میخانۀ سلنا

[Actinium]

خدا روز ازل هنگام خلق فُرم و زیبایی

درون آینه گویی تو را جای خودش می دید

اگر ابلیس را توفیق دیدارِ تو پا می داد

تمام عمر را بر گردِ تمثال تو می گردید

[Actinium]

محکم چو جانِ عزیزت نگاه می‌دارم

وقتی که خلق چشمِ جدایی ز من برند

I wanna hold you 

when I’m not supposed to...

[Actinium]

بی تو هرگز راهی از این ورطه آشوب در دنیا نبود

ناجی بی‌نام من در این خراب‌آباد سرد

یک نگاه ساده، بعد از ظهر، در ساکت‌ترین روز جهان

با من و تو عشق کرد خود آنچه را باید که کرد

Dead-end streets and boulevards

 You threw in the towel, I broke your heart

 But there's a first time for everything

 Who would've thought you'd feel so cold 

And all these memories seem so old 

To think you were my everything

Took you like a shot

Thought that I could chase you with the cold evening

یک نگاه ساده، بعد از ظهر، در ساکت‌ترین روز جهان
با من و تو عشق کرد خود آنچه را باید که کرد

[Dead Silence]

منتقل شد 

[soheil.]

براووووو

[Actinium]

پوزش که من موحّد عالم شدم خدا،

هرگز ندیده کسی اقلیمی و دو شاه!

[Actinium]

هرکز ترانه ای به قوت این شعر زنده نیست

اینجا صلابت جادوی اوزان میان ماست

باور نمی کنم که تو را می شود سرود

اینجا شراب دختر آتش گویاتر از صداست

[Actinium]

به نامِ نامیِ بانوی شب‌های محاق و بدر

خدابانوی شعر و نغمه‌های شامگاهِ قدر

قسم بر انعکاس ماه در امواج دریاچه

طلوعِ ساعتِ سرمستیِ خورشید در پایان و صدر

[Actinium]

و گویی حجتی محکم‌تر از این در جهان پیدا نبود هرگز:
خدایی که پس از خلقت میان بندگان خویش می‌رقصید...

[Actinium]

آن‌سان که از جام شراب چشم‌های تو جهان مست است
صنعتِ انگوریان در مسلخ مُشکین ابروی تو می‌میرد!