13-08-2019، 18:14
(آخرین ویرایش در این ارسال: 13-08-2019، 18:21، توسط AMIRMAHDI_AEZAZI.)
فانتزی و کنجکاوی بزرگی برای انسانها بوده است.
به گزارش ایلنا، ۱۴۲ سال قبل در چنین روزی جناب «جیووانی شیاپارلی» دانشمند ایتالیایی هنگام رصد مریخ با تلسکوپ اش یک سری شیار مرتب دید و تصور کرد با کانالهای آب طرف است. کم کم در ترجمهها و تفاسیر، مردم چیزهایی را که دوست داشتند به ماجرا اضافه کردند و نتیجهاش این شد که روی مریخ کانالهای دستساز آب وجود دارد، یعنی به تعبیری رودخانههای بزرگی که آب توسط عامل غیرطبیعی در آنها جریان داشت. خب امروز میدانیم این پیش بینی و تعابیر کاملاً اشتباه است. اما از همان روزگار تاکنون، مریخ یک همسایه مرموز و جذاب برای ما زمینیها بوده است.
همسایهای که انگار در کار زمین سرک میکشد. در ۱۰۰ سال اخیر، هر وقت پدیدهای عجیب در آسمان دیده شده، ذهن مردم به سمت مریخ رفته؛ سیارهای که راحت در آسمان دیده میشود، اسمش در زبان انگلیسی جذاب و آهنگین است و ابهام درباره حیات در آن از قدیم وجود داشته است. پس یک بالون هواشناسی، یک ستاره دنبالهدار، یک ابر متفاوت و زیبا میتواند حکم یک مهمان ناخوانده از مریخ را داشته باشد و برایش داستان سرایی میکنیم. شاید این روزها چنین تفاسیری کم شده باشد، اما هنوز جذاب است. این برخورد با مریخ و علاقه به وجود مریخیها ابعاد جهانی دارد. در کشور ما هم خیلی وقتها پای مریخیها وسط میآید. شاید، چون راحت و روان نمیشود گفت اورانوسی، نمیشود گفت ساکنان مشتری، اما مریخ راحت در زبان میچرخد و چه بهتر که متهم ردیف اول باشد. علاقه به مریخ آنقدر در کشور ما زیاد است که خیلیها فامیلشان یا حتی اسم کسب و کارشان مریخ یا مریخی بوده.
این ذهنیت جالب درباره مریخ و مریخیها چنان باورپذیر بوده که وقتی سالها قبل «اورسن ولز» معروف دررادیو آمریکا درباره حمله مریخیها به زمین نمایش نامه «جنگ دنیاها» را اجرا کرد، مردم قبل از این که توجیه شوند ماجرا فقط یک نمایش است، از خانه زدند بیرون که مبادا مریخیها با لیزر و سلاحهای پیشرفته به آنها حمله کنند. البته حالا میدانیم به رغم وجود آب در مریخ، فعلاً حیات سطح آن در حدی نیست که برنامهای برای حمله به زمین داشته باشد. امروز به بهانه سالروز ادعای شیاپارلی، سراغ حیات در مریخ و کاوشگر مریخ و فیلم و مستندهای مریخمحور رفتیم. با این پرونده خواندنی همراه ما باشید.
این موجودات سبز از کجا آمدند؟
دیدن یک جرم قرمز در آسمان تاریکی که هیچ نوری آلودهاش نکرده بود، برای یونانیهای باستان رازی سر به مهر حساب میشد. این جرم نورانی قرمز رنگ چه بود؟ چرا چنین حرکتهای عجیبی در آسمان داشت؟ بعد هم سوالهای زیادی درباره آن سر زبانها افتاد و برای همین خاصیت مرموز بودن و رنگ خاص اش، اسم آن را الهه جنگ گذاشتند. نام بومی مریخ تقریبا در بیشتر کشورها معنایی نزدیک به جنگ و آتش دارد. نوع حرکت مریخ در آسمان و رنگ عجیب اش باعث شد سالها در مرکز توجه مردم و دانشمندان مختلف قرار بگیرد. مردم دوست داشتند درباره آن داستانهای مختلف خلق و باورش کنند. سال 1877 در رصدخانه نیروی دریایی آمریکا دو قمر مریخ کشف شد. افسانههای مربوط به جنگ آنقدر ذهن همه را پر کرده بود که اسم دو قمر را هم بر همین اساس انتخاب کردند؛ یکی فوبوس و دیگری دیموس به معنای هراس و وحشت. همین سالها بود که «جیووانی شیاپارلی» با یک تلسکوپ ساده مریخ را رصد کرد و نقشهای از سطح آن کشید. او در این نقشه شیارهایی رسم کرد و آن ها را کانال نامید. در زبان ایتالیایی کانال به معنی شیار است، در زبان انگلیسی این واژه به معنی آبراهه ساخت دست انسان ترجمه و آغاز ماجرایی جدید شد مبنی بر این که در مریخ آب وجود دارد و رودهای مریخ حتی از روی زمین هم قابل مشاهده هستند. این ایده خیلی زود فرا گیر شد که لابد موجوداتی هوشمند این کانالهای آب را حفر کردهاند و افسانه موجودات مریخی بیشتر از همیشه محبوب شد. ایده کانالهای مریخی تا دهه ۱۹۶۰ به حیات خود ادامه داد و ایده حیات مریخی به طور جدی وارد فرهنگ عامه شد. داغ شدن ماجرای وجود کانال در مریخ خیلی از نویسندهها را سر ذوق آورد تا دربارهاش داستانهای تخیلی بنویسند. «اچ جی ولز» معروفترین علمی تخیلی نویسی بود که داستان حمله موجودات بیرحم مریخی به زمین را نوشت. جنگ دنیاها کتابی پر طرفدار شد تا این که «ادگار ریس بوروگس» در داستان خود موجودات مریخی را خیلی جذابتر و باورپذیرتر از مریخیهای ولز توصیف کرد. او از موجودات سبز رنگ شش پایی حرف میزد که سر بزرگ و چشمان مشکی خاصی دارند. تصویری که بوروگس خلق کرد، هنوز در ذهن خیلی از ما وجود دارد، هنوز وقتی اسم مریخ را میشنویم ذهن مان موجودات سبز رنگ باهوشی را تصور میکند که با زمین و زمینیها دشمنی دارند.
به گزارش ایلنا، ۱۴۲ سال قبل در چنین روزی جناب «جیووانی شیاپارلی» دانشمند ایتالیایی هنگام رصد مریخ با تلسکوپ اش یک سری شیار مرتب دید و تصور کرد با کانالهای آب طرف است. کم کم در ترجمهها و تفاسیر، مردم چیزهایی را که دوست داشتند به ماجرا اضافه کردند و نتیجهاش این شد که روی مریخ کانالهای دستساز آب وجود دارد، یعنی به تعبیری رودخانههای بزرگی که آب توسط عامل غیرطبیعی در آنها جریان داشت. خب امروز میدانیم این پیش بینی و تعابیر کاملاً اشتباه است. اما از همان روزگار تاکنون، مریخ یک همسایه مرموز و جذاب برای ما زمینیها بوده است.
همسایهای که انگار در کار زمین سرک میکشد. در ۱۰۰ سال اخیر، هر وقت پدیدهای عجیب در آسمان دیده شده، ذهن مردم به سمت مریخ رفته؛ سیارهای که راحت در آسمان دیده میشود، اسمش در زبان انگلیسی جذاب و آهنگین است و ابهام درباره حیات در آن از قدیم وجود داشته است. پس یک بالون هواشناسی، یک ستاره دنبالهدار، یک ابر متفاوت و زیبا میتواند حکم یک مهمان ناخوانده از مریخ را داشته باشد و برایش داستان سرایی میکنیم. شاید این روزها چنین تفاسیری کم شده باشد، اما هنوز جذاب است. این برخورد با مریخ و علاقه به وجود مریخیها ابعاد جهانی دارد. در کشور ما هم خیلی وقتها پای مریخیها وسط میآید. شاید، چون راحت و روان نمیشود گفت اورانوسی، نمیشود گفت ساکنان مشتری، اما مریخ راحت در زبان میچرخد و چه بهتر که متهم ردیف اول باشد. علاقه به مریخ آنقدر در کشور ما زیاد است که خیلیها فامیلشان یا حتی اسم کسب و کارشان مریخ یا مریخی بوده.
این ذهنیت جالب درباره مریخ و مریخیها چنان باورپذیر بوده که وقتی سالها قبل «اورسن ولز» معروف دررادیو آمریکا درباره حمله مریخیها به زمین نمایش نامه «جنگ دنیاها» را اجرا کرد، مردم قبل از این که توجیه شوند ماجرا فقط یک نمایش است، از خانه زدند بیرون که مبادا مریخیها با لیزر و سلاحهای پیشرفته به آنها حمله کنند. البته حالا میدانیم به رغم وجود آب در مریخ، فعلاً حیات سطح آن در حدی نیست که برنامهای برای حمله به زمین داشته باشد. امروز به بهانه سالروز ادعای شیاپارلی، سراغ حیات در مریخ و کاوشگر مریخ و فیلم و مستندهای مریخمحور رفتیم. با این پرونده خواندنی همراه ما باشید.
این موجودات سبز از کجا آمدند؟
دیدن یک جرم قرمز در آسمان تاریکی که هیچ نوری آلودهاش نکرده بود، برای یونانیهای باستان رازی سر به مهر حساب میشد. این جرم نورانی قرمز رنگ چه بود؟ چرا چنین حرکتهای عجیبی در آسمان داشت؟ بعد هم سوالهای زیادی درباره آن سر زبانها افتاد و برای همین خاصیت مرموز بودن و رنگ خاص اش، اسم آن را الهه جنگ گذاشتند. نام بومی مریخ تقریبا در بیشتر کشورها معنایی نزدیک به جنگ و آتش دارد. نوع حرکت مریخ در آسمان و رنگ عجیب اش باعث شد سالها در مرکز توجه مردم و دانشمندان مختلف قرار بگیرد. مردم دوست داشتند درباره آن داستانهای مختلف خلق و باورش کنند. سال 1877 در رصدخانه نیروی دریایی آمریکا دو قمر مریخ کشف شد. افسانههای مربوط به جنگ آنقدر ذهن همه را پر کرده بود که اسم دو قمر را هم بر همین اساس انتخاب کردند؛ یکی فوبوس و دیگری دیموس به معنای هراس و وحشت. همین سالها بود که «جیووانی شیاپارلی» با یک تلسکوپ ساده مریخ را رصد کرد و نقشهای از سطح آن کشید. او در این نقشه شیارهایی رسم کرد و آن ها را کانال نامید. در زبان ایتالیایی کانال به معنی شیار است، در زبان انگلیسی این واژه به معنی آبراهه ساخت دست انسان ترجمه و آغاز ماجرایی جدید شد مبنی بر این که در مریخ آب وجود دارد و رودهای مریخ حتی از روی زمین هم قابل مشاهده هستند. این ایده خیلی زود فرا گیر شد که لابد موجوداتی هوشمند این کانالهای آب را حفر کردهاند و افسانه موجودات مریخی بیشتر از همیشه محبوب شد. ایده کانالهای مریخی تا دهه ۱۹۶۰ به حیات خود ادامه داد و ایده حیات مریخی به طور جدی وارد فرهنگ عامه شد. داغ شدن ماجرای وجود کانال در مریخ خیلی از نویسندهها را سر ذوق آورد تا دربارهاش داستانهای تخیلی بنویسند. «اچ جی ولز» معروفترین علمی تخیلی نویسی بود که داستان حمله موجودات بیرحم مریخی به زمین را نوشت. جنگ دنیاها کتابی پر طرفدار شد تا این که «ادگار ریس بوروگس» در داستان خود موجودات مریخی را خیلی جذابتر و باورپذیرتر از مریخیهای ولز توصیف کرد. او از موجودات سبز رنگ شش پایی حرف میزد که سر بزرگ و چشمان مشکی خاصی دارند. تصویری که بوروگس خلق کرد، هنوز در ذهن خیلی از ما وجود دارد، هنوز وقتی اسم مریخ را میشنویم ذهن مان موجودات سبز رنگ باهوشی را تصور میکند که با زمین و زمینیها دشمنی دارند.