شود و پس از یک معاشقه کوتاه او را به همسری می‌گیرد. در این خلال، در آمریکا، دون کورلئونه از بیمارستان به خانه می‌آید، و با شنیدن اینکه کشتن سولوتزی و مک کلاسی کار مایکل بوده، پریشان می‌شود. سانی به عنوان رهبر خانواده برادرش فردو را به لاس وگاس می‌فرستد تا با تجارت قمارخانه آشنا شود. در نیویورک، سانی تندمزاج شوهر خواهرش را به خاطر بدرفتاری با کانی، خواهر آبستنش، به شدت کتک می‌زند. پس از آنکه کارلو، کانی را برای بار دوم کتک می‌زند، سانی به تنهایی برای انتقام جویی به دنبال او می‌افتد.. در این حین دشمنان خانواده که در یک باجه عوارض راهداری کمین کرده‌اند سانی را به شکل فجیعی با ضرب گلوله‌های فراوان از پا در می‌آورند. دون کورلئونه به جای ادامه انتقام جویی‌ها، در یک جلسه با سران پنج خانواده به ناچار با قاتلین پسر بزرگش دست داده و ترتیبی می‌دهد که پسر کوچکش بتواند در امنیت کامل به خانه برگردد. در سیسیل، مایکل آماده بازگشت به آمریکا می‌شود. قبل از حرکت، یک بمب در ماشین وی کار گذاشته می‌شود. اما به جای او، آپولونیا کشته می‌شود. در جلسه سران خانواده‌های نیویورکی، دون درمی‌یابد که شخص پشت این جنگ‌ها و مرگ سانی، دون امیلیو بارزینی است، و نه فیلیپ تاتاگلیا. مایکل از سیسیل بر می‌گردد و با کی، دوست دختر سابقش تماس می‌گیرد. می‌گوید که به او احتیاج دارد، پدرش به فعالیت خود خاتمه داده، و در طی پنج سال، خانواده کورلئونه کاملاً قانونی خواهد شد. اکنون در نبود سانی و به علت زرنگ نبودن فردو به اندازه کافی، مایکل مسوول خانواده شده‌است. مایکل عازم نوادا می‌شود. در لاس وگاس، در هتل-کازینویی که نیمی از سرمایه آن از کورلئونه‌هاست، و توسط مو گرین (شخصیتی که احتمالاً از باگزی سیگل الهام گرفته شده) اداره می‌شود، فردو، برادر مایکل از او استقبال می‌کند. میکایی مارکر دن، جانی فونتان را نیز فرامی‌خواند، و از او می‌خواهد که قراردادی را امضا کند که طی آن سالی چند مرتبه با کازینو در تماس جدی درآید، و همچنین از او خواهش می‌کند که دوستانش در هالیوود را هم به سوی کازینو سوق دهد. فونتان از فرصت پیش آمده برای تلافی لطف دون خوشحال می‌شود. مایکل درصدد است که تجارت روغن زیتون در نیویورک را رها کند و خانواده را به نوادا بیاورد. به مو گرین پیشنهاد خرید سهمش را می‌دهد. اما از آنجایی که گرین تصور می‌کند که کورلئونه‌ها ضعیف هستند، و او می‌تواند سهمش را به قیمت بهتری به بارزینی بفروشد، این پیشنهاد را با گستاخی رد می‌کند. مایکل همراه همسرش کی، و پسرش آنتونیو به خانه برمی‌گردد. در یکی از لطیف ترین صحنه‌های فیلم، ویتو کورلئونه متذکر می‌شود که دشمنان مایکل با تلاش برای ترتیب دادن یک نشست توسط آشنایان مورد اطمینان، درصدد کشتن او هستند و کسی که پیشنهاد این جلسه را می‌دهد قطعا خائن است. در عین حال اعتراف می‌کند که همیشه امیدوار بوده که پسر کوچکش هیچگاه غرق تجارت خانواده نشود. کمی بعد، دون کورلئونه در حالیکه با نوه‌اش آنتونی در باغ بازی می‌کند، به دلیل سکته قلبی جان می‌سپارد. در مراسم خاکسپاری، کاپورژیم خانواده، تسیو به مایکل پیشنهاد یک نشست با دون برازینی را در مرغزارهای تسیو می‌دهد، یعنی جایی که مایکل احساس امنیت کند. مایکل این پیشنهاد را می‌پذیرد، ولی به خیاننت تسیو به خانواده پی می‌برد. مایکل تصمیم می‌گیرد تا قبل از تعمید خواهرزاده‌اش عازم حرکت نشود.


در ادامه مایکل ترتیب کشتن سران سایر خانواده‌ها را می‌دهد. روکو لامپونه فیلیگ تاتاگیا را ترور می‌کند. آل نری امیلیو برازینی را می‌کشد. پیتر کلمنزا به ویکتور استراسی شلیک می‌کند. ویلی ویسی کارمین کونوئه را به قتل می‌رساند. در همین خلال، مو گرین هم در لاس وگاس کشته می‌شود. این لحظه‌های نفس‌گیر آدمکشی‌ها به‌وسیله تدوین موازی با صحنه شرکت مایکل در مراسم مذهبی تعمید هم‌زمان شده‌است. وقتی که تسیو و تام هاگن آماده ترک جلسه می‌شوند، بارزینی، از افراد هاگن، تسیو را محاصره می‌کند و او را به داخل ماشین خود می‌آورد. او دیگر هرگز دیده نمی‌شود. تسیو در آخرین لحظات به تام می‌گوید: (به مایک بگو که این فقط یک تجارت بود.) کمی بعد، به دنبال ردیابی قتل سانی، مایکل به کارلو می‌رسد و آنقدر دنبال کار را می‌گیرد که او به نقشش در قتل اقرار می‌کند. پیشنهاد می‌شود که کارلو به لاس وگاس تبعید شود، ولی در ماشین توسط کلمنزا خفه می‌شود. در انتهای فیلم، کی می‌بیند که کلمنزا و روکو کاپرژیم جدید به مایکل ادای احترام می‌کنند، دستش را می‌بوسند و او را «دون کورلئونه» خطاب می‌کنند. در به روی او بسته می‌شود، و این در حالی است که مایکل دقیقا همانی شده که پدرش نمی‌خواست و....
پایان خطر لوث‌شدن
پخش روی دی وی دی [ویرایش]

پدرخوانده به همراه دو قسمت دیگرش در سال ۲۰۰۱ برای اولین بار روی دی وی دی رفت. کمی بعد این سه دی وی دی به همراه یک دیسک پشت صحنه در یک مجموعه با عنوان پدرخوانده:کلکسیون دی وی دی به بیرون عرضه شد.
دفعه‌ای دیگر در سال ۲۰۰۷ این مجموعه شاهکار دوباره بر روی دی وی دی عرضه شد. این بار بر روی پنج دیسک دی وی دی باعنوان تجدید کاپولا. از مزایای این پخش مجدد، پشت صحنه‌های جدید بود.
در اوایل ۲۰۰۸ نیز این مجموعه فیلم‌های کاپولا روی دیسک‌های بلوری به بازار آمد.
جوایز [ویرایش]

اُسکار
برنده اسکار بازیگر مرد نقش اصلی برای مارلون براندو
برنده اسکار بهترین فیلم
برنده اسکار فیلم‌نامه اقتباسی برای کاپولا و پوزو
نامزد اسکار بازیگر نقش مکمل مرد برای جیمز کان
نامزد اسکار بازیگر نقش مکمل مرد برای ال پاچینو
نامزد اسکار بازیگر نقش مکمل مرد برای رابرت دووال
نامزد اسکار کارگردانی برای فرانسیس فورد کاپولا
نامزد اسکار طراحی صحنه برای آنا هیل جانستون
نامزد اسکار تدوین برای ویلیام رینولدز و پیتر زینر
نامزد اسکار موسیقی متن برای نینو روتا

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
تاریخچه فیلم پدر خوانده 1
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
تاریخچه فیلم پدر خوانده 1
پاسخ
 سپاس شده توسط ..WonDerfull.. ، Apathetic ، pink♥angel
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  علی پوراحمد با فیلم علمی تخیلی دروازه فراموشی در هالیوود + تصاویر فیلم Oblivion Gatew
  فیلم تقدیر شده جشنواره ونیز راهی جشنواره جهانی فیلم فجر شد
  بازیگر فیلم‌های Wolverine و 47 Ronin در فیلم Bullet Train با برد پیت هم‌ بازی می‌شود
  فیلم Another Round با بازی مدس میکلسن جایزه بهترین فیلم جشنواره ‌BFI را برنده شد
  حقوق گل گدوت در فیلم WW84 معادل ۳۳ برابر حقوق او در فیلم Wonder Woman است
  ثبت‌نام ۴۹۸ فیلم برای شرکت در جشنواره فیلم‌ کودک و نوجوان!
  «خروج فرانسوی» فیلم اختتامیه جشنواره فیلم نیویورک شد
  فیلم DUNE مانند فیلم ارباب حلقه‌ها خواهد بود!
  جلوه های ویژه کامپیوتری فیلم |تنت|از یک فیلم عاشقانه هم کمتر میباشد!
  معرفی فیلم شفت

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان