امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

پرحرفی

#1
زبان...
زبان مهم ترين كليد دانش, فرهنگ, عقيده و اخلاق است و اصلاح آن سرچشمه همه اصلاحات فردي و اجتماعي مي باشد، از آن رو انحراف زبان نيز سبب انواع انحرافات خواهد بود.
زبان ترجمان دل و نماينده عقل و كليد شخصيت و مهم ترين دريچه روح است. آن چه بر صفحه روح انسان نقش مي بندد. قبل از هر چيز بر صفحه زبان و در لابلاي گفته هاي او ظاهر مي شود. زبان در عين اينكه يكي از شگفت انگيزترين آفريده هاي پروردگار و از بزرگترين نعمت هاي او است ، مي تواند بسيار خطرناك و سرچشمه گناهان بي شماري باشدوخرمن سعادت انسان را به آتش بكشد.
حرف وجلب توجه
شايد بتوان ريشه رواني زياد حرف زدن را در اين نکته دانست که ما انسان ها دوست داريم هميشه مورد توجه و محبت ديگران باشيم و براي اين که محبت کافي را از ديگران کسب کنيم دست به کارهايي بزنيم که باعث جلب توجه شود.
اين صفت هم در کودکان وجود دارد و هم در بزرگسالان و تنها فرق بين کودک و بزرگسال آن است که شيوه هاي آن متفاوت است. کودکان دست به کارهاي کودکانه مي زنند مثل گريه، شيطنت، آزار همسالان و گاهي هم کارهاي مثبت مي کنند، تا اطرافيان را متوجه حضور خود کنند و بزرگسالان نيز از روش هاي ديگري استفاده مي کنند که ممکن است گاهي مانند پرگويي منفي باشد.

گفتن
گفتن خوب است و زبان بزرگترين ابزار انسان براي رشد و روابط با ديگران است, ولي در عين حال آفات فراواني نيز دارد. براي پرهيز از آفات زبان، بهترين روش ؛خودداري از پرگويي و ترک گفتارهاي پوچ و عبث است. بنابر اين توصيه مي شود که به طور عادي از نعمت بزرگ زبان استفاده كنيد، ولي از حرف‏هاي نادرست و وقت تلف ‏كن بپرهيزيد.
براي ميل به كم حرفي و به عبارت دقيق‏تر كنترل زبان و استفاده به جا از آن، دو راه وجود دارد.
راه های درمان
الف) درمان علمي: در اين راستا توجه به چند نکته راگشا است.
1- توجه جدي به خطرات زبان:
زبان و سخن در عين حال که بسيار مفيد است, آفات و خطرات فراواني هم دارد. براي در آمان ماندن از خطرات هر موجود خطرناك، قبل از هر چيز توجه كامل به خطرات آن لازم است. هر روز صبح كه انسان از خواب بيدار مي شود لازم است به خود توصيه كند كه مراقب زبانش باشد. زيرا اين عضو مي تواند انسان را به اوج سعادت يا خاك ذلت و شقاوت بكشاند. در حديثي از پيامبر اسلام (ص) چنين آمده است: هنگامي كه فرزندان آدم صبح مي كنند تمام اعضاي بدن به زبان هشدار مي دهند و مي گويند تقواي الهي را در مورد ما رعايت كن، زيرا اگر تو به راه راست بروي، ما نيز به راه راست مي رويم و اگر تو به راه كج بروي ما نيز به راه كج خواهيم رفت. (اخلاق در قرآن، آيه ا... مكارم شيرازي، ج 1، ص 319)
آدمي بايد مواظب زبان و سخن اش باشد, زيرا هر کلامي که از او صادر مي شود در نامه عمل او ثبت و ضبط مي گردد. در قرآن كريم آمده است: ما يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ (50:18) انسان هيچ سخني را برزبان نمي‏آورد مگر اين كه همان دم فرشته‏اي مراقب و آماده براي ضبط آن است».
كم‏سخني نشانه كمال عقل است. همان گونه كه علي (ع) فرموده است: «اذا تم العقل نقص الكلام؛ هنگامي كه عقل كامل گردد سخن كم مي‏شود». و هم چنين فرموده است: «اللسان سبع ان خلي عنه عقر؛ زبان چون حيواني است كه اگر رها شود مي‏گزد».
توجه به آيات و روايات فوق مي‏تواند در كنترل زبان نقش مؤثري داشته باشد؛ زيرا اگر انسان بداند سخنانش جزو اعمال او محسوب مي‏شود و در برابر آن مسؤول است، از پر حرفي كه نوعا به دروغ، غيبت، اتلاف وقت، آزار ديگران, قساوت قلب و... منتهي مي‏شود اجتناب خواهد نمود.
2. توجه به اهميت سکوت:
از طرف ديگر توجه به اهميت و ارزش و آثار سكوت در روايات پيشوايان دين؛ انسان را از پرگويي نگه مي دارد. هر قدر انسان كمتر سخن بگويد، لغزش هاي او كمتر است و هر قدر بيشتر سكوت كند، سلامت او بيشتر است. علاوه بر اين تمرين و تجربه سكوت سبب مي شود كه انسان زبانش را در اختيار خود بگيرد و از طغيان و سركشي آن بكاهد و به اين ترتيب به جايي مي رسد كه جز حق نگويد و جز به رضاي خداوند سخن نراند.
بايد توجه داشت كه مراد سكوت مطلق نيست چون بسياري از مسائل مهم زندگي اعم از معنويات و ماديات و عبادات و فرا گرفتن علوم و فضايل و اصلاح در ميان مردم، از طريق سخن گفتن است، بلكه منظور؛« قلةالكلام» يعني كم سخن گفتن، يا به تعبير ديگر خاموشي در برابر سخنان فساد انگيز يا مشكوك و بي محتوا و مانند آن است.
در حديثي از اميرالمومنان(ع) مي خوانيم: كسي كه سخن بسيار بگويد خطا و لغزش او فراوان مي شود و كسي كه خطا و لغزشش فراوان گردد حياء او كم مي شود و كسي كه حيائش كم شود، پرهيزگاري اش كم مي شود و كسي كه ورعش كم شود، قلبش مي ميرد و كسي كه قلبش بميرد، داخل آتش دوزخ مي شود. (نهج البلاغه، كلمات قصار 349)
در حديث ديگري از آن بزرگوار چنين آمده است: الكلام كالدواء قليله ينفع و كثيره يقاتل سخن مانند دارو است، اندكش مفيد زيادش كشنده است. (غرر الحكم، شماره 2182)
در حديثي جامع و جالب از اميرمومنان(ع) مي خوانيم: اگر دوست داري از سلامت نفس برخوردار شوي و عيب ها و كاستي هايت پوشيده بماند، كمتر سخن بگوي و بيشتر خاموش باش تا فكرت قوي و قلبت نوراني گردد. (تصنيف غررالحكم، ص 216، ش 4252)
ب ) درمان عملي:
چقدر زيبا است که با تمرين، تدريجا به كم حرفي عادت نموده و صفت ثابت و راسخي را در اين زمينه كسب نماييم. نكته قابل ذکر اين است كه قضاوت ديگران در اين زمينه نبايد ملاك عمل ما باشد بلکه هر كسي مي تواند راه صحيح و معقول را در زندگي برگزيند، هر چند ديگران درك درستي از آن نداشته باشند.
اما راهکارها:
اولين راهکار؛ روش تلقين, جايگزيني واصلاح روش ها است, براي عملياتي کردن اين راهکار لازم است به چند نکته توجه داشته باشيم:
1. با خود بگوييم: چه کسي گفته من بايد در جمع دوستان همه را تحت تأثير قرار دهم و به اصطلاح نُقل مجلس باشم؟ مگر کسي مرا براي اين کار استخدام کرده يا مأموريت ويژه اي به من محول شده؟ چه نفعي براي من دارد؟ من نيز انساني مثل سايرينم که بايد سعي کنم دائما به علم و توانايي هايم بيفزايم.
2. با خود بگوييم: من بنده اي از بندگان خدايم و بايد رضايت او از همه چيز و همه کس برايم مهمتر باشد. چرا بايد با کارهايم توجه ديگران را که آنها هم مثل من بنده ضعيفي هستند جلب کنم و به دنبال کسب توجه و محبت خدايم نباشم؟ خدايي که مرا آفريده و همه خوبي هايم از او است.
3. با خود بگوييم: اين تصور که من با پرگويي ها و بعضا تمسخر يا غيبت ديگران توانسته ام جايي در قلب ديگران باز کنم و تحسين آنها را برانگيزم، معلوم نيست صحيح باشد و بلکه تصور اشتباهي است، زيرا با اين کار به آنان ثابت کرده ام که پايبند به اصول اخلاقي نيستم و امانت دار خوبي براي رازهاي ديگران نيستم.
به قول شاعر: آنکه عيب دگران پيش تو آورد و بگفت -- لاجرم عيب تو پيش دگران خواهد برد.
بنابراين اگر درباره نتايج کارهايمان خوب فکر کنيم، مي بينيم بسياري از خوش بيني هايمان بي مورد است و حقيقت چيز ديگري است.
4. با خود بگوييم: فرضا اگر با اين پرحرفي ها و گفتن سخنان ناروا چند صباحي هم دل دوستان را متوجه خود کردم، حداکثر چيزي که ممکن است بدست آورم اين است که آنها مرا فردي خوش مشرب و بذله گو بشناسند که چند لحظه مي توانم آنها را با سخنانم سرگرم کنم (يعني مثل يک دلقک). ولي در عوض اگر يکي از وعده هاي الهي در مورد دروغ گويان و غيبت کنندگان و سخن چينان درست باشد چه عاقبت سختي در انتظارم خواهد بود. در حديث است اگر کسي به فردي تهمت بزند و به دروغ چيزي را به او نسبت دهد، در روز قيامت او را بر کوهي از آتش مذاب مي نشانند و مي گويند آنقدر اينجا باش ،تا آن فرد بيايد و برايش ثابت کني که حرفت درست بوده است. حالا چه مدت طول مي کشد که آن بيايد خدا مي داند. فقط همين قدر مي دانيم که قيامت هر روزش پنجاه هزار سال طول مي کشد.
دومين راهکار؛ برنامه ريزي است:
مطمئن باشيم که تا ما انسان ها تصميم جدي براي اصلاح خود نداشته باشيم و تا درباره عاقبت کارهايمان خوب فکر نکنيم نمي توانيم اشتباهاتمان را اصلاح کنيم."بنابراين:
الف) ليستي از مضرات پر حرفي را بنويسيد و هر روز آن را مرور كنيد و چند نكته ديگر به آن اضافه كنيد.
ب) ليستي از گناهاني كه به وسيله زبان انجام مي‏شود تهيه كنيد و روز به روز آن را مطالعه و تكميل كنيد.
ج) نكات و احاديث و مطالبي كه درباره ترغيب به سكوت و تفكر و تدبر وجود دارد يادداشت كنيد و هر روز آن را كامل كنيد.
د) سعي كنيد بيشتر شنونده باشيد تا گوينده و از زمان كوتاه شروع و روز به روز به مقدار آن بيافزاييد.
ف) سعي كنيد در مورد هر كاري نظر ندهيد بگذاريد بيشتر ديگران نظر بدهند.
ق) هر بار كه نتوانستيد جلوي پرحرفي خود را بگيريد به گونه‏اي خود را جريمه و يا تنبيه كنيد. ميزان تنبيه بايد متناسب با خطا باشد مانند اين كه براي هر خطا يك صدقه يا روزه قرار دهيد.
ک) هر بار كه موفق شديد جلوي پر حرفي خود را بگيريد به گونه‏اي خود را تشويق كنيد."
سومين راهکار؛ تمرين، تکرار، مراقبه و محاسبه است:
مي توان از پرگويي زبان و آفات آن جلوگيري کرد. اگر انسان متوجه و بيدار باشد و مراقب اعمال و گفتار خود باشد و کلام خود را سبک و سنگين نمايد و عواقب و آثار آن را بسنجد و قبلا درباره آن انديشه کند و سپس آن را بر زبان آورد و اگر از روي غفلت و سهل انگاري گناه و خطايي از زبانش سر زد با محاسبه اعمال، در هنگام خواب و طلب مغفرت و توبه آن را جبران نمايد ؛ کم کم عملا زمينه تکرار آن گناهان را از بين ميبرد.
داشتن حالت مراقبه نسبت به همه اعمال به ويژه گفتار و فعاليت هايي كه توسط زبان انجام مي گيرد و محاسبه و حسابرسي در هنگام خواب و در پايان فعاليت هاي روزانه عاملي مهم در كنترل زبان و بازداشتن آن از پرگويي است. كنترل دايم بر گفتار و سخنان هم چون پاسباني كه با چشم باز و حواس جمع مواظب اعمال مجرمان است و فعاليت هاي آنها را شديدا تحت نظر دارد و سپس حسابرسي و رسيدگي به پرونده اعمال زبان در طول روز، موجب مي گردد كه به تدريج گفتار انسان تحت كنترل درآيد و پرگويي انسان مهار گردد.
منع زبان از پرگويي كاري تدريجي و طولاني است. انساني كه سالها به پرگويي و كنترل نداشتن بر زبانش عادت داشته و اين عمل در او به صورت ملكه درآمده است، نمي تواند يك روزه بر خلاف آن عمل كند، بلكه بايد قرار بر اين بگذارد كه هر روز مقداري از پرگويي اش را كم كند تا به تدريج با تسلط بر زبان و سخنانش بتواند به مقدار لازم و ضروري از زبانش استفاده كند و سخن بگويد.
چه کنيم تا به سکوت مفيد عادت کنيم؟
خوب است که ارزش و آثار سکوت را بدانيم، در اين باره روايات بسياري داريم مثل روايات زير :
1. سکوت طولاني را رعايت کن چون شيطان را از تو مي راند و در امر دين ياور و مددکار توست.
2. سکوت دري از درهاي حکمت است؛ سکوت محبت مي آورد و راهنما به هر کار خير است.
3. انسان ساکت هيبتش زياد است.
4. اگر سخن گفتن نشانه سخنوري است در سکوت سلامت و ايمني از لغزش است.
5. هيچ نگهباني چون سکوت نيست.
6. خاموشي يکي از درهاي حکمت است.
7. نجات مؤمن در حفظ زبانش است.
(ميزان الحکمه، ج 5، ص 435)
امروزا تنها غم بزرگ قلبمی
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان