امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 3
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

حالا که دیگر دستم به آغوشت نمی رسد

#1
حالا که دیگر دستم به آغوشت نمی رسد

و بوسیدنت موکول شده

به تمامی روزهای نیامده..



حالا که هر چه دریا و اقیانوس را

از نقشه جهان پاک کردی

مبادا غرق شوم در رویایت



باید اسمم را

در کتاب گینس ثبت کنم

تا همه بدانند

- زنی

با سنگین ترین بار دلتنگی

روی شانه هایش -

تو را دوست میداشت



میبینی

عشق همیشه

جاودانگی می آورد


"گیلدا ایازی"
پاسخ
 سپاس شده توسط mnhh
آگهی
#2
عااااااالی
از گـــــوشہ‌ی بـــامــے که پـــریدیــــم....پریدیـــــم؛)
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
Smile «عشق خرکی» و دو کتاب دیگر!
Thumbs Up روایتی دیگر از "نی‌انبان" در تازه‌ترین اثر "محسن شریفیان"
Smile نام «‌ریچل هالیس» بار دیگر در بین پرفروش‌ها
  یه متن دخترونه فک کنم تا حالا جایی ندیدیش(دخترا از دستش ندین)
  اهل قلمی که عمرشان به بهاری دیگر نرسید
Thumbs Up اقتباسی دیگر از «‌انجی توماس»
Exclamation ادبیات دیگر زورش نمی‌رسد!
Heart دیگر از یک لیوان نخواهیم خورد
Heart آغوشت قبیله‌ای‌‌ وحشی
  دیگر هرگز به آغوشت باز نمی گردم

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان