امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

داستان ویدویؤ ترسناک و نفرین شده ی باب اسفنجی (+18)

#1
Shocked 
من همراه پنج نفر دیگه شیفت شب کنترل کیفی شرکت انیمیشن سازی بزرگی بودیم که جایز نیست به خاطر یه سری مساعل اسمشونو بیارم. کار من همراه با دوستان این بود که قسمت ها و اپیزود هایی که توسط بچه های انیمیشن سازی ساخته میشد رو یک بار دیگه بررسی کنیم و بازنگری کنیم تا اگر ایرادی داشت سریعا بهشوون گزارش بدیم. شرکت ما در حال پایان بندی قسمت های اخر سریال کارتونی باب اسفنجی شلوار مکعبی بود و داشت یه سری قسمت های پایانی رو برای کمک کردن به شرکت اصلی میساخت و خوب طبیعتا یه پولی هم میگیرفت. من و دوستانم پشت میزامون نشسته بودیم و هرکدوم مسعولیت قسمتی از ویدیو هارو به عهده میگرفت.کار ما این شکلی بود که بچه های انیمیشن ساز ۵ قسمت در ماه میساختن و اخر ماه به ما تحویل میدادن و ما هرکدوم یکی از این قسمت هارو جداگانه بررسی میکردیم و ایرادات یا مشکلاتشون رو به اونا گزارش میدادیم. اون شبم همین اتفاق قرار بود بیوفته.همگی جمع شدیم و پنج ویدیو رو توی مانیتور تقسیم کردیم. هرکدوم از بچه ها یه قسمت رو برداشتن که هر کدوم از این قسمت ها یه اسم داشت.مثلا به یکی قسمت باب اسفنجی به اسمان میرود رسید و به یکی دیگه قسمت سندی و پاتریک اشتی میکنند. به من یه قسمت با یه اسم عجیب رسید.

به یکی از دوستام که نسبتا از بقیه بیکار تر بود گفتم بیا اینو ببین چه اسمی داره! بهتر نیست عوضش کنیم؟ یکم واسه بچه ها بد نیست؟ یکم خندید و گفت شاید یه شوخی مسخرس اخه مگه میشه این ویدیو اسمش این باشه اون وقت بچه ها چی فکر میکنن. پیشنهاد داد ویدیو رو پلی کنیم. و اون لحظه من بزرگترین اشتباه زندگیم رو مرتکب شدم. ویدیو پلی شد. من و دوستم چشم دوخته بودیم به صفحه. ویدیو در مورد اختاپوس و باب اسفنجی و پاتریک بود که تو یه روز افتابی توی شهر داستانشون شروع میشد. کیفیت ویدیو از بقیه ویدیو ها پایین تر و صداها عقب جلود بود رنگ ها کمرنگ بودن خلاصه ویدیو معمولی نبود. داستان از این قرار بود که اختاپوس قرار بود فردای اون روز کنسرت بده و داشت شدیدا تمرین میکرد که صدای خنده های باب اسفنجی و پاتریک مانع تمرکز میشدن. اونم میرفت بیرون و بهشون تذکر میداد که بس کنید دارم تمرین میکنم. اونا هم گفتن باشه و رفتن تو و اختاپوس با خیال راحت شروع کردن تمرین کردن. فردا اون روز اختاپوس اماده شد تا بره روی صحنه و شروع کردن به نواختن کلارینت که تا اینجا همه چی معمولی بود. همینجور میزد و میزد و ویدیو فرکانسی تر و نویز دار تر میشد و کیفیتش پایین میومد.

بعد از نواختن ، صدای تماشاچیان حاضر توی صحنه درومد. اما صدا صدای معمولی نبود. مطمعنا صدای جمعیت این شکلی نبود که ما شنیدیم یعنی صدای جیغ زدن از روی شکنجه نبود. صدای وحشتناکی بود و خیلی ازار دهنده. صدای جییغ به نظر میرسید مربوط به بچه باشه چون صدای تیزی داشت و از روی درد بود. تماشاچیان همینجوری جیغ میزدند و ویدیو نویزی تر فرکانسی تر و بی کیفیت تر با لرزش های عجیب میشد. دوربین جای ثابتی نداشت و همینطور کل صفحه بالا پایین میشد. اما نکته جالب تر چشمای تماشاچیان بود. دقت کردیم این چشما چشمای معمولی همیشگی کارکتر های این کارتن نیست. چشماشون از حالت کارتونی خارج شده بود و خیلی طبیعی و ریز بینانه تر شبیه به چشم انسان بود. چشمانی با دقت بالا طراحی شده و البته عجیب که تا حالا سابقه نداشت از اشکال انسانی توی این کارتن استتفاده کنند. اختاپوس که چهره برهمی داشت و خیلی بی تفاوت از روی صحنه رفت و دوربین نشون داد که وارد خونش میشه و روی تخت میشینه. دوربین این بار رفت روبروی اختاپوس بود و ویدیو حالت های نویزی و فرکانسی بیشتری به خودش گرفت. صدای دریل میومد صدای خش خش صدای های غیر عادی صدای پچ پچ و نجوا و گاها فریاد که اصلا ربطی به کارتن نداشت و واقعا ازار دهنده بود. دوربین روبروی اختاپوس بود و داشت روی صورتش زوم میشد که دوربین داشت روی صورت اختاپوس با همون نویز ها و فرکانس ها زوم میشد که یهو یه عکس ظاهر و سریع قطع شد. خیلی سریع بود و من و دوستم با دیدنش شکه شدیم.بهش گفتم بزن عقب و فرم بندی کن ببینیم چی بود.

دوستم همین کارو کرد دقایق پیش رو فرم بندی کرد. تبدیل شد به ۱۰ فرم که تو یکی ازفرم ها عکس افتاده بود. دوستم رفت روی فرم عکس و عکس مشخص شد. باورم نمیشد چی دارم میبینیم. عکس جنازه یه بچه ۶ ساله پسر بود که شکمشو پاره کرده بودن و جفت چشاش از کاسه بیرون بود و یه عروسک باب اسفنجی کنار دستش. سایه عکاس روش افتاده بود و قابل تشخیص بود.دل و روده بچه بیرون بود و خون همه جارو ریخته شده بود.پسرک معلوم بود خیلی درد کشیده چون دهنش باز بود و‌حالت بدی گرفته بود بدنش. با دیدن این عکس اعصاب من و دوستم حسابی ریخت بهم من احساس خشم و ناراحتی داشتم. دوستم گفت ادامه بدیم؟ من گفتم باشه و باز ویدیو با اون صداهای عجیبش و فرکانس ها و نویزهاش شروع شد. دوربین همینطور داشت روی صورت اختاپوس زوم میکرد که باز یهو یه عکس دیگه ظاهر و سریع قطع شد. باز فرم بندی کردیم و دیدیدم عکس این بار مربوط به جنازه یک دختره کوچیکه ۴ سالس که باز مثل قبلی روده هاش بیرون بود و چشماش از کاسه دراورده شده بود و بغلش عروسک پاتریک بود و باز هم سایه عکاس روی جنازه‌. صحنه بدی بود موهای دختر و دست و پای کوچیکش غرق خون بودن من احساس تهوع داشتم که گفتم خواهش میکنم بزن بره. دوستم ویدیو رو باز پلی کرد.دوربین کیفیت بدتری به خودش گرفت صداها بی ربط تر شدن و کیفیت همه چیز امد پایین.

دوربین در حال زوم بود که باز یه عکس دیگه ظاهر شد و سریع رفت. با فرم بندی به عکس رسیدیم که این بار دیدیم سه تا بچه کنار همن. روده هاشون بیرون بود و چشم نداشتن. عروسک های پاتریک و باب اسفنجی و اختاپوس روشون بود و همه چیی غرق خون بود. اما وقتی دقت کردیم متوجه شدیم این چشم های از کاسه درومده چه قدر شبیه چشم های اون تماشاچیا بود و نکنه صدا تماشاچیا هم صدای همین بچه ها بوده باشه؟ به این نتیحه که رسیدم حالم بد شد و کف زمین بالا اوردم. دوستم ویدیو رو قطع کرد و امد بالا سرم. گفت خوبی؟ گفتم زنگ بزن زئیس بچه های انیمیشین بیاد ببینیم چه خبره اینجا.

دوستم سریع زنگ زد و زئیس یک ربع دییگه رسید دفتر کار ما. رئیس بچه های انیمیشن با حالت تعجب وارد شرکت شد و امد بالای سر ما. گفت چی شده ما هم موضوع رو بهش گفتیم و باز از اول همراهش ویدیو رو دیدیم و صحنه هارو نشونش دادیم و رسیدیم به اخراش. دوربین دیگه روی صورت اختاپوس زوم بود.پر از صدای جیغ و ناله از درد که اعصاب هممون رو خورد کرد. دوربین رفت طرف دیگه ای از اتاق اختاپوس که نشون داد اختاپوس بلند شد اسلحه شو برداشت و به چشم خودش شلیک کرد و خون و مغزش پاشید به دیوار. صحنه افتضاحی بود‌. چندبار بالا اوردم چون هم خون از روی واقعیت خون و هم مغز از واقعیت مغز درست شده بود دقیقا مثل چشم های حضار داخل امفی تعاتر که برای تماشای کنسرت امده بودن. ویدیو تموم شد‌.
دیگه کسی از ترس توی اتاق جز ما سه نفر نمونده بود. رئیس تصمیم گرفت به بچه های انیمیشین خبر بده که موضوع چیه اما بچه های انیمیشن گفتن ما خبر نداریم و اصلا همچین قسمتی نساختیم. داستان به پلیس کشید و ما ویدیو رو بهشون نشون دادیم. اونا هم تحقیقات رو روی ویدیو شروع کردن و ما امیدواریم چیزی بشه پیدا کرد.

توجه: داستانی که مطالعه کردید اخرین نوشته ها و دست نویس های کارمند شرکت بررسی انیمیشن های ساخته شده بود که شاهد این ویدیو شد. او بعد از یک هفته به علت دیدن صحنه های وحشتناک ویدیو بعد از ساعت ها خودزنی با زنجیر و چاقو ، خودش را دار زد و کشت. ویدیو از روی تمامی رسانه ها از جمله یوتوب حذف شد و بچه های توی این ویدیو که به طرز فجیحی کشته شده بودند نیز شناسایی نشدند. پلیس هیچ‌ اثری از عکاس که سایه اش روی جنازه ها بود به دست نیاورد. کارمندان شرکت انیمیشن سازی بخش کارتن باب اسفنجی قسم میخوردند همچین ویدیویی را نساخته اند و هیچکس نفهمید ویدیو توسط چه کسی ساخته و وارد شرکت کنترل کیفی شد. سپس بعد از یک سال پرس و پاسخ و جمع اوری سرنخ به علت نبود مدارک کافی پرونده بسته شد.
..........................
لینک ویدیو :  دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
https://hw3.asset.aparat.com/aparat-video/706afd76d69d50732301fdbfb7e7f6987255309-360p__75818.mp4
عکس های زوم شده رو در سایت هیولا میتونین ببینین.
پاسخ
 سپاس شده توسط mih ، Đęąđ.ğïřł ، ❤ ویدیا ❤ ، دختری از جنس بارون ، √ ΙΔΙΞΗ SΤΙF √ . ، *Ramesh* ، Taesaa ، ოօჩἶ ، **Maria** ، βάરãɲ
آگهی
#2
(23-02-2018، 15:56)BARAN*Banoo نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
(23-02-2018، 15:52)behnood.mj نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
(23-02-2018، 15:43)BARAN*Banoo نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
(23-02-2018، 15:32)behnood.mj نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
(22-02-2018، 23:00)BARAN*Banoo نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
من بیشتر از این  که یکی رو شکنجه میکردن ضجه میزد تو این ویدیو اعصابم خیلی خرد شد. با اون خنده های شیطانیش.
.....
تیتر شو دیدم ولی نگا نکردم
خب ببین اینارو میگن که ما خودمون نساختیم(کمپانی های ساخت انیمیشن)
درواقع یک سری گروه های مختلف مثل ایلومیناتی ها و فراماسونری ها که البته اینا بیشتر کار ایلومیناتی هاست...چون این فرقه که شیطان پرست هم میشه بهشون گفت درواقع 98 درصد ثروت دنیارو در اختیار دارن اما فقط 2 یا 3 درصد جمعیت جهان هستن...مراسمات عجیب رسوم مختلف و ....نمیدونم درمورد دیپ وب هم چیزی شنیدی یا نه اما ایلومیناتی ها توی دیپ وب هم فعالیت دارند و واقعای فضای خوف ناکی هستش و هرکسی اجازه نداره بهش وارد بشه....من خودم دو سه بار وارد شدم و از طرف دیپ وب و دارک وب برای ایمیل اومد که دیگه نباید بدون اجازه وارد بشی...کارایی مثل کشتن افراد مختلف و شکنجه و ویدیو های عجیب و ترسناک و کد گذاری شده توش هست...
فروش اسلحه و پاورت های مختلف و حتی عرضه کردن برده های جنسی به اسم لولیتا که در واقع زن هستن و دست و پاهاشونو قطع می کنن و میفروشن به بقیه...
حالا این ویدیو های باب اسفنجی هم یه جورایی همشون کد گذاری شدست و برای دیپ وب هستش...
و اگر به مدت طولانی نگاشون بکنید اثرات بدی داره رو مغز...






(22-02-2018، 22:59)mehrshad.hassani نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
شت:| واقعا هستن ازین کارتونا؟

این اولشه...
خیلی چیزهایی هست که نمیدونیم...
تو میدونی ما فقط به 4 درصد از فضای جهانی اینترنت دسترسی داریم؟؟
و بقیش چه فضای ترسناک و خوفناکیه که اگه واردش بشی دیگه راه برگشت نداری؟؟






اگر هم کسی بخواد به این فضاهای خوفناک بره و توشون گشت بزنه من میتونم کمکش کنم...
تجربه رفتن توشون رو دارم...
میتونم بهتون کمک کنم برید توشون بدون اینکه اتفاقی بیوفته...
اگر خودتون بخواید
اما اگه برید اونجا زیاده روی کنید و بخواید کنجکاویتون گل کنه و یه کارایی بکنید بقیش پای خودتونه...
دیپ وب که انگشت کوچیکه ی دارک وبم نیس. ببینم تو عضو دیپ وبی؟
عضو که نه چون باید براش بیت کوین بدی...ولی میتونم واردش بشم
اونجا پر هکر حرفه ای هست هکت میکنن بدبخت دیگه نرو سیستمت -- شه بقیش با خداستا
حالا من خودم تا حدودی Hک بلدم و این قضایا رو میدونم...روی دوربینام چسب میزنم که نتونن ببینن و جی پی اسمو خاموش میکنم و درضمن من خو تو لایه های عمیقش نمیرم...
THANK YOU FOR NOTHIN....AND...FuCk you for everythin...
پاسخ
 سپاس شده توسط ♱ ᴠɪᴄᴛᴏʀ ♱
#3
خدای بزرگ چطور انقدر راحت بچه ها رو زجرکش میکنن

این ویدئو ک قسمتای گفته شده ی متن رو نداره
in my dream, life is enjoyable (: but...
پاسخ
 سپاس شده توسط ♱ ᴠɪᴄᴛᴏʀ ♱
#4
خوب بود ولی خیلی چیزا سانسور شده بود از قضیه اصلیش
مثله رستوران پلاگتون و اینکه باب اسفنجی چندسالشه!
پاسخ
 سپاس شده توسط ♱ ᴠɪᴄᴛᴏʀ ♱
#5
اي تو روحت،سكته كردم خووو!
زِندِگيـــــYـــــــــ...
ديــــگــGــــــه داريــ حوصـSـلمو سَرْ ميـــ بَريــــ...
كـKـــــاريـ نَكُن پـPـاشَم بيـــــام بــَـ?ـرات!
پاسخ
 سپاس شده توسط Nafasssss ، ♱ ᴠɪᴄᴛᴏʀ ♱
#6
خوب بود
پاسخ
 سپاس شده توسط ♱ ᴠɪᴄᴛᴏʀ ♱
آگهی
#7
او مای گاد
چ جالب بازم بذار از این موضوع ها
پاسخ
 سپاس شده توسط ♱ ᴠɪᴄᴛᴏʀ ♱
#8
من چرا عکس بچه هـآرو ندیدم ؟

تو دیدی زهرا ؟ :|

لطفـآ هرکس دید اسکرین بگیره مـآرو هم در جریـآن بزاره :|
پاسخ
 سپاس شده توسط ♱ ᴠɪᴄᴛᴏʀ ♱
#9
دمت گرم از اینا بزار
خلاف قوانین؟! تکراری؟! بی کیفیت؟! اسپمزا؟! اسپم؟!کم محتوا؟!
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
ویلای دو خوابه و ارزان قیمت در نزدیکی دریا در شهر رامسر (:
پاسخ
#10
باز بزار بزا حال کنیم یکم
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  یه داستان از دیپ وب
  ترسناک ترین سلفی جهان !
  شوخی های ترسناک این پدر و مادر با فرزند خود
  عجیب ترین و ترسناک ترین حیوان خانگی +تصاویر
  وجود قبیله ترسناک آدم خوار در هند (عکس)
  5 نمونه از آثار تاریخی ارزشمند اما نفرین شده (عکس)
  ایا داستان انابل واقعی است؟
  داستان واقعی ترسا فیدالگو و واقیت ترسی که پشتش پنهان است
Big Grin خواستگاری عجیب روی وسیله ترسناک شهربازی!!! + عکس
Lightbulb ترسناک ترین سلفی جهان با یک روح +تصویر

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان