آمورش هیروی Dota2 / Anti mage

[MeiChiLu]

سلام قراره به دلیل زیاد بودن مطلب و تهیه موضوع های بیشتر و کنترل بهتر برای ویرایش سریع تغیرات 

هر هیرو یه صفحه در انجمن داشته باشه این صفحه به هیروی Anti-Mage متعلقه .

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
براي ديدن آموزش هاي Basic كليك كنيد.

 دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
Anti-Mage دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

Role
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
Carry  / دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
Escape  / دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
Nuker

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

They Who Live By wand Shall die with my blade 

داستان هیرو:

زمانی راهبانی بودند که در دهکده ای به نام  تورستاکوروئی واقع در قلعه های مرتفع زندگی میکردند و هجوم غریبه ها را به سرزمینشان را در ته دره ها نگاه میکردند.

آنها عاشق درگیری های دیگران بودن و وقت خود را با تمرکز ذهن میگذراندند. آنها اعتقادی به عناصر جادویی و خدایان نداشتند.

در یک روز شوم لژیون خدایان مرده به سرزمین آنها آمدند و قصد داشتند تا عبادت های محلی را با عبادت نیهلسوفی که شیوه ای از پرستش خدایان اهریمنی خودشان بود را جایگزین کند و تمام آنها وادار به پرستش پروردگار سمی و شکست ناپدیر خود کنند.

سرانجام ارتش لژیون در مقابل پایکوه تورستاکوروئی به نبرد با آنها پرداخت و در چشم اندازی که سالها جز خون و نبرد چیزی ندیده بود 

 ارتش روح و استخوان مردگان را نابود کردند.

صومعه ای آنها هر هفته در مقابل ارتش مردگان لژیون مقاومت میکرد.

راهبان صومعه که مدتی وقت تمرکز ذهن نداشتند (مدیتیشن) در این قکر بودند که شاید اهرمین از چشم انداز شیطانی خود لژیون را برای دور کردن آنها از تمرکز ذهن فرستاده تا باعث ناراحتیشان شود.

روزی رسید که راهبان بر روی کوسن های ابریشمی خود در انتظار مرگ نشسته بودن و از جنگ با اهریمن نا امید بودند.

در بین آنها یک جوان زنده ماند.یکی از پرستش کنندگان که صومعه درخواست او را برای راهب شدن رد کرده بود.

او در وحشت بود .

کسانی که برای اولین بار نهنگ شکار کردند و از آن غذا درست کردند

کسانی که زمینی ساختند تا در آن چای پرورش دهند

کسانی که تا آخرین نفس به دفاع از صومعه پرداختند

در یاس و نا امیدی به صفوف خدایان مادری خود پیوسند و او اکنون تنهاست .

چیزی جز چند کتیبه گران قیمت برای دفاع کردن ندارد بنابراین به سمت سرزمین های امن دیگران رفت و

با دانش و قدرتی که بدست آورده بود در آنجا سوگند خورد تا

تمامی خدایان و جادوگران را از بین ببرید .

قابلیت ها به زودی ....

[MeiChiLu]

هيروي بعدي :

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
Arc Warden