امتیاز موضوع:
  • 15 رأی - میانگین امتیازات: 4.07
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

دنیای تاریک من | my dark world [ عجیب و ترسناک ]

#61
یا خدا
خلاف قوانین؟! تکراری؟! بی کیفیت؟! اسپمزا؟! اسپم؟!کم محتوا؟!
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
ویلای دو خوابه و ارزان قیمت در نزدیکی دریا در شهر رامسر (:
پاسخ
آگهی
#62
@sadra winner

اسپم ندید!

+

کلاس درس آشکار حقایق! (نقاشی تسخیر شده که باعث غش ، ضعف و بیماری می‌شود!)



دنیای تاریک من | my dark world [ عجیب و ترسناک ] 7

در سال ۲۰۰۰، سایت معروف e-Bay، اثر هنری را برای فروش ارائه داد که در شمار آثار جنجالی و ماورائی جهان قرار دارد. این نقاشی اثر هنرمندی آمریکایی به نام «بیل استون‌هم» (Bill Stoneham)  و عنوان آن «دستانی که مانع او هستند» (The Hand Resist Him)، بود. این اثر هنری اینک به عنوان یکی از معروف‌ترین آثار هنری تسخیرشده‌ی جهان شناخته می‌شود.

دنیای تاریک من | my dark world [ عجیب و ترسناک ] 7

محتوای اصلی کار، پسر کوچکی است که همراه با یک عروسک ترسناک مقابل دری شیشه‌ای ایستاده است. این اثر که در سال ۱۹۷۲ به تصویر کشیده شده، در ابتدا توسط بازیگر هالیوودی «جان مارلی» (John Marley)، خریداری شد. این نقاشی درست قبل از آنکه در e-Bay برای فروش گذاشته شود، توسط زوجی کالیفرنیایی خریداری شد، این زوج بعدها ادعا کردند که شخصیت‌های حاضر در این نقاشی شب هنگام از بوم خارج شده و در گوشه و کنار خانه گردش می‌کردند.

حتی گفته شده که پسر بچه‌ی حاضر در این نقاشی به اتاقی که تابلو در آن آویزان بوده وارد شده است و همه‌ی کسانی که در آنجا حضور داشتند، احساس بیماری و ضعف کردند. بزرگ‌ترها ادعا کردند که گاهی اوقات دستانی را حس کردند که آن‌ها را لمس می‌کرده  و گروهی مدعی بودند جریانی از هوای گرم را احساس کردند، گویی که در مقابل فری روشن ایستاده باشند.

دنیای تاریک من | my dark world [ عجیب و ترسناک ] 7

حتی کسانی هم که به صورت آنلاین به این تصویر نگاه کرده‌اند، گفته‌اند که با نگاه کردن به این تابلو حسی ناخوشایند مملو از ترس و آشفتگی را تجربه نموده‌اند. حتی یکی از آن‌ها ادعا کرده که  چاپگر جدید آن‌ها که همیشه به خوبی کار می‌کند، هنگام پرینت گرفتن از تصویر این تابلو از کار می‌افتد و هیچگاه از این تابلو پرینت نمی‌گیرد.

این تابلو در نهایت توسط یک گالری هنری در «گرنت رپیدز» (Grant Rapids) خریداری شد. وقتی صاحب گالری با نقاش این اثر صحبت کرد، او عمیقا از این که اثر هنری او تا این حد در زمینه‌ی مسائل ماورالطبیعه در مرکز توجه قرار گرفته، شگفت‌زده شد. هر چند او گفت دو نفر از کسانی که این تابلو را در حالت اورجینال تماشا کردند، ظرف یک سال از دنیا رفته‌اند.
پاسخ
 سپاس شده توسط آرمان کريمي 88 ، ᴀᴡᴀʏᴀᴜʀᴏʀᴀ
#63
کلاس درس آموزش طلسم (رفع گرسنگی)



+ فکر کنم بیشتر ایرانیا الان ب این طلسم نیاز دارن :||


مواد لازم:


- کاغذ سفید و بدون خط
- مداد رنگی
- شمع سفید
- رز سفید


کاری ک باید انجام بدید:


با مداد رنگی غذا یا هر چیزی ک میتونه سیرتون کنه رو بکشید
شمع های سفید رو دور نقاشی بذارید
گلبرگ های رز رو دور نقاشی بذارید و دستتون رو روش قرار بدید
طلسم رو بخونید و تصور کنید خوراکی مورد نظر زیر دستتونه:


goddess of the nature i'm hungry
i need food to be okay
i see my food in my paint
please give me this food
پاسخ
 سپاس شده توسط آرمان کريمي 88 ، Emmɑ
#64
(13-07-2019، 10:35)♱ ᴠɪᴄᴛᴏʀ ♱ نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
کلاس درس تفکر (معما)


جواب معمای قبل:


تام پا نداشت!


معما جدید:


امروز صبح با صدای ترق و تروق بشقاب بیدار شدم. این زنم بود ک
داشت صبحونه درست میکرد. هیچ وقت این همه سر و صدا نمیکرد.
رفتم ب طبقه پایین و وارد آشپزخونه شدم.
زنم پشتش ب من بود و داشت ی سری چیز رو میبُرید.
- صبح بخیر!
اما اون هیچ توجهی به من نکرد.
بعد یادم اومد ک دیشب چ اتفاقی افتاده. دیشب با هم ی دعوای
حسابی کردیم. خب پس الانم نباید جوابمو بده.
پشت میز نشستمو بهش گفتم:«کی صبحونه آماده میشه؟»
اما اون بازم بهم بی محلی کرد .
ب ساعت نگاه کردم . تقریبا باید آماده شم تا برم سرکار. ب طبقه بالا
رفتم و ب سرعت کت و شلوارم رو پوشیدم . وقتی ب طبقه پایین
برگشتم زنم رو دیدم ک داشت تو باغچه ی کارایی می کرد. من همیشه آشغالارو قبل
از اینکه برم سرکار می برم. چشمم ب یه کیسه زباله بزرگ سیاه افتاد.
برش داشتم. برعکس همیشه امروز خیلی سنگین بود. زباله
هارو ب سرکوچه بردم. تعجب کرده بودم؛ این خیلی سنگین بود.
کنجکاوی بر من غلبه کرد. گره زباله رو باز کردم و ...


موفق باشین (:
ی سر قطع شده که بدنش تو باغچه چال شده:/
what ever you are, be a good one
پاسخ
 سپاس شده توسط آرمان کريمي 88
#65
(03-07-2019، 11:55)♱ ᴠɪᴄᴛᴏʀ ♱ نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
کلاس درس آشکار حقایق! (ویدیو رمزگذاری شده باب اسفنجی, قتل یا…)


دنیای تاریک من | my dark world [ عجیب و ترسناک ] 7


امروز یه ویدیو به دستم رسید که نسبتا قدیمی بود ولی ارزش پست کردن رو داشت. وقتی که ویدیو رو تماشا میکردم متوجه شدم تصاویری هم زیر این ویدیو گذاشته شده ولی هر چی سعی میکردم و یا سرعت فریم هارو میاوردم پایین نمیتونستم تشخیص بدم که زیر ویدی چیه. بالاخره بعد صحبت با چند تا از منابعمون اونا گفتن که تصویر جنازه یک کودک زیر فریم ویدیو هستش. با این حال وقتی چک کردم با چیزی ندیدم تا اینکه بهشون گفتم حاشیه اون بچه رو خط بکشید و بهم بدید و اونها عکس زیر رو برام فرستادن.


دنیای تاریک من | my dark world [ عجیب و ترسناک ] 7

منابع میگفتن تقریبا عکس دختر بچه ای هستش که از کمر به پایین نصف شده ولی من بازم با نگا به این عکس چیزی متوجه نشدم. اما چیزی که توجه منو به خودش جلب کرد صدایی بود که از شکنجه یک زن میومد. بعد کمی شنگجه صدای مردی اومد که دوباره این کلمه رو تکرار کرد: “Do it” به معنای انجامش بده. اولین بار کمی آروم این کلمه رو گفت ولی برای بار دوم فریاد زد. صدای گریه زن به وضوح مشخصه.


دنیای تاریک من | my dark world [ عجیب و ترسناک ] 7


بعد از تحقیقات متوجه شدم این ویدیو ۲ پارت دیگه هم داره. شایعاتی در مورد اینکه این ویدیو از استودیو اصلی اومده بیرون و همینطور بوده پخش شده بود که بعد کمی تحقیق متوجه شدیم شایعه هستش و ۲ پارت این کارتون به صورت سالم در تلویزیون های خانگی به نمایش درآمدند اما یکی از پارت های این ۳ پارت از طرف خود استودیو اصلی رمزگذاری شده. توی ویدیو سوم زمانی که اختاپوس به بالا نگاه میکند هیچ اتفاقی نمی افتد. اما زمانی که شما رنگ فریم هارا تغییر بدهید با یک چیز فوق العاده عجیب روبرو میشوید. عکس مردی که در سمت راست تصویر هستش و در آخر ویدیو شئ که به دوربین حمله ور میشود. بعد این رمزگشایی و انتشار آن توی یوتیوب مردم اعتراضات گسترده ای به این موضع کردند که کارتون کودکان چرا باید چنین چیزی داشته باشه و استودیو سازنده حرفی برای گفتن نداشت.


دنیای تاریک من | my dark world [ عجیب و ترسناک ] 7

اما در مورد دو کلیپ قبلی (یعنی پارت ۱ و ۲) شایعات بسیاری پخش شده که دوتا از اون هارو براتون توضیح میدیم. اما قبلش باید بگم که در مورد این دو ویدیو هنوز کسی به نیتجه ثابتی نرسیده و کسی نمیدونه که آیا صدای زجر کشیدن زن داخل ویدیو یک چیز واقعی است و ویدیو رمزگذاری شده و یا شیطنت یک کاربر بوده تنها جهت اینکه خرافه جدید رو بر سر زبان ها بیاندازد.


دنیای تاریک من | my dark world [ عجیب و ترسناک ] 7

خلاصه این از داستان اول:



پسر بچه ای بوده (اسمش ذکر نشده) که بچه ای معمولی بود مثل بقیه بچه ها اما کمی بیشتر از اونها درگیر یک سری مشکلات بود که پرد و مادر او هم متوجه این مشکلات شده و اون را پیش دکتری میبرند و دکتر میگوید که مکل خاصی اورا تهدید نمیکند ولی پدر و مادر شاهد این بودند که این بچه دعاهای خاصی میخواندو در خلوت خودش مراسمات شیطان پرستی مختلفی انجام میدهد و کار های میکند که یهودیت را کنار بزند. بعد مدتی این بچه خودکشی میکند و در زمان خاکسپاری او مادر این بچه در مورد اینکه چقدر اورا دوست داشته و …. صحبت میکند. زمانی که آنها کمی آرام میگیرند سراغش وسایل فرزنداشان میروند تا متوجه شوند که فرزندشان چه کار هایی میکرده و زمانی که جعبه کاست های او را پیدا کردند تصمیم گرفتند تک تک این ویدیو ها را تماشا کنند. زمانی که به ویدیو باب اسفنجی رسیدند حس بدی به آنها دست داد و شک کردند که این ویدیو در خودکشی فرزندشان دخالت دارد. تمامی این جریانات از قلم دوست صمیمی این بچه نوشته میشود. زمانی که مادر و پدر این کودک این ویدیو رو به این دوست صمیمی میدهند تا او هم که با این بچه رابطه نزدیکی داشته بررسی کند او متوجه چیز عجیبی میشود. همان تصاویر زیر فریم و عکس جنازه را میابد. زمانی که به سراغ پدر و مادر این بچه میرود متوجه میشود که آنها هم خودکشی کردند…


دنیای تاریک من | my dark world [ عجیب و ترسناک ] 7
تصویری از همان کاست ویدیویی

خلاصه ای از داستان دوم:

من همراه پنج نفر دیگه شیفت شب کنترل کیفی شرکت انیمیشن سازی بزرگی بودیم که جایز نیست به خاطر یه سری مساعل اسمشونو بیارم. کار من همراه با دوستان این بود که قسمت ها و اپیزود هایی که توسط بچه های انیمیشن سازی ساخته میشد رو یک بار دیگه بررسی کنیم و بازنگری کنیم تا اگر ایرادی داشت سریعا بهشوون گزارش بدیم. شرکت ما در حال پایان بندی قسمت های اخر سریال کارتونی باب اسفنجی شلوار مکعبی بود و داشت یه سری قسمت های پایانی رو برای کمک کردن به شرکت اصلی میساخت و خوب طبیعتا یه پولی هم میگیرفت. من و دوستانم پشت میزامون نشسته بودیم و هرکدوم مسعولیت قسمتی از ویدیو هارو به عهده میگرفت.کار ما این شکلی بود که بچه های انیمیشن ساز ۵ قسمت در ماه میساختن و اخر ماه به ما تحویل میدادن و ما هرکدوم یکی از این قسمت هارو جداگانه بررسی میکردیم و ایرادات یا مشکلاتشون رو به اونا گزارش میدادیم. اون شبم همین اتفاق قرار بود بیوفته.همگی جمع شدیم و پنج ویدیو رو توی مانیتور تقسیم کردیم. هرکدوم از بچه ها یه قسمت رو برداشتن که هر کدوم از این قسمت ها یه اسم داشت.مثلا به یکی قسمت باب اسفنجی به اسمان میرود رسید و به یکی دیگه قسمت سندی و پاتریک اشتی میکنند. به من یه قسمت با یه اسم عجیب رسید.



به یکی از دوستام که نسبتا از بقیه بیکار تر بود گفتم بیا اینو ببین چه اسمی داره! بهتر نیست عوضش کنیم؟ یکم واسه بچه ها بد نیست؟ یکم خندید و گفت شاید یه شوخی مسخرس اخه مگه میشه این ویدیو اسمش این باشه اون وقت بچه ها چی فکر میکنن. پیشنهاد داد ویدیو رو پلی کنیم. و اون لحظه من بزرگترین اشتباه زندگیم رو مرتکب شدم. ویدیو پلی شد. من و دوستم چشم دوخته بودیم به صفحه. ویدیو در مورد اختاپوس و باب اسفنجی و پاتریک بود که تو یه روز افتابی توی شهر داستانشون شروع میشد. کیفیت ویدیو از بقیه ویدیو ها پایین تر و صداها عقب جلود بود رنگ ها کمرنگ بودن خلاصه ویدیو معمولی نبود. داستان از این قرار بود که اختاپوس قرار بود فردای اون روز کنسرت بده و داشت شدیدا تمرین میکرد که صدای خنده های باب اسفنجی و پاتریک مانع تمرکز میشدن. اونم میرفت بیرون و بهشون تذکر میداد که بس کنید دارم تمرین میکنم. اونا هم گفتن باشه و رفتن تو و اختاپوس با خیال راحت شروع کردن تمرین کردن. فردا اون روز اختاپوس اماده شد تا بره روی صحنه و شروع کردن به نواختن کلارینت که تا اینجا همه چی معمولی بود. همینجور میزد و میزد و ویدیو فرکانسی تر و نویز دار تر میشد و کیفیتش پایین میومد.



بعد از نواختن ، صدای تماشاچیان حاضر توی صحنه درومد. اما صدا صدای معمولی نبود. مطمعنا صدای جمعیت این شکلی نبود که ما شنیدیم یعنی صدای جیغ زدن از روی شکنجه نبود. صدای وحشتناکی بود و خیلی ازار دهنده. صدای جییغ به نظر میرسید مربوط به بچه باشه چون صدای تیزی داشت و از روی درد بود. تماشاچیان همینجوری جیغ میزدند و ویدیو نویزی تر فرکانسی تر و بی کیفیت تر با لرزش های عجیب میشد. دوربین جای ثابتی نداشت و همینطور کل صفحه بالا پایین میشد. اما نکته جالب تر چشمای تماشاچیان بود. دقت کردیم این چشما چشمای معمولی همیشگی کارکتر های این کارتن نیست. چشماشون از حالت کارتونی خارج شده بود و خیلی طبیعی و ریز بینانه تر شبیه به چشم انسان بود. چشمانی با دقت بالا طراحی شده و البته عجیب که تا حالا سابقه نداشت از اشکال انسانی توی این کارتن استتفاده کنند. اختاپوس که چهره برهمی داشت و خیلی بی تفاوت از روی صحنه رفت و دوربین نشون داد که وارد خونش میشه و روی تخت میشینه. دوربین این بار رفت روبروی اختاپوس بود و ویدیو حالت های نویزی و فرکانسی بیشتری به خودش گرفت. صدای دریل میومد صدای خش خش صدای های غیر عادی صدای پچ پچ و نجوا و گاها فریاد که اصلا ربطی به کارتن نداشت و واقعا ازار دهنده بود. دوربین روبروی اختاپوس بود و داشت روی صورتش زوم میشد که دوربین داشت روی صورت اختاپوس با همون نویز ها و فرکانس ها زوم میشد که یهو یه عکس ظاهر و سریع قطع شد. خیلی سریع بود و من و دوستم با دیدنش شکه شدیم.بهش گفتم بزن عقب و فرم بندی کن ببینیم چی بود.



دوستم همین کارو کرد دقایق پیش رو فرم بندی کرد. تبدیل شد به ۱۰ فرم که تو یکی ازفرم ها عکس افتاده بود. دوستم رفت روی فرم عکس و عکس مشخص شد. باورم نمیشد چی دارم میبینیم. عکس جنازه یه بچه ۶ ساله پسر بود که شکمشو پاره کرده بودن و جفت چشاش از کاسه بیرون بود و یه عروسک باب اسفنجی کنار دستش. سایه عکاس روش افتاده بود و قابل تشخیص بود.دل و روده بچه بیرون بود و خون همه جارو ریخته شده بود.پسرک معلوم بود خیلی درد کشیده چون دهنش باز بود و‌حالت بدی گرفته بود بدنش. با دیدن این عکس اعصاب من و دوستم حسابی ریخت بهم من احساس خشم و ناراحتی داشتم. دوستم گفت ادامه بدیم؟ من گفتم باشه و باز ویدیو با اون صداهای عجیبش و فرکانس ها و نویزهاش شروع شد. دوربین همینطور داشت روی صورت اختاپوس زوم میکرد که باز یهو یه عکس دیگه ظاهر و سریع قطع شد. باز فرم بندی کردیم و دیدیدم عکس این بار مربوط به جنازه یک دختره کوچیکه ۴ سالس که باز مثل قبلی روده هاش بیرون بود و چشماش از کاسه دراورده شده بود و بغلش عروسک پاتریک بود و باز هم سایه عکاس روی جنازه‌. صحنه بدی بود موهای دختر و دست و پای کوچیکش غرق خون بودن من احساس تهوع داشتم که گفتم خواهش میکنم بزن بره. دوستم ویدیو رو باز پلی کرد.دوربین کیفیت بدتری به خودش گرفت صداها بی ربط تر شدن و کیفیت همه چیز امد پایین.



دوربین در حال زوم بود که باز یه عکس دیگه ظاهر شد و سریع رفت. با فرم بندی به عکس رسیدیم که این بار دیدیم سه تا بچه کنار همن. روده هاشون بیرون بود و چشم نداشتن. عروسک های پاتریک و باب اسفنجی و اختاپوس روشون بود و همه چیی غرق خون بود. اما وقتی دقت کردیم متوجه شدیم این چشم های از کاسه درومده چه قدر شبیه چشم های اون تماشاچیا بود و نکنه صدا تماشاچیا هم صدای همین بچه ها بوده باشه؟ به این نتیحه که رسیدم حالم بد شد و کف زمین بالا اوردم. دوستم ویدیو رو قطع کرد و امد بالا سرم. گفت خوبی؟ گفتم زنگ بزن زئیس بچه های انیمیشین بیاد ببینیم چه خبره اینجا.



دوستم سریع زنگ زد و زئیس یک ربع دییگه رسید دفتر کار ما. رئیس بچه های انیمیشن با حالت تعجب وارد شرکت شد و امد بالای سر ما. گفت چی شده ما هم موضوع رو بهش گفتیم و باز از اول همراهش ویدیو رو دیدیم و صحنه هارو نشونش دادیم و رسیدیم به اخراش. دوربین دیگه روی صورت اختاپوس زوم بود.پر از صدای جیغ و ناله از درد که اعصاب هممون رو خورد کرد. دوربین رفت طرف دیگه ای از اتاق اختاپوس که نشون داد اختاپوس بلند شد اسلحه شو برداشت و به چشم خودش شلیک کرد و خون و مغزش پاشید به دیوار. صحنه افتضاحی بود‌. چندبار بالا اوردم چون هم خون از روی واقعیت خون و هم مغز از واقعیت مغز درست شده بود دقیقا مثل چشم های حضار داخل امفی تعاتر که برای تماشای کنسرت امده بودن. ویدیو تموم شد‌.

دیگه کسی از ترس توی اتاق جز ما سه نفر نمونده بود. رئیس تصمیم گرفت به بچه های انیمیشین خبر بده که موضوع چیه اما بچه های انیمیشن گفتن ما خبر نداریم و اصلا همچین قسمتی نساختیم. داستان به پلیس کشید و ما ویدیو رو بهشون نشون دادیم. اونا هم تحقیقات رو روی ویدیو شروع کردن و ما امیدواریم چیزی بشه پیدا کرد.



توجه: داستانی که مطالعه کردید اخرین نوشته ها و دست نویس های کارمند شرکت بررسی انیمیشن های ساخته شده بود که شاهد این ویدیو شد. او بعد از یک هفته به علت دیدن صحنه های وحشتناک ویدیو بعد از ساعت ها خودزنی با زنجیر و چاقو ، خودش را دار زد و کشت. ویدیو از روی تمامی رسانه ها از جمله یوتوب حذف شد و بچه های توی این ویدیو که به طرز فجیحی کشته شده بودند نیز شناسایی نشدند. پلیس هیچ‌ اثری از عکاس که سایه اش روی جنازه ها بود به دست نیاورد. کارمندان شرکت انیمیشن سازی بخش کارتن باب اسفنجی قسم میخوردند همچین ویدیویی را نساخته اند و هیچکس نفهمید ویدیو توسط چه کسی ساخته و وارد شرکت کنترل کیفی شد. سپس بعد از یک سال پرس و پاسخ و جمع اوری سرنخ به علت نبود مدارک کافی پرونده بسته شد.



منبع: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://monster-quest.com/
دیدم خیلی باحال بود مخصوصن اونجایی که از پنجره خون میریزه بیرون Heart
123::
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
دنیای تاریک من | my dark world [ عجیب و ترسناک ] 7















پاسخ
 سپاس شده توسط آرمان کريمي 88
#66
خوشبحالت اگه شد به ما هم بده ببینیم Blush
خلاف قوانین؟! تکراری؟! بی کیفیت؟! اسپمزا؟! اسپم؟!کم محتوا؟!
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
ویلای دو خوابه و ارزان قیمت در نزدیکی دریا در شهر رامسر (:
پاسخ
 سپاس شده توسط آرمان کريمي 88
آگهی
#67
کلاس درس تفکر (معما)

جواب معما قبلی:


موقعی ک زن و مرده دعوا کردن زنه مرده رو کشته و
این داستان از زبون روح مرده بوده!
زنه داشته تو باغچه برای مرده قبر می کنده و توی کیسه زباله هم
جسد مرده بوده.


معما جدید:


چند دقیقه پیش من داشتم دوش می گرفتم ک صدای
جیغ یک نفر رو از اتاق پذیرایی شنیدم...
از حموم بیرون رفتم و برهنه بیرون دویدم. وقتی رسیدم اونجا یک دزد
دیدم ک بالای جسد های بی جون مادر، پدر و خواهرم ایستاده بود ...
وقتی دزد من رو دید از پنجره بیرون پرید و فرار کرد.
من خیلی ترسیدم...نمیدونم باید چیکار کنم...


موفق باشید :)
پاسخ
 سپاس شده توسط آرمان کريمي 88
#68
کلاس درس آشکار حقایق! ( جهنم تومینو )

دنیای تاریک من | my dark world [ عجیب و ترسناک ] 7

شعر جهنم تومینو یک شعر نفرین شده است. جهنم تومیتو شعری ژاپنی که براساس افسانه ها اگر این شعر بلند خوانده شود سرنوشت بدی برای خواننده رقم خواهد زد. این شعردر یک کتاب ۶۶۶ صفحه ای همراه با پانصد شعر اهریمنی دیگر نوشته شد. اما این شعر با بقیه شعر تفاوت دارد. شاهدان بسیار زیادی صحت نفرین شده بودن این شعر را تایید کرده اند و معتقد بودند: ‌هنگام تاریکی شب هنگامی که با دوستانمان این شعر را بلند خواندیم اشیا تکان میخوردند و صدای گریه زنی را از حمام میشنیدیم.

اما توجهی نمیکردیم و ادامه میدادیم تا اینکه اخر هفته یکی از دوستانمان در خواب سکته کرد و کشته‌ شد. ‌بقیه شاهدان هم داستانی شبیه به این داستان داشتند. اما از ساال ۲۰۰۰ به بعد کسی دیگر جراعت بلند خواندن این شعر را نداشت و گزارشی از مفقود شدن به پلیس ارائه نشد. این شعر وجود دارد اما تمام شعر نیست این شعر با نام tomino’s hell در اینترنت وجود دارد و تنها قطعه ای از ان موجود است! حتی فکرش را هم‌نکنید که همان یک قطعه را شبانگاه با صدای بلند بخوانید.


متن شعر به همراه ترجمه انگلیسی اون (متن کامل نیست):

トミノの地獄
Tomino no Jigoku (Tomino’s Hell)

西條八十
Saijo Yaso

詩集「砂金」より
姉は血を吐く、妹(いもと)は火吐く、
ane wa chi wo haku, imoto wa hibaku,
His older sister vomited blood, his younger sister vomited fire,

可愛いトミノは 宝玉(たま)を吐く。
kawaii tomino wa tama wo haku
And the cute Tomino vomited glass beads.
ひとり地獄に落ちゆくトミノ、
hitori jigoku ni ochiyuku tomino,
Tomino fell into Hell alone,

地獄くらやみ花も無き。
jigoku kurayami hana mo naki.
Hell is wrapped in darkness and even the flowers don’t bloom.

鞭で叩くはトミノの姉か、
muchi de tataku wa tomino no ane ka,
Is the person with the whip Tomino’s older sister,

鞭の朱総(しゅぶさ)が 気にかかる。
muchi no shubusa ga ki ni kakaru.
I wonder whose blood is on it?

叩けや叩きやれ叩かずとても、
tatakeya tatakiyare tatakazu totemo,
Hit, hit, without hitting,

無間地獄はひとつみち。
mugen jigoku wa hitotsu michi.
Infinite Hell’s one road.

暗い地獄へ案内(あない)をたのむ、
kurai jigoku e anai wo tanomu,
Would you lead him to the dark Hell,

金の羊に、鶯に。
kane no hitsuji ni, uguisu ni.
To the sheep of gold, to the bush warbler.

皮の嚢(ふくろ)にやいくらほど入れよ、
kawa no fukuro niya ikura hodo ireyo,
Fit as much as you can into the leather sack,

無間地獄の旅支度。
mugen jigoku no tabijitaku.
For the preparation of the journey in the familiar Hell.

春が 来て候(そろ)林に谿(たに)に、
haru ga kite soro hayashi ni tani ni,
Spring is coming even in the forest and the stream,

暗い地獄谷七曲り。
kurai jigoku tani nana magari.
Even in the seven valley streams of the dark Hell.

籠にや鶯、車にや羊、
kago niya uguisu, kuruma niya hitsuji,
The bush warbler in the birdcage, the sheep in the wagon,

可愛いトミノの眼にや涙。
kawaii tomino no me niya namida.
Tears in the eyes of cute Tomino.

啼けよ、鶯、林の雨に
nakeyo, uguisu, hayashi no ame ni
Cry, bush warbler, toward the raining forest

妹恋しと 声かぎり。
imouto koishi to koe kagiri.
He shouts that he misses his little sister.

啼けば反響(こだま)が地獄にひびき、
nakeba kodama ga jigoku ni hibiki,
The crying echo reverberates throughout Hell,

狐牡丹の花がさく。
kitsune botan no hana ga saku.
The fox penoy blooms

地獄七山七谿めぐる、
jigoku nanayama nanatani meguru,
Circling around Hell’s seven mountains and seven streams,

可愛いトミノのひとり旅。
kawaii tomino no hitoritabi.
The lonely journey of cute Tomino.

地獄ござらばもて 来てたもれ、
jigoku gozaraba mote kite tamore,
If they’re in Hell bring them to me,

針の御山(おやま)の留針(とめはり)を。
hari no oyama no tomehari wo.
The needle of the graves.

赤い留針だてにはささぬ、
akai tomehari date ni wa sasanu,
I won’t pierce with the red needle,

可愛いトミノのめじるしに。
kawaii tomino no mejirushini.
In the milestones of little Tomino

ترجمه ش

خواهر کوچیکتر خون استفراغ میکنه، خواهر بزرگتر آتش تف میکنه
تومینوی بانمک جواهرات ارزشمند تف میکنه
تومینو تنها مرد و افتاد توی جهنم
جهنم، تاریکی، و بدون هیچ گلی.
آیا این خواهر بزرگتر تومینوئه که شلاق میزنه؟
تعداد ورم های قرمز نگران کننده س
جهنم فناناپذیر فقط یک راه داره
از گوسفندی طلایی، تا بلبل
چقدر مونده در این کیف چرم
آماده کن خودتو برای سفری بی پایان به جهنم
بهار میاد بین درختا و دره ها میپیچه
هفت دور توی دره ی تاریک جهنم
توی قفس یه بلبله، توی گاری یه گوسفند
توی چشمای قشنگ تومینو اشک جمع شده
گریه، بلبل، برای درختا و بارون
به زبون آوردن عشقت برای خواهرت
اکوی صدای گریه هات توی جهنم میپیچه
و گلی قرمز همرنگ خون شکوفه میزنه
بین 7 کوه و دره های جهنم
تومینوی خوشگل تنها سفر میکنه
تا ورودت به جهنمو خوشامد بگه
سوسو زدن سوزن های کوه تیز و برنده
از گوشت های تازه رد میشن و سوراخشون میکنن
برای علامت دادن به تومینوی زیبا


یه ترجمه دیگه ش

خواهر بزرگ تر خون بالا می اورد خواهر کوچک تر آتش بالا می اورد
و تومینوی بامزه جواهر قیمتی بالا می اورد
تومینو تنها مرد و در جهنم افتاد
جهنم تاریکی و بدون هیچ گلی
آیا خواهر بزرگ تر تومینو خیال می کند؟
تعداد شلاق های قرمز نگران کننده است
شلاق زدن و کتک زدن و کوبیدن
جهنم فقط یه راه برای ورود و خروج داره
التماس برای راهنمایی در تاریکی جهنم
از بره طلایی و از  بلبل
چقدر دیگر در کیف چرمی مانده است
برای سفر بی انتها به جهنم آماده شوید
بهار از راه می رسد در دره ها و جنگل ها
سه پیچ وخم در دره ی تاریک جهنم
در قفس بلبلی است و در گاری بره ای
در چشمان تومینوی بامزه اشک است
بگری ای بلبل برای جنگل و برای باران
صدا زن عشق را برای خواهرت
اکوی گریه ات می غدر در جهنم
و گلی سرخ رنگ می شکفد
در هفت دره و کوه جهنم
تومینوی بامزه تنها سفر میکند
تا شما را به جهنم دعوت کند
میخ های سو سو زن کوه سوزن دوزی شده
و به عنوان نشانه
سوراخ هایی تازه به گوشتت می کوبد
پاسخ
 سپاس شده توسط آرمان کريمي 88
#69
(01-07-2019، 20:39)رها جوووون.لپتاپ نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
(01-07-2019، 13:30)♱ ᴠɪᴄᴛᴏʀ ♱ نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
16+


واستون یه لیست از چیزای افتضاح و حال بهم زنی آماده کردم که باور کنین
اگه نمیخواین حالتون بهم بخوره بهتره توی گوگل (قسمت عکس) سرچشون
نکنید!


{البته ب دوستاتون بگید اذیتشون کنین کیف میده :/ #مردم آزاری ://}



بعضی هاش حال ترسناک نبود حال بهم زن بود


+ اینارو حتما باید ب زبان انگلیسی سرچ کنید ..!


☠ Blue Waffle ☠


بلو وافل در سال 2010 وایرال شد وقتی یه انسان بیکار نشست یه بیماری
مخصوص به قسمت پایین تنه رو فتوشاپ کرد و اسمشو گذاشت "وافل آبی"
یا بلو وافل بعد از اون عکس  هزاران عکس از اون بیماری با این اسم توی گوگل هست!


☠ jigger ☠


اول که این کلمه رو سرچ میکنید شاید با خودتون بگید که اوه این عکسا
خیلی طبیعین ولی وقتی کمی پایین تر برید با بیماری چندشی روبرو میشین
که روی پوست هست و باعث ایجاد سوراخ روی پوست میشه!


☠ FDA levels Handbook ☠


میزان و مقدار وجود جَک و جونور توی غذاهای خیلی معمولی رو نشون میده و
اگه انگلیسیتون خوب باشه و بخونیدش حالتون بهم میخوره!


☠ Toe ☠


خب اول شاید فکر کردین دارم شوخی میکنم ولی واقعا چندشه اگه کمی
پایین برید با  عکسای انگشتای پاعه چندشی مواجه میشید و مطمئن
باشید دلتون میخواد منو بکشید اون لحظه!


☠ Mouth larva ☠


توضیحی واسه ی این ندارم =))) حال خودمم بد شد×!


☠ Huntsman Spider ☠


اگه از عنکبوت میترسید اینو سرچ نکنید ...
ولی اگه نمیترسین کاملا واستون معمولیه!


☠ Trypophobia ☠


اگه از سوراخ میترسید اینو سرچ نکنین ولی اگه میخواین بدونین که از سوراخ
میترسین یا نه اینو سرچ کنید و حتما بعد متوجه میشین!

[/q
خدا بگم چیکارت کنه Angry 63ztz
بعضی هاش اصلا ترنساک نبود بیشتر حال بهم زن بودن
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
دنیای تاریک من | my dark world [ عجیب و ترسناک ] 7

ما روحمون به خون آلوده ست. ما هزارتا احساسو کشتیم.....
پاسخ
 سپاس شده توسط آرمان کريمي 88
#70
تموم؟؟؟معمایی دیگه نیست؟؟؟؟
what ever you are, be a good one
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  خفن ترین فیلم ترسناک هایی که دیدید و پیشنهاد میدید ؟؟؟؟؟
  ردیابی میلیاردرهای دنیای کریپتو
  اگه یه زمانی یه جن خیلی ترسناک دیدی چیکار میکنی. خاطراتتون اگه جن یا روح دیدید هم بگی
Book داستان ترسناک
  لوگوی جدید ایرانسل و گاف عجیب آن به نقل از رندباز
  ماجراهای ترسناک
  داستان واقعی ترسناک درباره اتفاقات عجیب
  یک واقعیت بسیار ترسناک!!!(همه بخونن)
  حماقت بسیار عجیب و باور نکردنی یک مرد
  مردان عجیب آنهای که جیگر دارند بیان دا خل

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان