متن آهنگ پرسه از سان بوی

[♱ ᴠɪᴄᴛᴏʀ ♱]

[اینترو]

بهم بگو من کجای زندگیت بودم صریحاً

[ورس یک]

بهم بگو من کجای زندگیت بودم صریحاً

حالا با دوبال شکسته ناچارم به پریدن

پیش روم بن بست راه بی برگشت

نقش من یه تیکه چوب معلق بود دقیقاً

میدونستم نمیخوای تو خاطرم رو اصلاً

ولی نمیخواستم اینو باورش کنم من

ادامه میدادم این راه سخت و پا به پات

هر چند میدونستم تهش واسه من کشندست

قلمم تیشه شد دلت سخت تر از صخره

اینجاست که قبول حقیقت تلخ تر از زهره

ببین کار چرخ گردون لعنتی رو

شده کارم هر شب قدم زدن و پرسه

تو که نمیدونی داشتنت داره چه حسی !

میتونه جای خالی تو  پر کنه چه کسی !؟

با اینکه نرسیدم با تو به آرزوم

ولی امیدوارم تو به آرزوت برسی

[هوک]

پسرک خنده  روی  قصه  نفله  شد

قلبش پرخط و خش و تکه تکه شد

با اینکه سوخته بود اون کلی ساخته بود

هر چی  که  بافته  بود  رشته رشته  شد

پسرک خنده  روی  قصه  نفله  شد

قلبش پرخط و خش و تکه تکه شد

با اینکه سوخته بود اون کلی ساخته بود

هر چی  که  بافته  بود  رشته رشته  شد

[ورس دو]

میگن عشق لامصب تنها یه مرد سالمو

میتونه دیوونه کنه چه دانا چه ساده لو

اعتراف من بودم اون مردک ساده لو

بعد ۵ سال دارم آغوش یه عکس و قابتو

حالا دیگه همدرم با سکوت پیاده رو

قدم زدن مردک تنها مسیر بی عابرو

فرو رفتن به فکر به عمق خاطرات

فهمیدم من دلیل محکم پک زدنِ به سیگارتُ

حالا میفهمم مردک چرا با کلاغا حرف میزد

چرا شوکه میشد وقتی از عشقش دم میزد

میفهمم چرا ساعت ها به حوض پارک خیره میشد

میگفت عشق یه دروغه به رنگ حقیقت

حالا میکنم اون مردُ کاملا درکش

باطناً مرده او ظاهراً هستش

هنوزم هر روز تورو خاطرم هستش

ته خط اونایی که عاشقن مرگه

[هوک]

پسرک خنده  روی  قصه  نفله  شد

قلبش پرخط و خش و تکه تکه شد

با اینکه سوخته بود اون کلی ساخته بود

هر چی  که  بافته  بود  رشته رشته  شد

پسرک خنده  روی  قصه  نفله  شد

قلبش پرخط و خش و تکه تکه شد

با اینکه سوخته بود اون کلی ساخته بود

هر چی  که  بافته  بود  رشته رشته  شد