امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

شعر امروز و مقوله ای بنام الیناسیون

#1
شعر (poetry) از دومن وجودی تشکیل می شود. نخست من مجازی شعر است و در ثانی من حقیقی آن.

شعر (poetry) از دومن وجودی تشکیل می شود . نخست من مجازی شعر است و در ثانی من حقیقی آن . من مجازی شعر شامل تیپ و ظاهر یا به اصطلاح همان ساختار شعر می شود و به تعبیری دیگر می توان این من مجازی را ( لباسیسم ظاهر ) شعر نیز نام نهاد . و من حقیقی شعر شامل آیدتیک ( درون بینی ذات شهود شعر ) می باشد که ذاتا" با درونیّات معنوی و فلسفی شاعر کلافی عمیق خورده و از شاعر ، انسانی وارسته و خود آگاه را ساخته است . به تعبیری دیگر من حقیقی شعر همان ( خویشتن ) شاعر است که بر علیه جهالت درون خودِ شاعر قیام کرده و به پیروزی رسیده و البته بافتار شخصیتی و منش و بینش انسانی شاعر را بوجود آورده است .

بنابراین گفتمانی بنام شعر با مقوله ی الیناسیون دارای وجه اشتراکاتی است . زیرا که الیناسیون نقطه ی مقابل هر پدیده ای است که خود را به عنوان یک پارادایم به جامعه معرفی می کند و مسلما" شعر نیز پدیده ای است که تفاوت آن با دیگر پدیده ها این است که در حال صیرورت ( شدن ) است و الیناسیون نیز ضد پدیده ای به شمار می رود که در مقابل هر پدیده قد علم می کند و در نیل به آلترناتیو بودن خود به جای آن پدیده می کوشد و چنین هم می توان ابراز نمود که الیناسیون ضد پدیده ای است که خود را به جای پدیده معرفی می کند .

با اتیمولوژی واژه ی الیناسیون می توان چنین دریافت که از ریشه ی « الینه »(aliner)بارور شده است و به معنای حلول جن در انسان است و شاید به همین معنی است که در قدیم الایّام به کسی که دیوانه می شده یا به اصطلاح از خود به در رفته و یا خودش را فراموش کرده ، تعبیر الینه را بر آن گذاشته اند . البنه در زبان فارسی به معنی مجنون ( جن زده ) نیز بکار رفته است و به کسی که جن ( دیو ) در او حلول کرده ( الینه شده ) و عقل و احساس و شخصیت اش را خورده و جانشین هویت انسانی و شخصیت فردی او شده نیز اطلاق می شده است . برای نخستین بار، هگل این اصطلاح را در قرن نوزدهم وارد فلسفه خودش کرد و پس از او شاگردش مارکس آن را در جامعه شناسی بکار بست و گسترده ی آن نیز در ارتباط با مناسبات اجتماعی روز ، در علم روان شناسی و انسان شناسی مشهود و نمایان گردید . در مقوله ی الیناسیون آنچه که متبادر به ذهن است و خود را در جامعه به تصویر می آورد ، طرحی اصلی به نام «خود» است . به گونه ای که انسان به شکلی بیمار می شود که ( خود خویش ) را گم می کند و شخصیت و هویت واقعی و حقیقی خود را به فراموشی می سپارد و در خیلی از زوایا و بصورت ناخودآگاه تن به تحمیل شدن من مجازی و اغیاری را می دهد که با وجود حقیقی آن سنخیّتی ندارد . شاید بتوان گفت انسان وقتی الینه می شود ، به چیزی غیر از آن بن مایه ی اصلی خویش تبدیل شده که می توان این تبدیل شدن را هم ( مسخ شدگی) نامید . نمونه اش فیلم زیبا و کارآمد گاو که در آن مشهدی حسن خود را ( گاو مشهدی حسن) حس می کرد و در طویله علف می خورد و منتظر بود که صاحب اش ، مشهدی حسن بر می گردد ... و یا نمونه ی دیگر فیلم خوب چارلی چاپلین در عصر صنعت است که انسان در نظام کارهای طبقاتی و استثماری در جامعه صنعتی الینه می شود .

با این تعابیر ، می توان پنداشت که در دنیای امروز الیناسیون در اشکال متفاوت تری خود را نشان می دهد . یعنی اگر انسان در زمان قدیم جن یا دیو و یا رفتارهای خرافی و انحرافی و جادو و یا چیزی شبیه این نشانه ها را به جای ( خودِ) اصلی و حقیقی و سالم اش احساس می کرد ، امروزه نشانه هایی دیگر چون : ماشینیسم ، تکنوکراسی ، بوروکراسی و ایده های آبسرد ( absurd ) یا به زبان فارسی بیهوده و عبث و شیزوفرنی، جایگزین پارامترهای قبلی شده اند که این محور جایگزینی در همه ی زمینه های علمی و هنری رخ داده است، زیرا که دنیای امروز ( پست کریتیکال ) بدنبال الینه کردن دنیای( مدرن ) می باشد و راهی جز الینه کردن با مولفه هایی که ذکر آن رفت را لازم و ضروری نمی بیند. طبیعی است که بگوئیم : کار الیناسیون تسخیر افکار و ایده های اجتماعی_ هنری است و آنقدر با برنامه ریزی های حساب شده ، طی طریق می کند که یک متفکر و فیلسوف و یا شاعر را از حالتی به حالت دیگر در می آورد .

به عنوان مثال : مارکس عالم و فیلسوف را به مارکسی سیاسی تبدیل می کند و عالمیّت و فلسفیدن مارکس را در عالم معنا به عالم سیاست ترجیح می دهد . می توان چنین پنداشت که الیناسیون از زهدان تفکر یک متفکر زاده می شود و به مرور زمان رشد و شکوفا می شود ، ولی همین فرزند خلف به مرور زمان و بر اساس شرایط و اوضاع اجتماعی و سیاسی و ... به فرزندی ناخلف تبدیل می شود و در مقابل زاده ی خود می ایستد و جالب این جاست که خود متفکر که این پدیده را بوجود می آورد نیز در مقوله الیناسیون غرق و تسلیم آن می شود ؟!

به هر روی شعر و ادبیات نیز یکی از پدیده هایی است که در ازمنه های تاریخ تا به امروز لباس های زیادی را عوض کرده است و البته در هر برهه ای از زمان با شمایلی دیگر خود را به منصه ی ظهور رسانده است . با این وجود شاید بتوان گفت شعر و ادبیات به عنوان پدیده هایی پایه و بنیادی در خود ساختگی موجودی بنام انسان نقشی اساسی را بر عهده گرفته اند و بی تردید الیناسیون به عنوان ضد پدیده ای بنام از خود بیگانه کردن همین انسان قد علم می کند و در مقابل پدیده ای بنام شعر به مبارزه می پردازد . با این تفاسیر زندگی هر شاعر و یا هنرمند و ... می تواند دارای سه مرحله باشد . در مرحله اول مطیع و غرق در میراث گذشتگان است . در این مرحله شاعر و یا هنرمند سعی بر آن دارد تا که هر آنچه که از میراث گذشتگان به آن منتقل می شود را سرآمد کارخود قرار دهد و در این مرحله فرد بسان یک عروسک کوکی و خودکار می ماند که از خودش هیچ اختیاری را ندارد ( انسان تکراری ) در مرحله ی دوم بر علیه آنچه که بر آن تحمیل شده ، قیام می کند یعنی هم گذشته ی خودش را و هم میراث گذشتگان را به بوته ی نقد می کشاند و در مرحله ی آخر به دنبال پیدایی ، شناخت و آگاهی خود می باشد که این مرحله را می توان تکامل انسانی نامید و لذا این تکامل می تواند در همه ی زمینه های هنری ، علمی و ... باشد .

بنابراین در مرحله اول شاعر و یا هنرمند به نوعی الینه شده و این الینه شدن نیز توسط میراث گذشتگان و یا به تعبیری سنت گذشتگان صورت می گیرد . در مرحله ی دوم نیز ما با نوعی اعتراض و ایستادگی از جانب هنرمند تصادم داریم که در مقابل الینه ای که شده ، می ایستد و عبور از این الینه شدن را خواهان است و در مرحله ی سوم که به آگاهی و شناخت می رسد و در واقع به آن خود واقعی اش دست می یابد ، به نوعی بر الینه شدن پیروز و فائق می آید . با این حال ، می توان ابراز نمود که شاعر و شعر آن در مرحله سوم بیشتر در معرض تهدید و خطر الیناسیون قرار می گیرد . چه این که ، جایگاه اصلی و واقعی خودش را به دست آورده و در واقع به نوعی خودساختگی در جهت ، جامعه ساختگی رسیده است و در این جاست که بایستی به خودساختگی خود تفهیم نماید که همان الینه ای که برآن پیروز شده ، در کمین است و هر لحظه امکان قیام بر علیه آن را در ذهن خود می پروراند .

بدین ترتیب شعر امروز ایران اگر چه از پارامترهای خوبی برخوردار می باشد و در جوانبی نیز به آن ( خود واقعی اش ) دست یافته است ، اما با توجه به جهان امروز که جهان مصنوعات ، سرمایه داری و بورژوازی است و الیناسیون نیز از پارامتر های خاص آن به شمار می آید . امکان الینه شدن شعر امروز دور از دسترس نیست ، به گونه ای که ما شاهد نیست انگاری ها و از خود بیگانگی های مشهودی در شعر و ادبیات امروز هستیم که در آثار شعرای امروز کم و بیش به چشم می آید . جهان امروز که از آن به عنوان پست کریتیکال یاد می کنند ، اگر چه دارای مولفه ها و کارکترهای خوبی است و جامعه ما را با جهان ماشینیسم ، تکنوکراسیسم و بوروکراسیسم آشنا کرده است ، اما از جوانب دیگر نیز تقسیم ماشین گونه اوقات کار و فرم تکنیکی و مکانیکی یافتن کار و هنر انسانی و البته تک بعدی شدن کار و پارامترهای شخصیتی و هنری از جمله عناصری به شمار می آیند که خطر الینه شدن جامعه هنری ، ادبی و اجتماعی را در بردارد .

در زوایایی دیگر نیز می توان گفت که تکنوکراسی اگر چه به اشکالی روشمند و هوشمند در حرکت و تکاپوست و حتی کشورهای لیبرالیستی و سوسیالیستی هم که پیشرفته شده اند و سردمدار این فرآیند به شمار می آیند ، ولی همین کشورها نیز از قاعده و اصول الینه شدن در امان نیستند !

بنابراین نظر این که ، الیناسیون تنها در جوامع در حال گذار به مدرنیته محل بحث نیست ، بلکه تاثیر و تخریب آن در کشورهای توسعه یافته نیز چه از حیث شعر و ادبیات و چه از لحاظ معماری و اقتصاد و فرهنگ نیز مشهود و نمایان است .

با این وصف ، شعر و ادبیات این کهن بوم راه های متفاوتی را برای گذر از دالان های متعدد پشت سر گذاشته تا به نوعی خودساختگی رسیده و این مهم نیز ریشه در تفکر غنی و بسامدگون اندیشمندان این سرزمین از آغاز تا کنون در قالب های مختلف دارد و بی تردید با پوست اندازی هایی که تا به امروز چه از حیث شعر کلاسیک و چه از لحاظ شعر نو در ادبیات ما به انجام رسیده و جایگاه و پایگاه خاصی را به جهان معرفی نموده ایم ، لذا این تکامل شعری خود مسببی است که خطر الینه شدن را بیشتر می کند . لذا یکی از راهکارها در جهت برون رفت از این مهم ، گسترش ، تداوم و بقای مقوله ای بنام نقد در حوزه ی ادبیات وشعر است که باید توسط منتقد معلم و منتقد زیبا شناس نسبت به آثار شعرا صورت پذیردکه این حرکت خود عاملی فرآرونده در جهت بازیابی و باز پروری آثار شعراست و البته خطر الیناسیون را در زوایایی خنثی می کند . و دیگر نکته التفات اصولی به آثاری است که درحوزه ی شعر و ادبیات ( کلاسیک ونو) دارای زبان ، هویت ، تاریخ ، اخلاق ، هنر ،و پشتوانه ی فرهنگی مستقل و سازنده ای می باشند و این آثار ادبی و هنری می توانند با ویژگی هایی که از آن ها یاد شد ، خطر حضور الیناسیون را درعرصه ادب و هنر و... در جامعه کاهش دهند .
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  نسل امروز را به شناخت فردوسی فرامی‌خوانم
  «چرا هانا آرنت را باید امروز خواند»
Exclamation «شب رمان‌نویسان مصر از دهه شصت تا امروز»
Star "منزوی‌بازی" آفت غزل امروز است
Bug امروز نه آغاز و نه انجام جهان است
  متون کهن، نویسنده امروز
Heart امروز که در آغوشم بودی
  شعری از ترانه سرا «مهدی ایوبی» در وصف شرایط امروز *کارگران معدن
  دنیای امروز ما
  توجه به مقوله شعر منافاتی با مقولات مهم حوزه های علمیه ندارد

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان