25-10-2016، 18:01
میخوره حالم به هم از این همه گَندی که دورمه
میسازم آینده رو بگو چرا تصویرش مبهمه
بگو تقصیر خودمه یا نه تقصیرِ دشمنه
میزنم زور واسه پول و آدم تقدیرش مُردنه
سیاهی شده دیدشون بابا ، هر روز بستست تیغشون بابا
سرِ دو زار میبُرن سرِ همدیگه رو ، تَش معلوم نی میرسه چی بشون بابا
فکر زیر شکم و جیبشونن ، دروغ میگن و نیست اصاً کی*شون بابا
یه روز پسرت توویِ پیله بود ، حالا پروانست و داره میره اون بالا
میخوان جلومو بگیرن تو غصمو نخور ، من قرصم و کوهم محکم و أ تو
یاد گرفتم چطور مغرور باشم ، حتی اگه توو چشم اینا منفور باشم
واسه قِر دادن نبودش حرفام ، توویِ چیدنِ کلمه ها منظور دارم
بودم لاغر و گردنم کلفت نبود ، توویِ چیدنِ کلمه ها من زور دارم
دشمن أ جلو رفیق از عقب میزد ، خنجرا توویِ کمرم میرفت
گفتم میسازم بهشتمو ، چون جهنمو هر روز هر طرف دیدم
میلی به شهرت انگاری ندارم ، به این ج*ده ها دیگه احساسی ندارم
حقیقت روشنه انکاری ندارم ، میخوام پیاده شم و اجباری سوارم
میخوره حالم به هم از این همه گَندی که دورمه
میسازم آینده رو بگو چرا تصویرش مبهمه
بگو تقصیر خودمه یا نه تقصیرِ دشمنه
میزنم زور واسه پول و آدم تقدیرش مُردنه
♫♫♫ آره تقدیرش مردنه ♫♫♫
سن میره بالا سلیقه عوض میشه ، آدما باهات غریبه ترن دیگه
سریع به سرم زد اینکه سرم ، وقتی که فقط خودم صمیمی ترین رفیقِ منم
قضیه عوض میشه وقتی که هدف میشه مشخص ، نمیشه عقب بری باید وارد شی
همیشه اول ، قبل بقیه داری انگیزه اول ، قبلِ بقیه داری انگیزه همش
زندگی همینه دقیقا دقیقه دقیقه ، تغییرِ فقط حس کردم فهمیده ترم
وقتی فهمیدم سنگینه تاثیرِ قلم ، اگه مار نیشم زد یعنی ترسیده ازم
نه، نه نه نه حریفم نمیشن ، هر چی هم زور زدن زمینم نمیزد
به کم راضی من عزیزم نمیشم ، باید دنیا رو من به سلیقه ــَم ببینم
دوس دارن اینا شبیه من بشن ، أ خودم دَر میرم ولی من پسر
بیا یه سر به عقیده ــَم بزن ، ببین با تو فرق داره من قضیه ــَم چقدر
من مریضم پسر بیمارِایشه ، چهار صبح گذشت و بیدارِ این چشم
اینا دوس دارن حریفم بشن ، ولی میدونن هیچ شاعری جیدال نمیشه
میخواد خاموش شم اونکه با من دشمنه ولی ، من شعله ای ــَم که زیرِآب هم روشنه
ببین توویِ دلم من ترسو باز هم کشتمش ، بذار بیدارت کنم اینجا خوابن چون همه
چِشا رو بستم بیا وضعیتو ببین ، تنها حقیقت اینه ندیده حقیقتو کسی
یه داور هست در کل منو قضاوتم نکن ، اگه راهت غطله پس حتی ادامش هم نرو
میسازم آینده رو بگو چرا تصویرش مبهمه
بگو تقصیر خودمه یا نه تقصیرِ دشمنه
میزنم زور واسه پول و آدم تقدیرش مُردنه
سیاهی شده دیدشون بابا ، هر روز بستست تیغشون بابا
سرِ دو زار میبُرن سرِ همدیگه رو ، تَش معلوم نی میرسه چی بشون بابا
فکر زیر شکم و جیبشونن ، دروغ میگن و نیست اصاً کی*شون بابا
یه روز پسرت توویِ پیله بود ، حالا پروانست و داره میره اون بالا
میخوان جلومو بگیرن تو غصمو نخور ، من قرصم و کوهم محکم و أ تو
یاد گرفتم چطور مغرور باشم ، حتی اگه توو چشم اینا منفور باشم
واسه قِر دادن نبودش حرفام ، توویِ چیدنِ کلمه ها منظور دارم
بودم لاغر و گردنم کلفت نبود ، توویِ چیدنِ کلمه ها من زور دارم
دشمن أ جلو رفیق از عقب میزد ، خنجرا توویِ کمرم میرفت
گفتم میسازم بهشتمو ، چون جهنمو هر روز هر طرف دیدم
میلی به شهرت انگاری ندارم ، به این ج*ده ها دیگه احساسی ندارم
حقیقت روشنه انکاری ندارم ، میخوام پیاده شم و اجباری سوارم
میخوره حالم به هم از این همه گَندی که دورمه
میسازم آینده رو بگو چرا تصویرش مبهمه
بگو تقصیر خودمه یا نه تقصیرِ دشمنه
میزنم زور واسه پول و آدم تقدیرش مُردنه
♫♫♫ آره تقدیرش مردنه ♫♫♫
سن میره بالا سلیقه عوض میشه ، آدما باهات غریبه ترن دیگه
سریع به سرم زد اینکه سرم ، وقتی که فقط خودم صمیمی ترین رفیقِ منم
قضیه عوض میشه وقتی که هدف میشه مشخص ، نمیشه عقب بری باید وارد شی
همیشه اول ، قبل بقیه داری انگیزه اول ، قبلِ بقیه داری انگیزه همش
زندگی همینه دقیقا دقیقه دقیقه ، تغییرِ فقط حس کردم فهمیده ترم
وقتی فهمیدم سنگینه تاثیرِ قلم ، اگه مار نیشم زد یعنی ترسیده ازم
نه، نه نه نه حریفم نمیشن ، هر چی هم زور زدن زمینم نمیزد
به کم راضی من عزیزم نمیشم ، باید دنیا رو من به سلیقه ــَم ببینم
دوس دارن اینا شبیه من بشن ، أ خودم دَر میرم ولی من پسر
بیا یه سر به عقیده ــَم بزن ، ببین با تو فرق داره من قضیه ــَم چقدر
من مریضم پسر بیمارِایشه ، چهار صبح گذشت و بیدارِ این چشم
اینا دوس دارن حریفم بشن ، ولی میدونن هیچ شاعری جیدال نمیشه
میخواد خاموش شم اونکه با من دشمنه ولی ، من شعله ای ــَم که زیرِآب هم روشنه
ببین توویِ دلم من ترسو باز هم کشتمش ، بذار بیدارت کنم اینجا خوابن چون همه
چِشا رو بستم بیا وضعیتو ببین ، تنها حقیقت اینه ندیده حقیقتو کسی
یه داور هست در کل منو قضاوتم نکن ، اگه راهت غطله پس حتی ادامش هم نرو