متن آهنگ دلم خنده هاتو میخواد از متیشکا

[♱ ᴠɪᴄᴛᴏʀ ♱]

من از آن روز که در بندِ توأم آزادم

حیف ، حیف

حیفه میرن لحظه هامون ، هی سفیدن خاطرات

سوژه شد نبودنت ، تا من دوباره توو مکافات

من مثِ بقیه نیستم ، حرفت از یادم نمیره

تو میرفتی سمت فردا ، من میرفتم جایِ دیگه

آسمون زودی غروب کرد ، من و کلی ابرِ تیره

ساعتایِ مسخره ، چند تا نقطه ، خط تیره

حیفه میرن لحظه هامون ، هی سفیدن خاطرات

سوژه شد نبودنت ، تا من دوباره توو مکافات

من مثِ بقیه نیستم ، حرفت از یادم نمیره

تو میرفتی سمت فردا ، من میرفتم سویِ دیگه

آسمون زودی غروب کرد ، من و کلی ابرِ تیره

ساعتایِ مسخره ، چند تا نقطه ، خط تیره

دلم خنده هاتو ، دلم خنده هاتو میخواد

من تو رو دیدم و آرام به خاک افتادم

من از آن روز که در بند توام آزادم