امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

چکیده ای از سخنان آدولف هیتلر (بر اساس کتاب زولر)

#1
مطالب پیش رو سخنانی از آدولف هیتلر رهبر آلمان نازی هستند. البته این سخنان به صورت عمومی بیان نشده اند، بلکه در جمع های خصوصی بیان گردیده اند. منبع این سخنان کتاب زندگی خصوصی آدولف هیتلر اثر آلبرت زولر (ترجمه محمود ابریشم چیان – نشر سمیر) می باشد. این سخنان توسط دوست گرامی مان هومن از گلچین شده است.


دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
چکیده ای از سخنان آدولف هیتلر (بر اساس کتاب زولر) 1

+کلامی مفرح غالبا در موقعیت دشوار تاثیری معجزه آسا دارد .
+انسان به ندرت می تواند تفکری کند که پیش از او دیگری نیاندیشیده باشد .
+کلام پلی است برای رسیدن به مناطق کشف نشده .
+همه ی دانش از دیگران نشات گرفته و هر انسانی تنها بخش بسیار کوچکی بدان افزوده .
+پدرم را دوست نداشتم ، از او می ترسیدم ، تند خو بود و زود از کوره در می رفت . مادر بینوایم همیشه از این بابت نگران بود . یکی از روز ها در کتابی از « کارل مای » خواندم یکی از نشانه های شجاعت آن است که انسان نشان ندهد دارد درد می کشد ، آنرا سر مشق خود قرار دادم تا در کتک خوردن مفصل بعدی صدایم در نیاید و هنگامی که موقع کتک خوردن رسید – می دانستم مادرم با ترس و لرز پشت در ایستاده است – هر ضربه ای که می خوردم با پدرم می شمردم . مادرم همگامی که با غرور و شادمانی به او گفتم : پدر سی و دو ضربه به من زده است ! فکر کرد دیوانه شده ام . عجیب بود از آن روز به بعد دیگر نتوانستم آزمایش خود را تکرار کنم ؛ دیگر پدرم حتی به من دست هم نزد .
+هنوز پسر بچه ای بیش نبودم که یک سیگار برگ کشیدم ، بهتر بگویم فقط توانستم آن را تا نیمه بکشم . حالم به شدت منقلب شد ، به خانه دویدم و مدام حالت تهوع داشتم ، به مادرم که سخت نگران شده بود گفتم ؛ نوعی تاجریزی خورده ام ، فورا پزشک خبر کرد . او پس از معاینه ، نگاهی به دهانم کرد . به من ظنین شد ، بعد جیب شلوارم را گشت و از درون آن ته سیگار را بیرون آورد . بعد ها پیپ چینی دسته بلندی بریدم . چون دود کش حتی هنگامیکه در رخت خواب بودم دود می کردم . یک بار حین این کار خوابم برد . تازه وقتی از خواب بیدار شدم که رخت خواب در حال سوختن بود . آن وقت سوگند یاد کردم دیگر هرگز سیگار نشکم و سر قولم هم ایستادم .
+پس از پایان امتحان آخر سال به اتفاق دوستان مدرسه ای به میکده ای روستایی رفتم و به مناسبت این رویداد خواستیم جشن بگیریم .تا خرخره مشروب خوردم . از خوردن آن حالت تهوع به من دست داد و چند بار ناچار شدم به طرف توده ی زباله ی پشت میخانه بروم . صبح روز بعد که پدرم می خواست کارنامه ام را ببیند ، بیهوده به دنبال آن گشتم . جست و جوی من بی نتیجه ماند . در نتیجه به نزد مدیر مدرسه رفتم و از او خواهش کردم تا رو نوشتی از آن را به من بدهد . در آن وقت بدترین رسوایی دوران جوانی ام را تجربه کردم . مدیر کارنامه کاملا مچاله شده ام را به من بازگرداند . صاحب میخانه آن را روی توده زباله یافته و برای مدیر مدرسه فرستاده بود . به قدری افسرده شدم که در طول زندگیم دیگر قطره ای مشروب ننوشیدم .
+مصرف گوشت سبب طلبیدن الکل می شود و مصرف الکل هم انسان را به سوی استعمال دخانیات می کشاند و بدین ترتیب مشکل دو چندان می شود و خسارت غیر قابل قیاسی به انسان وارد می کند .
چکیده ای از سخنان آدولف هیتلر (بر اساس کتاب زولر) 1


+در واقع انسان باید به دشمن خود سیگار هدیه کند ، شیوه ی فوق العاده ای برای از بین بردن اوست .

+یک دولتمرد تنها وقتی می تواند خود را کاملا وقف ملتش کند که تمام نیرویش را فدای ملت کند و با سر سختی هدفش را دنبال کند .
+بزرگترین جنگجو لایق زیباترین است .
+می دانم ناسپاسی تا چه حد دردناک است و ابراز سپاسگذاری خود چه سهل و آسان است .
+فاصله ی میان ابهت و مضحکه این و آن شدن مویی بیش نیست .
+مردان بزرگ باید از نوشتن نامه های عاشقانه بپرهیزند .
+سربازان من باید بدانند رهبرشان در تمام محرومیت ها با آنان سهیم هستند .
+شروع هر جنگی چون باز شدن دروازه ای بزرگ در مکانی تاریک است . انسان نمی داند چه در پس تاریکی پنهان است .
+قرار گاه اصلی باید فاقد هر گونه وسایل تجملی و رفاهی باشد ، این وسایل چیز هایی است که سربازان در جبهه ناچارند از آن صرفنظر کنند . بار ها پی بردم که شیوه زندگی ساده ام بر روی سربازانی که برای دریافت نشان افتخار می آیند ، تاثیری بسزا داشته است .
+وقتی این جنگ هولناک به پایان برسد ، بار دیگر همه چیز را زیباتر از گذشته خواهیم ساخت . فقط باید پایداری کنیم .
+با فاجعه های طبیعی غالبا میلیون ها انسان نابود می شوند و با این وصف در پس آن ، زندگی ادامه می یابد . سختی های جنگ و مرگ انسان ها نسبت به رویداد های بزرگی که برای ملت ها رخ می دهد ، هیچ است .
+انسان باید عواقب اعمالش را بپذیرد . هیچ مسئله ای آن قدر ها اسف بار نیست که انسان نتواند با خواسته های معقول برای ادامه حیات خویش راهی یابد .
+جانوران ، با وفا تر از انسان ها هستند .
چکیده ای از سخنان آدولف هیتلر (بر اساس کتاب زولر) 1
پاسخ
 سپاس شده توسط ÆҐÆŠĦ ، spent † ، omidkaqaz ، Medusa ، Đęąđ.ğïřł
آگهی
#2
ممنون ولي فنتشرز ريز و كمرنگه چشم اذيت ميشه خوردنم سخته اگه ميشه يكم بزرگ ترش كنيد ممنون
پاسخ
 سپاس شده توسط Ⓐⓗⓜⓐⓓ Ⓡⓔⓩⓐ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان